بنابر نظر حسن موسوی چلک، مدیر کل دفتر امور آسیب های اجتماعی معاونت رفاه اجتماعی، نشاط اجتماعی دارای آثاری چند بر زندگی شهروندان و جامعه بوده که از جمله آن ها عبارتند از: تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، وفاق اجتماعی، ارتقاء شاخص های سلامت روانی و اجتماعی، افزایش رضایت از زندگی یا رضایت شغلی، پویایی اجتماعی، کاهش هزینه های مردم، افزایش امید در جامعه، زندگی متعادل و با ثبات، ارتقاء کیفیت زندگی، افزایش خلاقیت و نوآوری، کاهش آسیب های اجتماعی خصوصا در جوانان (موسوی چلک،1392).

 در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد سالم تر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحت تر به دست می آید. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود. شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. تعریف شادی در علوم كلاسیك عبارتست از هیجانی که در اثر محرک های درونی و بیرونی ارگانیزم را در جهت انبساط عضلانی و روانی سوق می دهد.

ماهیت شادی در انسان غریزی است اما نوع و چگونگی آن به یادگیری و متغیرهای محیطی و فرهنگی بستگی دارد. همچنین می توان بین شادی و نشاط تفاوتی قائل شد. شادی یک هیجان انبساط با تظاهرات بیرونی و زودگذر است، اما نشاط یک احساس انبساط و شادمانی درونی است که پایدار و بادوام است. شادی همیشه با هیجان های لبخند و خنده و حرکت همراه است اما در نشاط احساس بهجت و سرور لزوما با خنده همراه نیست ولی احساسی است که موجب لذت فرد   می شود. جامعه ناشاد مردم را به بی تفاوتی نسبت به پدیده های سیاسی و کاهش مشارکت سیاسی آنان می کشاند و این امر موجب سرمایه گذاری برای توطئه چینی دشمنان می شود.

جامعه شناسی، شادی را علاوه بر حالتی درونی به مثابه پدیده ای اجتماعی در نظر می گیرد و بر تاثیر مولفه های اجتماعی و فرهنگی بر آن صحه می گذارد. پایه اصلی شادی و غم در درون انسان است اما چون انسان موجودی اجتماعی است شادی و غم او تا حد زیادی تحت تاثیر روابط با دیگران، میزان کسب موفقیت ها، تامین نیازها و انتظاراتش از محیط اجتماعی و حتی خدا است. اندوه مادی متاعی شیطانی و شادی هدیه ای رحمانی است(تایلور، 2003: 69).

اغلب مردم درباره رضایت از زندگی خود، با خوشبینی حرف می زنند، به طوری که هفتاد درصدشان معتقدند که رضایت آن ها، از ناراضی بودنشان بیشتر است. کمتر از هفت درصد نیز بیش از آن که راضی باشند، ناراضی اند. هفتاد و پنج درصد مردم می گویند که در طی چند هفته پیش، به دلایل متعددی شاد شده اند و سی درصد هم از احساس تنهایی، ملامت و افسردگی، حرف می زنند. در اروپا، رضایت از زندگی و شادی، از یک کشور به کشور دیگر تفاوت می کند. در هلند، چهل درصد مردم، خود را بسیار شاد می دانستند و حال آن که کمتر از ده درصد مردم پرتقال چنین نظری دارند. و این در حالی است که مردم اروپا در مقایسه با مردم امریکا در مجموع، خود را ناشادتر ارزیابی می کنند؛ اما نسبت به زندگی، نظر مثبت دارند(بیات ریزی، 1383: 102).

به همین ترتیب شادی می تواند یک هیجان کاذب و زودگذر باشد در حالی که ماهیت نشاط، اصیل، مثبت و بادوام است. نشاط فردی به گونه ای عمل می کند که مصداق بیرونی داشته باشد. بدون وجود متغیرهای نشاط انگیز در محیط و موقعیت بیرونی به راحتی نمی توان به نشاط طبیعی دست یافت. به نظر می رسد كه زندگی نوین فعلی همراه با گسترش زندگی اجتماعی در قالب های تعریف شده زندگی شهری و دور شدن انسان از طبیعت، بهترین بهانه های صاحبنظران علوم مختلف برای باز تعریف شادمانی در قالب های اجتماعی باشد. کشف فرآیندی كه رفاه و شادمانی فردی و خودخواهانه را به نشاط جمعی و بشردوستانه نزدیك می نماید دغدغه آنان است. نشاط اجتماعی لازمه سلامت اجتماعی است و سلامت اجتماعی که شاخه ها و ابعاد گوناگونی دارد خود در بستر امنیت اجتماعی قرار دارد. ابعاد سلامت اجتماعی شامل همبستگی و انسجام و پذیرش و شکوفایی و نشاط اجتماعی است. 

مهمترین هدف زندگی هر انسانی رسیدن به شادی است. پذیرش فرهنگ شادی ضروری ترین عامل تغییر نگرش به جوانان است(طریقه دار، 1379: 11) زیرا شادی به عنوان نتیجه و پیامد شرایط مطلوب اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه، فعالیت های مفید انسانی را برمی انگیزد. شادی و نشاط احساس نزدیکی به دیگران، احساس دوست داشتن، احساس اعتماد و کیفیت تعامل با دیگران را موجب می شود( آگاردیل، 1383: 328).

پیامدهای این هیجان مثبت چنان در جامعه بارز و آشکار است که مزلو، یکی از نظریه پردازان مشهور در حوزه روابط انسانی، مولفه و شاخصه اصلی انسان هایی که در راستای خودشکوفایی، کمال و توانمندی های خویش تلاش می کنند را، احساس شادی آنان می داند. به طوری که کمبود و فقدان آن، افسردگی، بدبینی و ارزیابی منفی از رویدادها، بی علاقگی به اجتماع و کار، کمرنگ شدن وجدان کاری، ناهنجاری های اجتماعی، رواج خشونت در روابط اجتماعی و … را به بار می آورد. از جمله مزایای

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

افزایش نشاط در جامعه کاهش آسیب های اجتماعی، رشد فضایل اخلاقی و پایبندی به اخلاقیات  می باشد که در این وضع میزان رضایت از زندگی به صورت ذهنی و عینی بیشتر می شود. براساس نظر كارشناسان سازمان جهانی بهداشت،‌ سلامتی نه فقط به فقدان بیماری و نقص عضو بلكه به حالت رفاه كامل جسمی، روانی و اجتماعی اطلاق می شود.

بوعلی سینا در کتاب”اشارات و تنبیهات” به پیروی از نظریه ارسطو، برای شادمانی مراتب چهارگانه حسی، تخیلی، توهمی و تعقلی قایل شده است و معتقد است که کامل ترین این درجات، شادمانی تعقلی است. با این حال توسعه تجارب، پیشرفت دانش و دگرگشت سمت و سوهای زندگی بشر در دهه های اخیر، بعد جدیدی از شادمانی که همان شادمانی بیرونی است، فراروی ما گشوده که در این بعد، رنگمایه های اجتماعی بسیار قوی است. از دیدگاه علم تندرستی شادمانی به عنوان مهم ترین جزء تندرستی، از  دو زاویه مورد بررسی قرار گرفته است. بعد اول آن  بیشتر ذهنی بوده و به تجارب پدیدارشناسانه و شخصی از مفهوم شادمانی توجه دارد. همانطور که می دانید پیوند علم روان شناسی با بعد ذهنی شادمانی، بیشتر ریشه تاریخی دارد و با توجه به اشتراکات بیشتر این دو حیطه، سازگارتر نیز می نماید تا جایی که بیشتر صاحب نظران این علم به دنبال یافتن رهبردهای درونی و ذهنی برای دستیابی به حداکثر احساس نشاط و شادمانی بوده اند. اما بعد دوم شادمانی در چارچوب زندگی اجتماعی و روزمره تبلور یافته و به تظاهرات عینی که می تواند ایجاد شادی نماید و در همه زمان ها و مکان ها یکسان می باشد اطلاق می گردد(امیدنیا،1389: 13).

بنابراین تعریف، سلامت روانی به عنوان یكی از معیارهای تعیین كننده سلامت عمومی شناخته     می شود. فردی كه از سلامت روانی و نشاط برخوردار است، ضمن احساس راحتی و آسایش قادر است در اجتماع به راحتی و بدون اشكال به فعالیت بپردازد و ویژگی های شخصی وی در آن اجتماع،‌ موجب خشنودی و رضایت است. امروزه بسیاری از ملل برای مقابله با آثار منفی تکنولوژی و صنعت (اضطراب و افسردگی و انزوا و…) خصوصا در شهرها به نوعی در صدد ایجاد یک محیط زیستی سالم، بانشاط و شاد برای شهروندان می باشند. زیرا نشاط، همبستگی فرد با محیط را  می گستراند. یکی از مهمترین اصول در حوزه مدیریت منابع انسانی توجه به مقوله شادمانی و نشاط انسان هاست زیرا انسان با نشاط در اجتماع انسانی کارا، مولد و سازنده است. طرح مساله نشاط اجتماعی در ایران تقریباً نوظهور است حال آنکه این مسئله احتیاج به مطالعات کیفی و کمی گسترده دارد. اکنون در سطح ملی مسئولین مشغول تدوین منشور نشاط اجتماعی می باشند. همین امر حکایت از کمبود این مقوله در ایران است.

در این منشور از مهمترین شاخصه های نشاط اجتماعی افزایش روحیه شادابی، امیدواری، اعتماد اجتماعی، تعالی روحی و دینی، نشاط فردی و جسمانی نام برده شده است که در صورت وجود و افزایش این شاخص ها در جامعه، پیامدهای بسیار مثبتی را در جامعه خواهیم دید. مطالعات نشان‌ می‌دهند که امروز در کشور، شادی و نشاط کالایی کمیاب است و در پی آن بیماری‌های روحی و روانی رو به افزایش. در واقع، به‌ میزانی که جمعیت جوان کشور افزوده می‌شود از میزان شادی و نشاط در جامعه کاسته می‌شود.

بنابراین ایجاد زمینه های نشاط اجتماعی در بین شهروندان باعث رغبت بیشتر آنان به مشارکت و همبستگی اجتماعی و متعاقبا به سلامت و امنیت اجتماعی خواهد شد. و شهروندان خود را متعهد به پاسداری از ارزش های مورد توجه جامعه خواهند دانست. نشاط و سلامت روحی و اجتماعی بین شهروندان باعث ارتقاء فعالیت و مشارکت بیشتر آن ها در امر توسعه وآبادانی کشور خواهد شد. در مقابل تا مادامی که شهروندان ناکامی و سایر احساس های ناخوشایند را در شهر تجربه می کنند ناخودآگاه از جامعه دل زده شده و ارزش هایی را که جامعه مروج آن هاست شایسته احترام نخواهند  دانست. در نتیجه جامعه متحمل زیان های متعددی از ناحیه نوجوانان و جوانان خواهد شد.

پژوهش حاضر درصدد مطالعه و بررسی وضعیت نشاط اجتماعی در بین شهروندان شهر بوشهر و عوامل موثر بر آن برای پاسخگویی به سوالات ذیل است.

1- میزان نشاط اجتماعی شهروندان بوشهری چه اندازه است؟

2- آیا رابطه معناداری بین متغیر های زمینه ای(سن، جنس، تاهل، تحصیلات، وضعیت اشتغال، شغل، درآمد و نوع مسکن) و نشاط اجتماعی شهروندان شهر بوشهر وجود دارد؟

3- آیا رابطه معناداری بین عوامل اجتماعی و فرهنگی(عدالت اجتماعی- همبستگی اجتماعی- میزان دینداری- میزان استفاده از امکانات تفریحی و ارتباطی- وضعیت خانوادگی- پایگاه اجتماعی، اقتصادی) و نشاط اجتماعی شهروندان شهر بوشهر وجود دارد؟

2-1- ضرورت تحقیق

امروزه نشاط اجتماعی یکی از مهم ترین نیازهای جوامع بشری است چرا که شهروندان به ویژه ساکنین کلان شهرها فرصت کمتری برای اندیشیدن به خود و نیازهایشان دارند و به شدت مستعد افسردگی اند.

افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره می کند که عبارتند از: قوه عقل یا استدلال، احساسات و امیال. افلاطون شادی را حالتی از انسان می داند که بین سه عنصر عقل و احساس و امیال، تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد. جان لاک و جرمی بتنام معتقدند که شادی بستگی به تعداد لذات زندگی دارد. مک گیل نیز شادی را به لذت های تمایلات ارضاء شده ربط داده است(مایکل و آیزنک، 1378: 17-16). ارسطو فیلسوف یونانی عالی ترین خوبی های قابل دسترسی را هم برای عوام و هم برای خواص، شادی می داند. از نظر ارسطو حداقل سه نوع شادی وجود دارد؛  نازلترین سطح شادی که به نظر مردم عادی، لذت است در سطح نسبتا بالاتر و در نظر خواص، شادی معادل عملکرد خوب است و نوع سوم شادی از نظر ارسطو آن نوع شادی است که بر اثر زندگی متفکرانه ایجاد می شود(آیزنک، 1375: 15). ارسطو در واقع شادمانی را

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1398-07-12] [ 05:07:00 ب.ظ ]