پایان نامه ارشد درباره:بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستان های ساری | ... | |
عنوان………………………………………………………………………………………………… صفحه چکیده……………………………………………………………………………………………………….. 1 فصل اول: کلیات (طرح تحقیق) 1-1- مقدمه……………………………………………………………………………………………….. 3 1-2- بیان مسئله……………………………………………………………………………………………. 5 1-3- ضرورت انجام تحقیق…………………………………………………………………………….. 10 1-4- اهداف تحقیق……………………………………………………………………………………….. 12 1-5- فرضیات تحقیق…………………………………………………………………………………….. 13 1-6- متغییرهای مورد مطالعه …………………………………………………………………………… 13 1-7- تعاریف متغیرها و اصطلاحات………………………………………………………………….. 14 فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیق 2-1- سلامت روان………………………………………………………………………………………… 17 2-2- وضعیت سلامت روانی در ایران و جهان…………………………………………………….. 18 2-3- پیشگیری…………………………………………………………………………………………….. 19 2-4- نظریه های مربوط به سلامت روانی……………………………………………………………. 22 2-5- بررسی مفهوم سلامت روانی از دیدگاههای مختلف………………………………………… 32 2-6- تفاوت بهداشت روانی و سلامت روانی………………………………………………………. 34 2-7- رویکردها و دیدگاههای متفاوت در سلامت روانی………………………………………… 36 2-8- ابعاد سلامت روانی………………………………………………………………………………… 38 2-9- الگوی چندبعدی ریف…………………………………………………………………………….. 39 2-10- عوامل مؤثر در سلامت روان………………………………………………………………….. 40 2-11- سلامت روان و ملاکهای آن از نظر اسلام………………………………………………… 44 2-12- مراحل بیماریهای روانی در قرآن…………………………………………………………… 46 2-13- عوامل بهداشت روان در قرآن و حدیث……………………………………………………. 51 2-14- قرآن و بهره گیری از آن……………………………………………………………………….. 53 2-15- مروری بر مطالعات انجام شده در زمینه مذهب و سلامت روان………………………. 56 فصل سوم: روش تحقیق 3-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 70 3-2- روش پژوهش………………………………………………………………………………………. 70 3-3- جامعه آماری………………………………………………………………………………………… 70 3-4- نمونه آماری و روش نمونهگیری………………………………………………………………… 70 3-5- روش و ابزار گردآوری اطلاعات………………………………………………………………. 71 3-6 روش تجزیه و تحلیل دادهها………………………………………………………………………. 76 فصل چهارم: نتایج 4-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………….. 78 4-2- مشخصات دموگرافیک شرکت کنندگان در مطالعه………………………………………….. 78 4-3- نتایج توصیفی متغیرهای پژوهش……………………………………………………………….. 84 4-4- آزمون فرضیات پژوهش………………………………………………………………………….. 89 فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 5-1- خلاصه………………………………………………………………………………………………… 94 5-2- بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………….. 94 5-3- محدودیتهای پژوهش…………………………………………………………………………… 100 5-4- پیشنهادات برای تحقیقات آینده…………………………………………………………………. 102 منابع……………………………………………………………………………………………………………. 105 پیوست…………………………………………………………………………………………………………. 116 چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………. 120 فهرست جداول عنوان………………………………………………………………………………………………… صفحه جدول 4-1- توزیع جنسیت شرکت کنندگان در مطالعه…………………………………………………………………….. 