2-3 : جامعه آماری ……………………………………………………………………………………………64

3-3 : روش نمونه گیری …………………………………………………………………………………….64

4-3  : ابزار سنجش  ………………………………………………………………………………………….65

5-3 : روش جمع آواری اطلاعات ………………………………………………………………………67

6-3 : روش تجزیه و تحصیل اطلاعات ………………………………………………………………..67

فصل چهارم:نتایج تحقیق

1-4 : توزیع فراوان جنست…………………………………………………………………………………70

2-4: شاخصهای توصیفی عزت نفس و یادگیری…………………………………………………….70

3-4 : شاخصهای توصیفی عزت نفس و یادگیری برای دختران و پسران …………………..71

4-4: همبستگی عزت نفس با یادگیری …………………………………………………………………72

5-4: بین عزت نفس و یادگیری در دانش آموزان پسر رابطه معکوس وجود دارد ………72

6-4: همبستگی عزت نفس با یادگیری در پسران …………………………………………………..72

7-4: بین عزت نفس و یادگیری دانش آموزان دختر رابطه معکوس وجود دارد ………….73

8-4: همبستگی عزت نفس با یادگیری در دختران …………………………………………………73

9-4: آزمون T برای مقایسه میانگین عزت نفس دختران و پسران …………………………….74

10-4: آزمون T برای مقایسه میانگین یادگیری دختران و پسران ………………………………75

فصل پنجم :

1-  5  :  نتیجه گیری و بحث ……………………………………………………………………………77

2-5 : محدودیت ها ………………………………………………………………………………………….78

3-5 : پیشنهادات ………………………………………………………………………………………………78

منابع و ماخذ …………………………………………………………………………………………………….81

پرسشنامه ………………………………………………………………………………………………………….83

 

 

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش هیجانی وشادکامی در دانش آموزان متوسطه شهرستان لامرد بود . بدین منظور ازجامعه آماری دانش آموز ان 200 نفر بطور تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند . دراین پژوهش از پرسشنامه هوش هیجانی و شادکامی آکسفورد استفاده شد .

نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش هیجانی و شادکامی  ارتباط معنادار دارد.

نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که هوش هیجانی و شادکامی  در مجموع 54 درصد شادکامی آنان را به طورمعناداری تبیین می کند(P<0/05)

 

فصل اول

 

طرح تحقیق

1-1مقدمه

نقش و کارگر مدارس در آستانه هزاره ی سوم میلادی تغییر و جهش چشمگیری پیدا کرده است افزدن برایفای نقش سنتی مدارس مبنی بر تربیت افرادی فرهیخته مدارس عهده‌دار پرورش شهروندانی مسوؤل و رشد یافته و برخوردار از مهارت‌های اجتماعی و عاطفی نیز هستند (پلیتری[1]، 2006). از این‌رو توجّه جدّی و همه جانبه به عواملی كه بستر لازم جهت دستیابی به این هدف را فراهم می‌سازند، اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. بدین منظور توجّه جدّی به رشد عاطفی و اجتماعی دانش‌آموزان یكی از راهبردهای اساسی در نیل به این هدف بشمار می‌رود.

رویكرد یادگیری اجتماعی- عاطفی[2] مبتنی بر این باور است كه كلیة فرایندها و بخش‌های یك نظام آموزشی اعمّ از طرّاحی و برنامه‌ریزی آموزشی و درسی، مدیران، معلّمان، كاركنان، و مطالب و موضوعات درسی می‌بایست در خدمت آموزش و بهبود مهارت‌های اجتماعی و عاطفی یادگیرندگان، ‌قرار گیرند. آموزش مهارت‌های هوش هیجانی «قطعه گمشده» آموزش‌های اجتماعی و هیجانی است که از ذهن بسیاری از معلمان مغفول مانده است. محیط اجتماعی مدرسه نمونه کوچکی از نظام اجتماعی جامعه تلقی می‌گردد. روابطی که دانش‌آموزان با معلمان و همسالان خود در مدارس برقرار می‌کنند، نقش اساسی در اکتساب نگرش‌ها، باورها و ارزش‌های بنیادین اجتماعی دارد و درک   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنیددانش‌آموزان را از جامعه و محیطی که در آن قرار دارند، تحت تاثیر قرار می‌دهد. مدرسه یکی از مهمترین بافت‌های یادگیری مهارت‌های هیجانی است. آموزش هیجانی می‌تواند از طریق گستره‌ای از تلاش‌ها مانند آموزش کلاسی، فعالیت‌های فوق‌برنامه، جو و شرایط حمایتی مدرسه، و درگیر کردن دانش‌آموزان، معلمان و والدین در فعالیت‌های اجتماعی صورت گیرد. در صورتی که فرآیند اجتماعی شدن و رشد مهارت‌های هیجانی در محیط اولیه خانواده مطلوب نباشد، این امکان وجود دارد تا مدارس از طریق آموزش‌های ترمیمی به جبران این کاستی‌ها بپردازند. براین اساس بسیاری از مربیان و روانشناسان نسبت به توجه و توسعه آموزش مهارت‌های اجتماعی و هیجانی در مدارس تاکید کرده‌اند (به نقل از مایر و سالووی، 1997).

تحوّلات عظیمی كه در حوزه‌های هوش و هیجان رخ داده دیدگاه‌های سنّتی را زیر سؤال برده و بر ارتباط نزدیک و درهم تنیدة هوش و هیجان تأكید نموده است. از پیشگامان این تحوّلات در حوزة هوش می‌توان به گاردنر[3] (1983 به نقل از اشترنبرگ[4]، 2001) اشاره كرد و در حوزة هیجان از كشفیّات ژوزف ‌لی دوكس (به نقل از گلمن[5]، 1379) نام برد. امّا اوج این تحوّلات به مطرح شدن مفهوم «هوش هیجانی[6]» توسط سالووی[7] و مایر[8](1990)، برمی‌گردد كه آشكارا بر در هم‌تنیدگی هوش و هیجان تأكید می‌كنند. از نظر آنها «هوش هیجانی» عمدتاً به عنوان توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجان‌های خود و دیگران، تمیز قایل شدن میان هیجان‌ها و استفاده از اطلاعات هیجان‌ها در حلّ مسئله و نظم‌بخشی رفتار تعریف می‌شود (سالوی و مایر، 1990).

با توجه به حسّاسیت دورة نوجوانی و اطلاق دورة طوفان و فشار به آن، غالباً نوجوانان درگیر نوسانات پرشور عاطفی هستند، دوران نوجوانی با شور و هیجان، احساس‌های متناقض،‌ تحریكات فیزیولوژیكی و عواطفی پر تنش همراه است. این دوران حسّاس نقش بسیار مهمی در شكل دادن به شخصیّت آیندة او دارد. از این‌رو آموزش مهارت‌های هوش هیجانی به  نوجوانان می‌تواند به آنان در مدیریت هیجان‌ها و احساسات خود و بهبود روابط با دیگران و در نهایت افزایش كارایی شخصی و پیشرفت فردی و تحصیلی آن تأثیرگذار باشد.(ذراتی ،ایران ،1384)

2-1 : بیان مسئله

با توجه به اهمیت و ارزش شادکامی در بین متخصصان و دانشمندان آموزش و پرورش و علاقه به رشد و گسترش آن در بین دانش آموزان و آموزشگاه ها و بررسی ارتباط آن با عوامل مختلف که ممکن است موجب افزایش یا کاهش شادکامی دانش آموزان شود مثل هوش هیجانی که یکی از مسائل مهم در بین افراد جامعه خصوصا دانش آموزان می باشد و نیاز به رشد و گسترش آن احساس می شود و سبک های یادگیری مختلف که دانش آموزان دارند و به قول ساموئل مسبک که می گوید :«  دانش آموزان از نظر گستردگی توجه و در نتیجه وسعت و صراحت آگاهی و اطلاعات با یکدیگر متفاوت هستند  »

باعث تفاوت در شیوه تفکر و یادگیری دانش آموزان می شود و یکی از موضوعات مهم در آموزش و پرورش دانش آموزان است (کدیور 1386) .

در این پژوهش ارتباط این دو متغیر مورد بررسی قرار داد و قصد دارد به سئوال های پژوهش مبنی بر:

1- بررسی ارتباط هوش هیجانی و شادکامی دانش آموزان و تفاوت دختران و پسران در میزان شادکامی و هوش هیجانی ، پاسخ دهیم .

3-1: ضرورت انجام پژوهش

با نگا هی به زندگی بشر در طول زندگی ، متو جه خواهم شد که استفاده از نیرو تفکر و اندیشه او را از سایر موجودات  عالم خاکی ممتایز کرده است مسایلی از قبل: کشف آتش ،استفاده از ابزارهای سنگی و پس از آن بکا ر گیری ملزمات فلزی … همه نماینگر فکرخلاق و نو آور بشر در طول تاریخ است .

بسیاری چنین بنوشتند که ابداع خصوصیتی ذاتی است در حالی که مدت ها ثابت شده که این استعداد در نوع بشر عمومیت دارد و می توان با بکارگیری اصول و تکنیکهای معینی با ایجاد و طرز تفکرهای جدید و با اجتناب از عادات یکنواخت همیشگی ،خلاقیت را پرورش داد .(حسینی 1378)

یکی از ویژگی هایی که ممکن است با خلاقیت در ارتباط باشد هوش هیجانی در بین افراد است که از موضوعات مهم آموزش پرورش دانش آموزان است واز پدیده هایی است

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1398-07-12] [ 01:00:00 ق.ظ ]