پایان نامه درباره هوش عاطفی؛مفهوم عاطفه
عاطفه

در فرهنگهای لغت تعاریف گوناگون از عواطف وجود دارد . در فرهنگ لغت آکسفورد معنای لغوی عاطفه چنین است : ” هر تحرک در ذهن ، احساس ،هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهییج شده”  واژه عاطفه [1] از فعل لاتین Emovere به معنای حرکت و جنبش ریشه گرفته است .

افلاطون[2] از نخستین کسانی بود که عاطفه را از جنبه های ابتدایی و حیوانی ماهیت انسان و در تضاد با تعقل معرفی کرد.امروزه هم رگه هایی از این پدیده که عاطفه تفکر منطقی را متزلزل می سازد هنوز باقی مانده است (حاجی زاده ، 1381 : 34)

تعریف دیگری که از عواطف در فرهنگ لغت راندم هاوس( 1973 : 270) آمده ، عاطفه را نوعی حالت احساسی یا هیجانی می داند که خودآگاه و ارادی است و طی آن حالتهایی چون شادی ، غم ، غصه ، ترس ، تنفر و … تجربه می شوند و با حالتهایی چون شناخت یا انگیزش و اراده تفاوت دارند(سیاروچی و دیگران،1384 : 4)

آنچه را که ما اکنون در مورد نقش عاطفه بر شناخت می دانیم ، حاصل تلاشهای مربوط به دو دهه گذشته می باشد (فورگاس ، 1999)

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

مطالعات جدید نشان داده اند که بر خلاف باور اغلب فلاسفه و روان شناسان ، شناخت و عاطفه، مستقل و جدای از یکدیگر نیستند بلکه ارتباط و پیوستگیهای زیادی بین احساسات و افکار در حیات اجتماعی انسان وجود دارد از سوی دیگر احساسات و خلق و خوی ما می توانند تاثیر اساسی بر حیات ذهنی و اعمال و رفتار ما داشته باشند اما تا این اواخر ما آگاهی کاملی نسبت به چگونگی و چرایی این تاثیرات نداشتیم.

یک مولفه مهم اما فراموش شده هوش هیجانی ، آگاهی از این موضوع است که چگونه حالات هیجانی بر افکار و رفتارهای ما تاثیر می گذارند.

رشد فزاینده پژوهشهای تجربی که اخیراً پیرامون هیجان صورت گرفته ، موجب شد تا ما بتوانیم به درک همه جانبه احساسات بر موضوعی که در مورد آن فکر می کنیم یا کاری که انجام می دهیم بپردازیم.

مولفه مهم و اساسی هوش هیجانی ، آگاهی نسبت به تاثیر هیجان بر کنش و عملکرد و آگاهی از چگونگی کنترل آنها می باشد .

هیجان می تواند هم بر فرآیند تفکر و هم بر محتوای تفکر ، قضاوتها و رفتارها                   اثر بگذارد(سیاروچی و دیگران ، 1383 : 12)

2-1-7-هیجان

هیجانها نقش مهمی را در زندگی ایفا می کنند.آنها به رویاها ، خاطرات و ادراک ما اثر                می گذارند.هیجانها احساساتی هستند که به زندگی شور و نشاط می دهند و اجازه می دهند شادیها و غمهای زندگی را تجربه کنیم.بدون وجود هیجانات زندگی بی روح ، سرد و پوچ می شود.

 

مفهوم هیجان از سه جنبه قابل توجه است :

1)هیجان احساس ذهنی و شخصی است . انسان می تواند طیف وسیعی از هیجانهایی را بیان کند که احساس یا تجربه کرده است . بسیاری از هیجانات با علایم شادی یا تنش همراه هستند که در اکثر موارد به شکل ترکیبی ظاهر می شوند.

2)هیجان نوعی ابراز برانگیختگی است.حالت هیجانی را می توان به مجموعه ای از واکنشهای جسمانی اطلاق کرد بویژه اگر این واکنش بر روی اندامهای بدن مثل قلب و معده و … اثرگذارد.

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-21] [ 02:19:00 ب.ظ ]