79 جدول 4-2- میانگین سنی شرکت کنندگان……………………………………………………………………………………… 80 جدول 4-3- وضعیت تأهل شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………….. 81 جدول 4-4- وضعیت تحصیلی شرکت کنندگان بر اساس مقطع تحصیلی و سواد………………………………… 82 جدول 4-5- وضعیت شغلی شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………… 83 جدول 4-6- نتایج توصیفی زیر مقیاس نشانههای بدنی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان………………… 84 جدول 4-7- نتایج توصیفی زیر مقیاس اضطراب آزمون سلامت روان شرکت کنندگان…………………………. 84 جدول 4-8- نتایج توصیفی زیر مقیاس کارکرد اجتماعی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان……………… 85 جدول 4-9- نتایج توصیفی زیر مقیاس افسردگی آزمون سلامت روان شرکت کنندگان………………………… 85 جدول 4-10- نتایج توصیفی مقیاس سلامت روان شرکت کنندگان……………………………………………………. 86 جدول 4-11- نتایج توصیفی مقیاس اُنس با قرآن شرکت کنندگان…………………………………………………….. 86 جدول 4-12- نتایج توصیفی مقیاس اُنس با قرآن شرکت کنندگان…………………………………………………….. 87 جدول 4-13- وضعیت سلامت روان بیماران بر اساس دادههای بدست آمده از آزمون سلامت روان…….. 87 جدول 4-14- وضعیت اُنس با قران بیماران بر اساس دادههای بدست آمده از آزمون اُنس با قرآن………. 88 جدول 4-15- وضعیت نگرش به قرآن بیماران بر اساس دادههای بدست آمده از آزمون نگرش به قرآن. 88 جدول 4-16- ضریب همبستگی بین سلامت روان و اّنس با قرآن بیماران…………………………………………. 89 جدول 4-17- ضریب همبستگی بین سلامت روان و نگرش به قرآن بیماران……………………………………… 90 جدول 4-18- ضریب همبستگی بین ابعاد چهارگانه سلامت روان و اّنس با قرآن بیماران……………………. 91 جدول 4-19- ضریب همبستگی بین ابعاد چهارگانه سلامت روان و نگرش به قرآن بیماران……………….. 92 فهرست نمودار عنوان………………………………………………………………………………………………… صفحه نمودار 4-1- توزیع جنسیت شرکت کنندگان در مطالعه…………………………………………………………………….. 79 نمودار 4-2- میانگین سنی شرکت کنندگان……………………………………………………………………………………… 80 نمودار 4-3- وضعیت تأهل شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………….. 81 نمودار 4-4- وضعیت تحصیلی شرکت کنندگان بر اساس مقطع تحصیلی و سواد………………………………… 82 نمودار 4-5- وضعیت شغلی شرکت کنندگان…………………………………………………………………………………… 83 چکیده دستیابی به آرامش واقعی یكی از خواسته های همیشگی بشر در طول تاریخ بوده و در این راستا، تأثیر و نقش دین در آثار اجتماعی و فردی برای رسیدن به آرامش مؤثر بوده است پژوهش حاضر که تحت عنوان «بررسی رابطه انس با قرآن با سلامت روان بیماران بستری در بیمارستانهای ساری» مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران بستری در بخشهای مختلف بیمارستانهای شهر ساری میباشد. که نمونه مورد مطالعه 156 بیمار بوده است. علاوه بر سوالاتی در زمینه جمعیت شناختی مانند جنس، تأهل، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی و اشتغال به کار، از سه پرسشنامه انس با قرآن ، نگرش به قرآن و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ28 استفاده شده است. از نظر انس با قرآن و نگرش به قرآن به ترتیب 7/39 درصد و 50 درصد در حد بالا، 7/30 درصد و 2/35 درصد در حد متوسط و 6/29درصد و 8/14 درصد در حد پایین بودند . از نظر سلامت روانی4/56 درصد وضعیت روان سالم و6/43 درصد بیماران مشکوک به اختلال روانی و دارای مشکل سلامت روان هستند. و در حقیقت از نظر سلامت روان بیمار محسوب می شوند. نتایج ارزیابی بیانگر همبستگی بین انس با قرآن و ابعاد چهارگانه سلامت روان (کارکرد اجتماعی 002/0=sig-افسردگی 050/0=sig) می باشد و با سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. و بین نگرش به قرآن و بعد افسردگی سلامت روانی همبستگی (001/0=sig) وجود داشته و با اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین انس با قرآن و نگرش به قرآن با کارکرد جسمانی سلامت روان بیماران همبستگی وجود داشته و رابطه معنی داری نبوده است. با توجه به نتایج پژوهش و رابطه بین میزان انس به قرآن و نگرش به قرآن لازم است کارهای فرهنگی بیشتری انجام شود و برای بررسی رابطه انس با قرآن و سلامت روان توصیه می شود پژوهشهای مداخله ای و یا مقایسه ای گروه مورد و شاهد انجام شود. فصل اول کلیات (طرح تحقیق) 1-1- مقدمه اگر چه مطالعه نظریه پردازی در زمینههای مختلف دینی از قدمت طولانی برخوردار است اما مطالعه دین از زاویه روان شناختی از حدود 100 سال پیش آغاز شده است. نگرش دینی و موضوعات مرتبط به حیطه دین و روانشناسی تحت عنوان روانشناسی دین میباشد که موجودیت خود را به هم زمانی پیرایش ادیان تطبیقی در قرن 19 با پیدایش دو رشته دیگر یعنی روان تحلیلگری و روانشناسی فیزیولوژیک مدیون است (خرمشاهی، 1375 به نقل از روغنچی، 1384). مفهوم سلامت روان یا سلامت روانشناختی، جنبهای از مفهوم كلی سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است، كه علی رغم تلاشهایی كه از سوی پیشگامان سلامت روانی در جهان به منظور تأمین هر چه بیشتر سلامتی انسانها به عمل آمده است هنوز معیار قاطعی در زمینة تعریف و مصداق كامل سلامتی روانی در افراد وجود ندارد. توجه به سلامت فكر و روان پس از جنگ اول جهانی در برخی از دانشكدههای اروپا به تدریج متداول شده است تا آنجا كه در سال 1944، نوزده كشور در اروپا و آمریكا دارای جمعیتهای طرفدار بهداشت روانی شدند. ولی پس از جنگ دوم جهانی و برملا شدن وقایع وحشتانگیز آن، موضوع سلامت فكر و بهداشت روانی با تأكید بر كیفیت روابط افراد بشر، مورد توجه جدی و عمیق حكما و فلاسفه، پزشكان، كارشناسان، مربیان تعلیم و تربیت، دانشمندان، روحانیون و متفكران علوم اجتماعی قرار گرفت. در سال 1948 با شركت نمایندگان 48 كشور از جمله ایران «انجمن جهانی سلامتی فكر» در لندن تأسیس شد و مقرر شد كه 4 سال یكبار، كنگره جهانی سلامت فكر با حضور نمایندگان كشورها و با اهداف بررسی مسائل مربوط به روابط فرد با خانواده، فرد با اجتماع، فرد با مسایل و مشكلات زندگی مدرن ماشینی و… برگزار و مورد بحث قرار گیرد. سلامت روانی علاوه بر بدن سالم، به محیط و شرایط زندگی سالم نیاز دارد. این كه محیط و عوامل مختلف آن چگونه بر ساختار روانی فرد و سلامت روانی او تأثیر میگذارد و فرد با چه شیوهای با كشمكشهای محیطی مبارزه میكند، موضوعی است كه رویكردهای مختلف روانشناسی هر كدام با توجه به دیدگاه اختصاصی خود پیرامون ماهیت انسان و نیروی انگیزشی او سلامت روانی انسان را به شیوة خاصی تبیین كردهاند. به عنوان مثال برخی از این رویكردها، سلامت روانی را فرآیندی مستمر دانستهاند و برخی دیگر آن را در قالب هنجارها و پیروی از آداب و سنن اجتماعی جستجو كردهاند و گروهی دیگر