پایان نامه ارشد :مقایسه ی سلامت روان و رضایت شغلی معلمان دانش آموزان عادی با استثنایی | ... | |
بحث سلامت روان و رابطه آن با رضایت شغلی موضوع پژوهش های متعددی در ایران و خارج از ایران بوده است. در مورد شاغلان حرفه ای مختلفی مانند معلمان و كارمندان و بسیاری از مشاغل دیگر نیز رابطه سلامت روان و رضایت شغلی بررسی شده است. هر چند كه از این مطالعات یافته های متفاوتی حاصل شده، اما در بسیاری از این پژوهش ها وجود رابطه میان سلامت روان و رضایت شغلی مورد تآیید قرار گرفته است. پژوهش حاضرنیز در صدد مقایسه ی سلامت روان و رضایت شغلی معلمان دانش آموزان عادی با استثنایی دوره ابتدایی میباشد. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی معلمان عادی و استثنایی (رسمی، پیمانی، قراردادی) مدارس شهر همدان بود که در زمان انجام پژوهش به طور تمام وقت در مدارس شهر همدان مشغول به تدریس بودند. از کل نفرات جامعه ی آماری تحقیق تعداد 180 نفر(90 نفر از معلمان مدارس عادی و 90 نفر از معلمان مدارس استثنایی) به روش خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه 28 آیتمی سلامت عمومی GHQ گلدبرگ وپرسشنامه سنجش رضایت شغلی DJI مورد آزمون قرار گرفتند، داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و مجذور کای و آزمون T گروه های مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین سلامت روان معلمان دانش آموزان عادی و استثنایی تفاوت معناداری وجود دارد و معلمان دانش آموزان عادی از سلامت روان بهتری برخوردار بودند و رضایت شغلی نیز در معلمان دانش آموزان عادی بیشتر از معلمان دانش آموزان استثنایی بود و این تفاوت معنادار نشان میداد که سلامت روان و رضایت شغلی معلمان دانش آموزان عادی نسبت به استثنایی بیشتر است. نتایج نشان داد که رابطه ی مثبت و معنا داری بین رضایت شغلی و سلامت روان معلمان دانش آموزان عادی و استثنایی وجود دارد و معلمان دانش آموزان استثنایی از تنش های شغلی بیشتری برخوردارند. واژههای کلیدی: سلامت روان، رضایت شغلی، معلمان دانش آموزان عادی، معلمان دانش آموزان استثنایی -1-1 مقدمه آموزش و پرورش یکی از بنیادیترین و با اهمیتترین سازمانهای دنیای امروز است و اغلب مردم به طور مستقیم و غیر مستقیم با این سازمان رابطه دارند و این بیانگر نقش کلیدی و حیاتی آموزش و پرورش در زندگی پیچیده انسانها است. هدف غایی آموزش و پرورش تربیت انسانهای خلاق، ماهر، متدین و کارآمد است و این هدف زمانی تحقق می یابد که نیروی انسانی شاغل در مدارس از کیفیت، بالندگی و سلامتروانی و اخلاقی برخوردار باشند (ملکیآواسیان و قصابی، 1391). نیروی انسانی مهمترین سرمایه سازمانها است و هرچه این سرمایه کیفیت مطلوبتری داشته باشد، احتمال موفقیت و بقاء و ارتقاء سازمان بیشتر خواهد شد. توانمندی فکری، اخلافی و رفتاری معلمان هرچه بالاتر باشد به همان اندازه مدارس از کیفیت و مقبولیت بیشتری برخوردار بوده و تأثیر بیشتری در یادگیری دانشآموزان خواهد داشت. بنابراین داشتن معلمان خشنود و راضی عامل مهمی در اثر بخشی مدارس است. بر عکس نیروی انسانی با احساس رضایت و عدالت و تعهد سازمانی کم و متمایل به ترک سازمان، نه تنها خود در جهت نیل به اهداف سازمانی حرکت نمیکند، بلکه در ایجاد فرهنگ بیتوجهی نسبت به مسائل و مشکلات سازمان در بین دیگر همکاران مؤثر میباشد (حسینیان، مجیدی و حبیبی، 1386)وقتی اعضای سازمان در موقعیتی قرار میگیرند که انگیره کافی برای انجام کار نداشته و نارضایتی خود را در موقعیتهای مختلف ابراز میکنند، مهمترین سوالی که مطرح میشود این است که منشأ این نارضایتی چیست؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت نارضایتی ممکن است از خود شغل، محیط و یا از خود شخص باشد که با تأثیرگذاری بر دیگر حیطهها از جمله سلامتروان میتواند برای افراد ایجاد مشکل نماید (کارشو، 2004). سلامتروان به عنوان یكی ازدو ركن سلامتی، لازمه یك زندگی مفید، مؤثر و رضایت بخش فردی است و سلامتروان افراد یك جامعه خصوصاً اقشار مؤثر و سازندهی آن لازمهی پویایی، بالندگی واعتلای جامعه است. ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺎﺭﻱ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻓﺮﺩ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻭﺳﺎﻃﺖ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﻳﻂ ﻣﺤﻴﻄﻲ ﺍﺳﺖ؛از آن جمله میتوان به رضایت شغلی اشاره کرد. اسپکتور (2007) اینگونه بیان میدارد که رضایت شغلی نگرشی است که باعث میشود افراد نگرش مثبتتری نسبت به شغل خود داشته باشند و برای شغل خودش ارزش زیادی قائل شوند. رضایت شغلی سبب افزایش روحیه و سلامتی جسمی و روانی در فرد میشود. همچنین سبب ایجاد انگیزه و مسئولیت پذیری بالا در فرد میشود. پژوهش حاضر نیز به بررسی و مقایسه رضایت شغلی و سلامتروان معلمان شاغل در مدارس عادی و استثنایی پرداخته است. 1-2- بیان مسئله امروزه آموزش و پرورش همگانی به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار شناخته شده است و هر کشوری در جهان بخش بزرگی از درآمد ملی خود را برای گسترش، بهبود و کارآیی آن اختصاص می دهد. در واقع آموزش و پرورش رکن اساسی جامعه انسانی است و یکی از اهداف عمده آن پرورش و آموزش کودکان و نوجوانان توسط معلمان و مدیران است (حسینی، 1383). اغلب صاحب نظران و متفکران مسایل تربیتی نیز بر این نظرند که معلمان، بزرگترین و مهم ترین عامل مؤثر در جریان تعلیم و تربیت هستند. بنابراین بی راه نیست اگر گفته شود شالوده و اساس یک سیستم آموزشی موفق را معلمان تشکیل می دهند(حسینی، 1383). این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد، یکی از مشاغل پراسترس، حرفهی تدریس است (حاتمی و همکاران، 1387). شغل نقش حیاتی در بهزیستی جسمی و روان شناختی[1] افراد دارد. علاوه بر اینکه درآمد و دیگر منابع مادی را برای فرد فراهم میکند، منبع و شاخصی از پایگاه اجتماعی، رضایتمندی از زندگی و هویت خود است. با این حال، شغل افراد ممکن است تأثیرات نامطلوبی بر افراد داشته باشد (بورگ[2]، 1991). اولین قدم در جهت رسیدن به کادر آموزشی موفق درک عواملی است که بر کیفیت فعالیت معلمان مؤثر است. یکی از این عوامل، رضایت شغلی معلمین است، چرا که رابطه مستقیمی بین رضایت شغلی افراد با عملکرد آنان وجود دارد و کسانی که رضایت داشته باشند، کار خود را بهتر انجام می دهند (بورگ[3]، 1991). رضایت شغلی به عنوان متغیری تأثیر گذار در عملکرد شاغلان، سالهاست مورد توجه پژوهشگران مختلفی قرار گرفته است. رضایت شغلی به عنوان میزان لذتی که افراد از شغل خود کسب میکنند (اسپکتور، 1997)، یا یک حالت هیجانی مثبت یا خوشایند که از ارزیابی خود شغل یا شرایط شغلی به دست میآید (اسکالویک و اسکالویک، 2011) تعریف شده است. حوزه مفهومی رضایت شغلی بسیار گسترده است، به این معنی که همه ی ویژگیهای خود شغل، محیط کار، روابط انسانی و رسمی حاکم بر کار، خصوصیات شخصیتی و جمعیت شناختی شاغلین، جایگاه اجتماعی شغل، سلسله مراتب قدر و مزایای اقتصادی آن را در بر میگیرد (دمیرتاش، 2010). از آنجا كه رضایت شغلی نقش مهمی در كیفیت زندگی حرفه ای و شخصی كاركنان دارد، نهایتا در سطح كلان میتواند با رشد اقتصادی جوامع و بهره وری بیشتر نیز در ارتباط باشد (جاستینا [4]و دیگران، 2007). ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ، ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﻭﻳﮋﻩﺍﻱ ﺩﺭ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﻣﻲ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎی ساﺯﻣﺎﻧﻲ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻧﻈﻴﺮ ﺗﺮﻙ ﺷﻐﻞ، ﺗﺄﺧﻴﺮ، ﻛﻢ ﻛﺎﺭﻱ، ﻏﻴﺒﺖ ﻭ … ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﺮ ﺑﻬﺮﻩ ﻭﺭﻱ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺑﺴﺰﺍﻳﻲ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﺑﻬﺮﻩ ﻭﺭﻱ ﻓﺮﺩ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻳﺎﺑﺪ؛ ﻓﺮﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺷﻮﺩ؛ ﺳﻼﻣﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻓﺮﺩ ﺗﻀﻤﻴﻦ ﮔﺮﺩﺩ؛ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﺍﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﻳﺎﺑﺪ؛ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺭﺍﺿﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﻣﻬﺎﺭﺗﻬﺎﻱ ﺟﺪﻳﺪ ﺷﻐﻠﻲ ﺭﺍ ﺑﺴﺮﻋﺖ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺑﺒﻴﻨﺪ. از این رو الگوهای مختلفی تدوین شدهاند که هر یک با تکیه بر متغیرهای متفاوت به دنبال تبیین و پیشبینی رضایت شغلی هستند. برخی از این الگوها کانون توجه و مطالعه خود را ویژگیهای شغل و برخی دیگر ویژگیهای فرد شاغل قرار دادهاند. در این بین معلمان به عنوان گروهی تأثیر گذار در رشد و پیشرفت جامعه و انتقال دانش و اندیشه به نسل بعد همواره مورد توجه محققان بوده و مدل های نظری مختلف رضایت شغلی روی معلمان آزمون شده اند. در سالهای اخیر مدل جدید توسط براون و لنت (2008) با عنوان مدل شناختی – اجتماعی ارائه شده است که در آن تلاش گردیده مدل یک پارچه ای از طریق ادغام رویکردهای رضایت شغلی شخص محور و موقعیت محور تدوین گردد که تمام متغیرهای مهم و موثر را در برگیرد. تمام این متغیرها به شکل جداگانه در مطالعات دیگر با رضایت شغلی ارتباط داشته اند (لنت، لوپز، هانگ-بین و لوپز، 2011). مدل رضایت شغلی لنت با بهرهگیری از نظریه شناختی- اجتماعی بندورا و نظریه شناختی اجتماعی حرفه[5] (لنت و همکاران، 1994) طراحی شده است. مدل لنت فرض میکند که ترکیب عوامل شخصی، بافت و تجربه شکل دهنده علائق، اهداف، اعمال و پیامدهای مربوط به کار هستند. بر این اساس مدل اخیر 5 دسته متغیر خودکارآمدی مربوط به کار، صفات شخصیتی/عاطفی، مشارکت در دستیابی به اهداف و فعالیتهای هدف محور، شرایط کار ادراک شده، موانع یا حمایتهای مربوط به کار آمدی و هدف را به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده رضایت شغلی معرفی کرده است (دافی و لنت، 2009). اما مدل شناختی- اجتماعی رضایت شغلی در معلمان بیشتر روی رضایت از زندگی تحصیلی و رضایت از زندگی مورد آزمون قرار گرفته اند (لنت، لوپز و شو، 2008). تحقیقات نشان داده است که رﺿﺎﻳﺖ ﺷﻐﻠﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻛﻠﻲ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻐﻠﺸﺎﻥ، ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﻲ ﺑﺮ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻓﺮﺩﻱ، ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﺭ ﺑﻬﺪﺍﺷﺖ ﺭﻭﺍﻧﻲ ﻭ ﺟﺴﻤﺎﻧﻲ ﺍﻳﻔﺎ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ.
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 01:37:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |