پایان نامه ارشد رشته حقوق:بررسی و تطابق فقهی و حقوقی شاهنامه فردوسی با دین اسلام | ... | |
آقای دکتر مهدی ذوالفقاری استاد مشاور: آقای دکتر احمد رضا بهنیافربرای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه 2 فصل اول : قوانین جنگ 9 1-1لزوم جنگ 14 2-1جنگ و فطرت انسان 15 3-1قوانین جنگ در اسلام 16 4-1آداب جنگ در وصایای امیرالمؤمنین علیهالسلام 18 5-1دلایل شروع جنگ 20 6-1شروع جنگ در اسلام میتواند به یكی از دلایل زیر باشد: 21 7-1جهاد از دیدگاه قرآن 21 8-1جنگ در شاهنامه 25 9-1مرزبانی 27 10-1احكام شورشیان در اسلام 28 11-1بخش دیگری از جهاد عبارت است از: 31 12-1عواقب جنگ 37 13-1جمع آوری غنایم جنگی 44 فصل دوم : اصول و دین …..57 1-2چرا اصول .58 2-2توحید در اسلام : 48 3-2لازمه ی اعتقاد به توحید : 49 4-2توحید در شاهنامه : 50 5-2پیدایش بت پرستی : 51 6-2معانی مختلف کلمات خدا و خدیو در شاهنامه : 52 7-2انحراف جمشید : 53 8-2 – عدل 55 9-2 – جامعه اصلی و عدل 56 10-2 – عدل در شاهنامه 57 11-2 – معانی مختلف داد 58 12-2 – معاد 59 13-2– معاد و اسلام 59 14-2 – هدف از معاد 61 15-2– اعتقاد به معاد در شاهنامه 61 16-2 نبوت 64 17-2– پیامبران پارسی 65 18-2- پیامبران شاهنامه 65 19-2 – کیومرث اولین پادشاه ایران زمین 66 20-2–هوشنگ 66 21-2– هود 68 22-2– ایرانیان و نبوت 69 23-2 – نگاهی گذرا به مسائل فقهی شاهنامه 70 24-2– مکروهات 70 25-2– دایه 71 26-2 – نسب و نژاد 72 27-2 – توبه 76 نتیجه گیری 77 منابع و مآخذ 78 چکیده چکیده خداوند متعال انسان را بر این کره خاکی خلق کرد از آنجایی که این مخلوق خاکی در کشاکش عقل و غریزه سر در گم نگردد پیامبرانی را بهر هدایت و نشان دادن سیر حق و صراط مستقیم فرستاد. بی شک این هدایت می بایست به شکل تدریجی می بود چرا که انسان خاکی به راحتی از غرایز دست نمی کشید و امیال خود را رها نمی کرد. پیامبران الهی هر یکی دین پیامبر قبل خود را ترویج می نمود مگر .کردند بلکه قوانین نیکو و پسندیده را می پذیرفتند و خرافات وارده به دین را رها می نمودند . رسول اکرم نیز کامل کننده تمامی ادیان قبل از بود . ایشان بعضی از احکام و قوانین آنها را پذیرفت که ما آنها را به عنوان احکام امضایی می شناسیم و احکام و قوانینی برای به کمال رسیدن انسان و دین وضع نمودند . از طرفی کشور ایران نیز صاحب پیامبرانی قبل از ختم رسل بوده است ، پیامبران بزرگی که مردمان را به سوی یگانه پرستی دعوت می نمودند پیامبرانی همچون زردتشت که بسیاری از قوانین و احکام او همانند اسلام می باشد قوانینی همچون حرام بودن شراب . از آنجایی که ایران کشوری کهن می باشد و از دیرباز مردمان و قهرمانان و پادشاهان این سرزمین مدعی عدالت و یگانه پرستی بوده اند پس می بایست برخی از احکام و قوانین آنها با احکام و قوانین اسلام برابر باشد یعنی همان قوانین امضایی اسلام . اما به خاطر ناقص بودن ادیان گذشته حتما افتراقی هم باید وجود داشته باشد. می توان وجوه اشتراک را قوانینی همانند قصاص و قوانین مربوط به جنگ از جمله زنان و کودکان هنگام جنگ دانست و همچنین تعداد زوجین نیز از آن جمله است. وجوه افتراق نیز وجود دارد که جمع دوخواهر از آن جمله می باشد. و قوانینی همچون ولی قهری، نسب و نژاد ، توبه و دایه همگی تشابهات بین دین اسلام و اعتقادات ایرانیان قبل از اسلام می باشد. کلیدواژه: شاهنامه،اصطلاحات فقهی و حقوقی، دین اسلام، پادشاهی کیومرث،پادشاهی منوچهر. مقدمه حمد و سپاس وستایش خالقی را سزاست که خلق کرد کل هستی را با (صلای کن) هستی بخشد آنچه لایق هست شدن بود در هستی، و جمیع مخلوقات را درمسیر تکامل وکمال قرارداد ازجمله آدم را ازبهرانکه یکتا بودش ویگانگی خویش را برهمگان بنمایاند. پیامبران خود را هادیان مسیر حق قرارداد تا فرزندان آدم در (صراط مستقیم)گام بردارند. همواره باتکامل وسیر به سوی کمال هادیان چون عابران هدایت خویش را تکامل وکمال بخشیدند وهریک هدایت هادی ماقبل خویش راپیش گرفت وچون خلایق نسبت به مخلوقات ما قبل گامی بیش تر به پیش نهاده بودند وپیش به سوی کمال با هدایت عقل ودین ره می نوردیدند، پیام آوران و رحمت حق نیز بیش از پیش قوانین طی طریق را بر مردم رهمون می شدند یعنی هر یک ازدیگری دینی کامل تر به مردم ارائه می نمود. واز این باب است که ادیان مختلف تشابهات فراوان داشته و وجوه افتراق کمی با یکدیگر دارند. پس به راحتی می توان وجوه اشتراک وافتراق را در ادیان مختلف مورد بحث وبررسی قرارداد.چراکه همگی مسیری هستند برای رسیدن به یک پروردگار واجرای قوانین واحکام یک خالق اگر چه با نام های مختلف خوانده شود. دور از ذهن نیست که هرپیامبری و هر قومی او را به یک نام بخواند واو را به یک نام بشناسد. چرا که تنها اوست خالق یگانه بی تای یکتا بی همتا وتمامی پیامبران فرستاد. او یندازآدم تا خاتم(ص) بی دلیل نیست که او را صاحب هزار ویک نام دانسته اند. اگرهزار را، عدد کثرت بدانیم و نشانگرزیادی باشد می توان گفت هزار و یک یعنی نامحدود واین به این معناست که خداوند نام های بی شماری دارد یعنی هر قومی و هر جمعیت که بر هر نامی خالق را بخواند کسی نیست جز همان خداوند یگانه. برهیچکس پوشیده نیست که آیینی که پیامبر اکرم،رسول مکرم،خاتم انبیاء،ختم رسل عالم،برعابران معبرحق وکمال ارائه کرد تا بی رهان عالم را به ره آورد وبه سوی کمال هدایت کند آیینی نیست مگر دین پیامبران ماقبل خود مگر با تغییراتی کم آن هم در ره کمال. دین اسلام نیزهمانند ادیان دیگر دینی است کاملتر ازادیان قبل ازخود واین تشابه ازآن سر چشمه می گیرد که جملگی این ادیان آیین وراهی نیستند ،مگر راه حق ، مسیر سالکش ره می پیمایند برای رسیدن به کمال وپیامبرانش نیز نیستند مگر هدایت کنندگانی که هادی مسیر حق اند وشمشیر شان شکافنده حق از باطل که همگی فرستاده یک خالق یگانه ی یکتای بی همتایند. ایران یکی از کهن ترین کشور های جهان است و ازقدیم این کشور مهد وفرهنگ وتمدن بوده است این مطلب نیز با اکتشافات باستانی وباستان شناسی در گوشه وکنار این مرز وبوم کهن به اثبات رسیده است. بی شک کشوری با این همه فرهنگ و تمدن در مسیری گام برداشته مگر صراط مستقیم با توجه به مکتوبات تاریخی وکهن نیز این مطلب قابل درک ودریافت می باشد. با مطالعه کتب قدیمی وکهن متوجه می شویم که در ایران نیز پیامبرانی مبعوث شده اند و مردم را به خدای یگانه و مسیر حق دعوت نموده اند که یکی از مهم ترین آنها را می توان زردشت وآیین این پیامبر بزرگ دانست ونام برد. که هنگام حمله اعراب مسلمان به ایران و فتح ایران توسط اعراب تقریبا همه یا بهتر است بگوییم بیشتر مردم ایران پیروان این آیین ودین الهی بوده اند. یکی از مهم ترین کتبی که ازاین پیامبر بزرگ نام برده وداستان هایی از چگونگی تبلیغ وابلاغ او ذکر کرده است شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی می باشد. در این کتاب برزگ چگونگی مبعوث شدن این پیامبر وگسترش آیینش ونخستین حکومتی که به او ایمان آورده است بیان شده است. نه تنها آیین این پیامبر الهی بلکه درلابلای اشعار این داستان ها شاعر با مهارت خاصی پاره ای از اعتقادات مردم ایران باستان را ذکر کرده است، جدا از اینکه این کتاب یک کتاب ادبی است می توان از آن به یک کتاب تاریخی ومذهبی هم نام برد. بی شک اعتقادات مذهبی ایرانیان باستان با دین اسلام شباهت فراوانی دارد چرا که هر دو صاحب پیام آوری هستند که از سوی خداوند یگانه مامور هدایت مردم شده است و مردم را به یک سو یعنی همان حق هدایت می نمایند. هرگاه سخن از رسول اکرم و صدر اسلام به میان می آید بی گمان ذهن انسان به مشکلات پیامبر ومسلمانان در آن زمان متبادر می شود. ویکی از مهمترین مسائل آن زمان جنگ هایی بود که فی مابین مسلمانان و مخالفان در می گرفت و هرگاه سخن از جنگ به میان می آید غزوات را با نبی و خیبر را با علی به یاد می آوریم می دانیم که دین اسلام دینی سالم و بی نقص وکامل تر از همه ی ادیان ما قبل خود می باشد. پس نمی توان گفت بی دلیل می جنگیدند و خون انسان ها را به زمین می ریختند. با مراجه به کتب فقهی در می یابیم که هر جنگ و خونریزی در زمان صدر اسلام دارای دلایلی کاملا منطقی بوده است. هرگاه سخن از شاهنامه به میان می آید رزم رستم و سهراب، جوانمردی فرامرز، دلاوری های بهمن و بیژن، تیر آرش ، وپهلوانان نامی دیگر یکی پس از دیگری در ذهن انسان رقص کنان یاد آور دلاوری های آنان می شود. از این باب است، که وقتی به فکر فرو می رویم که اگر ایرانیان نیز یگانه پرست بوده اند آیا دلایل شروع جنگ و خونریزی در اسلام و رزم پهلوانان کهن ایران تشابهی با هم دارند یا خیر، اما پس از کمی تامل و تفکر متوجه می شویم که همگی دلایل این نبردها به نحوی با هم شباهت دارند وهیچ کدام با هم مغایرتی ندارند. هر بنایی که ستون های محکم تری داشتند ، باشد استحکام بیشتری خواهد داشت، پس بنابراین هر آیین و این که دارای اصل محکم تری باشد بی شک آن دین کامل تر از ادیان دیگر است، ناگفته نماند که با کمی تفکر ومطالعه در اصل دین اسلام با آنچه ایرانیان باستان با توجه به آنچه فردوسی از داستان های مکتوب قدیمی به نظم در آورده است در می یابیم که همگی معتقد بوده اند که خداوند یکتاست ونیز بر هر پیامبری جانشینی رواست. اسلام دینی است کامل تر از ادیان ما قبل پس قوانین و قواعد آن نیز کامل تر از قوانین ادیان ماقبل خود می باشد. چرا که این احکام و قوانین استحکام دین را بیشتر می کند و هر انسان صاحب اندیشه ای با تفکر در این احکام دین بهتر را می پذیرد اگر دینی نا قص تر از دین خود مشاهده کند و قوانین آن تفکر کند و تحقیق نماید هیچگاه آن تفکر کند و تحقیقی نماید هیچگاه آن را نمی پزیرد چرا که با مشاهده نقص در آن به عدم کمال آن پی می برد ودین خود را کامل تر می داند اسلام نیز اگر احکامش نسبت به دیگر ادیان ناقص تر باشد هیچ شخصی صاحب فکری به اسلام نمی گرود. پس بنابراین دینی که رسولش ختم رسل عالم است باید کامل ترین و بی نقص ترین باشد تا انسان های صاحب اندیشه آن را بپذیرند و قبول کنند . اما بعضی از این احکام، قوانین و احکامی هستند که در ادیان گذشته نیز وجود داشته اند و فقط دین اسلام آن ها را امضا نموده است و فقط بخشی از این احکام، احکام تاسیس می باشد. اگر تمامی این احکام و قوانین و مقررات با ادیان ما قبل متفاوت باشد نمی توان به آن دینی کامل تر از ادیان گذشته گفت بلکه فقط دینی است که کاملا متفاوت است چه بسا بسیاری از احکام آن نسبت به احکام گذشته ناقص تر هم باشد. بنابراین لازم می آید پاره ای از احکام فقط به تایید پیامبر اکرم و بزرگانم و معصومین برسد. چرا که این دلیل و نشانه برای سیر تکامل و کمال دین جدید می باشد. و اگر چنین نباشد نمی توان آیین جدید را دینی کامل تر دانست . دین اسلام نیز بسیاری از قوانین ادیان گذشته را تایید نموده است و بخاطر کامل بودنش پاره ای از احکامی که اجرا نمی شدند یا ناقص بودند در اسلام بنا نهاده شده اند ویا کامل شده اند.
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 03:08:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|