به هر دو جنبه توجه نمودهاند. به عنوان مثال روانپزشكی و روانشناسی بالینی در آسیبشناسی روانی بر اصل انسان بهنجار تأكید داشتهاند و بهنجاری یا سلامت روان را معادل «فقدان علایم بیماری» میپنداشتهاند اما وضعیت جاری روانشناسی جهان حاكی از توجه شایان روان شناسان به مفهوم سلامت روانی در قالبی ورای بهنجاری و فقدان علایم بیماری است (خدا رحیمی، 1374). تحقیقات مربوط به مذهب، شخصیت و سلامت روان فراخنایی به اندازه یک قرن دارند. در سالهای اخیر تحقیقات بیشماری در مورد مذهب و سلامت روان انجام شده است. این تحقیقات به طور کلی نشان دادهاند که یک ارتباط مثبت بین مذهب و سلامت روان وجود دارد. به نظر میرسد اعتقادات مذهبی میتوانند اثرات مثبت و یا منفی برسلامت روان داشته باشند و بسته به دیدگاههای مذهبی شخص، رویدادهای مشابه در زندگی افراد میتوانند به شیوهای کاملا متفاوت مد نظر قرار گیرند (شاملو و نجات، 1378). 1-2- بیان مسئله سلامت روان به عنوان یكی از مؤلفههای «سلامت» در عرض «سلامت بدنی» همواره در كانون توجه دانشمندان علوم گوناگون قرار داشته است. در طول تاریخ، عقاید راجع به سلامت و بیماری، الگوهای تأثیرگذار بر آنها و شیوههای پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری تغییر كرده است. سلامت روان نیز از این قاعده مستثنا نبوده و به دلیل آنكه متأثر از عوامل متعددی است، در تطور تاریخ سلامت دستخوش تغییر و تحول شده است. گاهی برخی عوامل خرافی را در بروز اختلالات روانی مؤثر دانسته و گاه نیز بر برخی عوامل به گونهای افراطگرایانه تأكید نمودهاند. در نهایت، اكنون دیدگاه «زیستی ـ روانی ـ اجتماعی»، دیدگاه نظری برجستهای است كه فرض اساسی آن، تأثیر متقابل عوامل زیستشناختی، روانشناختی، و اجتماعی در تعیین سلامت و بیماری است (تایلور، 1995). به همین دلیل، سلامت روانی در قالب پدیدهای زیستی ـ روانی ـ اجتماعی، مستلزم درك و تفسیر درست از امور مرتبط با آن است و آن را باید در چارچوب عوامل اساسی زمینهساز و تعدیلكننده مورد توجه قرار داد. همچنین اختلالات روانی نیز همانند سلامت روان، منتج مؤلفههای زیستی، روانی، و اجتماعی هستند و كمتر میتوان برای آنها، علت و عامل واحدی را برشمرد. چنانكه ادلین[1] و همكاران (1999) بیان نمودهاند، در بالا بودن سطح سلامت افراد، لازم است كه تمامی سطوح و ابعاد آن با یكدیگر هماهنگ و یكپارچه باشند. برخی ابعاد كه ادلین و همكاران (1999) برای ایجاد تعادل در فرد بر آن تأكید نمودهاند عبارتند از: ابعاد جسمانی، هیجانی، هوشی، معنوی، شغلی و اجتماعی. اگرچه تعریفی كه سازمان جهانی بهداشت از سلامت ارائه كرده، در دنیای امروز به عنوان جامعترین و مقبولترین تعریف پذیرفته شده است، اما نمیتوان نقص بزرگ آن را نایده گرفت. البته اگر نیازهای انسان فقط در حد نیازهای جسمی، روانی، و اجتماعی محدود بود، این تعریف از سلامت، كاملاً كافی به نظر میرسید (اصفهانی، 1384). بر این اساس، میتوان گفت: اگر نگاه به انسان و مطالعه در ابعاد مختلف وجودی او و ـ برای مثال ـ مطالعه دربارة روان آدمی و امور مربوط به آن، از جمله مسئلة سلامت روانی، صرفاً بر اساس مبانی تجربهگرایی انجام گیرد و به گونهای باشد كه منجر به پالایش علم از اعتقادات ماورای طبیعی و معارف وحیانی گردد، عملاً انسان خود را از معارف بسیاری دربارة خود و جهان هستی محروم ساخته و همچنان در یك شناختشناسی