پایان نامه پروژه سیروس(حقوق ناظر بر تسلیحات لیزری در جنگ) | ... | |
قرن بیستم شاهد رنجها و دردهای وحشتناک بشر بواسطه سلاحهای جنگی بوده و هیچ نشانه ای از کاهش چنین آلامی دیده نمیشود. این رنجها و دردها حاصل همافزایی دو مجموعه عوامل است: عوامل وابسته به «طراحی» سلاحها و عوامل وابسته به «کاربر» سلاحها. استفاده از هر نوع سلاحی علیه انسان به نیت وارد کردن صدمه جسمی به او صورت میگیرد. درک صدمه جسمی و کمّی کردن آن میتواند رنج و درد انسانی ناشی از استعمال سلاحها را هم برای نسل حاضر و هم برای نسلهای آینده به شکلی مؤثر کاهش دهد. در ارتباط با حوزههای سیاستگذاری و حقوق، در نظر گرفتن اثرات واقعی سلاحها بر انسان، پیش از آنکه به ماهیت و تکنولوژی سلاح فکر کنیم امری منطقی است، اما در عین حال، این امر ناقض دیدگاه و تفکر کنونی ماست. سلاحهای متعارف- که هیچ تعریف رسمی برای آنها وجود ندارد – از سلاحهای پرتابشونده (موشکها) یا انفجارها (غیرهستهای) استفاده میکنند و به گونهای طراحی شدهاند که با انتقال انرژی جنبشی، به بدن انسان صدمه میزنند، اما این صدمه به برخی نواحی خاص بدن زده نمیشود. اقدامات درمانی برای چنین صدمهای به خوبی تعریف شده است. کمیته بینالمللی صلیب سرخ دارای یک پایگاه دادهای است که اطلاعات 26636 نفر از مجروحان جنگی پذیرش شده در بیمارستانهای مختلف دنیا در آن ثبت شده است. این پایگاه اطلاعاتی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته تا اثرات جمعی سلاحهای متعارف مورد سنجش قرار گیرد؛ به عبارت دیگر اثرات این نوع سلاحها به عنوان «تعداد» همه افراد صدمه دیده از یک نوع سلاح خاص سنجیده شده است. پارامترهایی که با استفاده از آن این اثرات جمعی مورد سنجش قرار میگیرد عبارتند از: میزان جراحات عمده؛ تعداد کشته شدگان؛ میزان نسبی جراحت های مربوط به اندامهای درونی و بیرونی؛ مدت زمان بستری شدن در بیمارستان؛ تعداد عملهای جراحی مورد نیاز؛ میزان نیاز به خون؛ و شدت معلولیت جدی و همیشگی در بازماندگان. دادههای مربوط به مینهای «ضدنفر ِغیرخوشهای» نشان میدهد که طراحی سلاحها میتواند میزان تأثیر آنها را قابل پیشبینی کند؛ همین تأثیرات هستند که مینها را از سایر سلاحهای متعارف متمایز میکند. (بنابراین، در سند حاضر، عبارت «تأثیر سلاحهای متعارف» شامل مینهای ضدنفر نمیشود.)
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 02:53:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|