محدود باقی خواهد ماند. پس آنچه در مجموع باید گفت این است كه یكی از مهمترین چالشها در این زمینه، نادیدهانگاری حیات روحانی بشر و بیتوجهی نسبت به بخشی از معارف است كه از طریق وحی به دست انسان رسیده است. اگر در علم جدید برای جهان هستی غایت و هدفی منظور نشود و سازمان وجودی همة موجودات هستی فقط به صورت مكانیكی و تنها بر اساس عناصر و فعل و انفعالات بیوشیمیایی و فیزیكی تعبیر وتفسیر شود، حضور ارادههای ذیشعور، به هر نحوی نادیده گرفته میشود. بر همین اساس، مؤلفان بسیاری (از جمله: حبّی، 1383؛ اصفهانی، 1384؛ میلر و تورسن، 1999؛ به نقل از تان[2] و همكاران، 2001) پیشنهاد میكنند كه با وارد كردن معارف الهی در شناخت ماهیت وجودی انسان و بعد روحی ـ روانی او و همچنین در نظر گرفتن عواملی كه دین برای آرامش و اطمینان قلبی مطرح میسازد، تلاشی برای دستیابی به چشماندازی گستردهتر از مفهوم روان و سلامت روانی صورت گیرد. میلر و تورسن (1999) بیان میكنند كه «تصویر درستتر از سلامتی این است كه آن را یك سازة نهفته مانند شخصیت، خلق یا شادكام بودن تصور نماییم؛ سازهای چند بعدی كه زیرساخت مجموعهای وسیع از پدیدههای قابل مشاهده میباشد». در مفهومسازی پیشنهاد شدة میلر و تورسن سلامتی، دربردارندة سه دامنة گسترده میشود، رنج، توانایی كاركردی، و آرامش یا انسجام درونی ذهنی در زندگی. این دامنهها، افزون بر جنبههای بدنی، جنبههای شناختی، هیجانی و معنوی را دربرمیگیرند (به نقل از تان و همكاران، 2001). تأثیر عوامل جمعیتشناختی و محیطی بر سلامت روان در پژوهشها فراوان مورد تأكید قرار گرفته است، اما یكی از عواملی كه به طور روزافزون بر نقش آن در بهداشت روان و ارتقای سلامت روان تأكید میشود، عامل جهتگیری مذهبی است. گورساچ[3] (1988) در اینخصوص یادآور میشود كه آگاهی در مورد مذهب به اندازة سایر ضمایم پایگاه اطلاعات روانشناختی ارزشمند است؛ به همین دلیل، میتوان چنین استنباط نمود كه میزان دینداری و جهتگیری مذهبی به عنوان یك متغیر و منبع مهم برای ایجاد تغییرات روانشناختی در افراد قابل توجه است. بنابراین، انتظار میرود با پذیرش «مذهب» به عنوان یك متغیر مهم در زندگی افراد، آن را به عنوان یك منبع برای تأثیر در نفوذ باور، نگرش، رفتار، و ویژگیهای شخصیتی افراد مورد بررسی قرار داده و از آن به عنوان جزء جداییناپذیر تحلیل و بررسیهای روانشناختی یاد كنند. با نگاه به تاریخچة پژوهشهای صورت گرفته در زمینة مذهب و سلامت روان، به این نتیجه دست مییابیم كه به رغم توافق بیشتر پژوهشهای صورت گرفته در وجود یك رابطة مثبت میان جهتگیری مذهبی و سلامت روان، چگونگی سازوكار تأثیر دینداری و جهتگیری مذهبی بر مؤلفههای سلامت روان به درستی تبیین نگردیده است. به دلیل آنكه عقاید و ارزشهای مذهبی بخشی از زندگی هر فرد را تشكیل میدهد، تأثیر ارزشها و باورهای مذهبی بر سلامت روان و یا بهداشت روان در پژوهشهای بسیاری بر روی جامعههای آماری گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشهای صورت گرفته حاكی از ارتباط و همبستگی مثبت بین ارزشهای مذهبی با بهداشت روان در افراد است (آلواردو[4] و همکاران، 1995؛ میسنهلدر و چاندلر، 2000؛ لارسون، كونیگ، 2000؛ به نقل از ساردوئی،1382). افزایش تحقیقات در زمینههای گوناگون، از جمله میزان مذهبی بودن، نیاز به مذهب، تأثیر آن بر سلامت جسمی و روانی، مقابله با تنیدگی در سطوح مختلف سنی، مراقبتهای بهداشتی، و سلامت اجتماعی بسیار معنادار است. چاپ مقالات متعدد، انتشار روزافزون نشریههای گوناگون و ایجاد نهادهای رسمی برای بررسیهای علمی دین و دینداری در سراسر دنیا شاهدی بر این مدّعاست. در این بین، برخی دانشمندان معاصر عرصة روانشناسی (از جمله: اسپیلكا[5] و همکاران، 2003؛ آرگیل[6]، 2000؛ گورساچ، 1988؛ پارگامنت[7]، 1992؛ كونیگ و لارسون[8]، 2001) تمام تلاشهای علمی خود را صرف بررسی نهاد دین نمودهاند؛ برای مثال، مجلة بینالمللی روانشناسی دین و مجلة مطالعه تجربی دین، مجلة مذهب و پزشكی، مذهب و سالخوردگی، روان درمانگری در چارچوب مذهب، مذهب و روانشناسی، تجربه دینی، و خدا در ناهشیار. آنچه به اجمال مورد اشاره قرار گرفت، همگی بیانگر اهمیت روز افزون مذهب در زندگی بشر امروزی و تحقیقات دامنهدار روانشناسی در این عرصه هستند. شاید مهمترین دلیل برای این مسئله آن باشد كه با افزایش جهتگیری مذهبی و ایمان مذهبی در افراد، فرایند خود كنترلی در درون فرد نیز ارتقا یافته و مانع از اثربخشی شرایط بیرونی یا جمعیتشناختی و موقعیتهای محیطی میشود. در نتیجه، فرد كمتر دستخوش شرایط نامناسب قرار گرفته و سلامت روان خود را حفظ میكند. بر این اساس، در توجیه این رابطه برخی نظریات قابل توجه وجود دارد: مذهب به عنوان یك پدیده روانی-اجتماعی همواره مورد توجه روانشناسان و جامعهشناسان بوده است. به ویژه در سه دهة اخیر و با گسترش مباحث مربوط به استرس، نقش مذهب در تعدیل تنیدگی، توجه بسیاری از روانشناسان را برانگیخته است. در این زمینه، پژوهشهای متعددی وجود دارند كه درصدد بررسی چگونگی كنشهای مذهب در سلامت روانی هستند. پژوهشهای برگین[9] و همکاران (1988) و الیس[10] (1980)، باتسون و ونتیس (1982) به نقل از جانبزرگی (1378)، سلیمی بجستانی و همکاران (1393)، بهادری خسروشاهی و همکاران (1390)، آقاپور و همکاران (1389) از جملة این كوششهاست. بهطور خلاصه، ساز و كار تأثیر مذهب در حل مشكلات روانشناختی و سازش یافتگی مبتنی بر عوامل متعددی است كه میتوان به برخی از آنها مانند: «تسهیلهای اجتماعی»، «معنادهی به زندگی»، «ارائة الگوهای دلبستگی و جدایی»، «تشویق وتنبیه»، «آیینهای مذهبی»، « پرورش عقلانی»، «هویت بخشی» و «نظم اجتماعی و فردی» اشاره كرد. (جان بزرگی، 1378). میتوان به این فهرست موارد دیگری مانند «وحدت یافتگی روانی» (طهرانی، 1997)، «تخلیة هیجانی در دعا»، «تقویت رفتار از طریق اعتقاد به معاد وقیامت»، «صدور رفتار از طریق احكام و عبادات»، مضاعف نمودن منابع مهار رفتار شامل منبع مهار درونی(عقل) و منبع مهار بیرونی (قرآن و سنت) (جان بزرگی، 1373) و جز آن را افزود (جان بزرگی، 1378). و اکنون به دلیل تحولات شگرف در تکنولوژی و متأثر ساختن زندگی کنونی، نقش و اهمیت و ارزش قرآن و مسائل دینی به عنوان راهی برای بهبود سلامت جامعه بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین در این تحقیق، محقق به دنبال تبیین رابطه بین انس با قرآن و سلامت روانی در بیماران بستری شده در بیمارستانهای ساری میباشد و اینکه چه نوع رابطه ای بین آنها وجود دارد؟ آیا افرادی که انس با قرآن بیشتری دارند از سلامت روان متعادلی هم برخوردارند یا خیر؟ 1-3- ضرورت انجام تحقیق
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 10:35:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|