
دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی
یکشنبه 98/07/21
در این مطالعه به منظور بررسی نرخهای پوششی و انتخاب بهترین آنها، از قراردادهای آتی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بورس اوراق بهادار تهران مربوط به سالهای 1389- 1390 استفاده شده است و داده ها به صورت روزانه می باشد. نرخهای پوششی به وسیله برآورد مدلهای حداقل مربعات معمولی (OLS)، ارزش در معرض ریسک (VAR) و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) محاسبه شدند.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
یکی از اهداف اساسی کشورها دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و توسعه میباشد. در اقتصاد، سرمایه یکی از ارکان نظام اقتصادی و زیر بنایی بوده و عامل تعیین کننده رشد و توسعه اقتصادی می باشد. علاوه بر عوامل تولید مانند نیروی انسانی، منابع طبیعی، فناوری و مدیریت، تامین سرمایه های مالی از عوامل مهم رشد، بقاء و پایداری عوامل تولیدی ( صنعت و بازرگانی و بخشهای تولیدی ) بوده که بدون این مهم تخصیص منابع به راحتی انجام نمی شود.
کمبود منابع مالی برای تامین نیازهای سرمایه ای یکی از چالشهای اساسی واحدهای تولیدی (زیر بنایی) برای کسب و کار می باشد که این امر با دخالت دستگاههای دولتی نظیر سازمان بورس اوراق بهادار و جذب سرمایه های کوچک و به دست آوردن وجوه و منابع مالی عظیم مورد نیاز برای راه اندازی کسب و کارها به عنوان یک مساله جدی به ویژه در کشورهای درحال توسعه مهم بوده و از این طریق امکان پذیر می باشد.
اگر فرایند به دست آوردن وجوه مورد نیاز، مشکل و زمان بر باشد، واحدهای تولیدی از فعالیت اقتصادی منصرف می شوند. همچنین بدون تامین مالی کافی، فعالیتهای اقتصادی و کسب و کارها هرگز به موفقیت نخواهند رسید.
بررسی و پرداختن به روشهای جدید مالی با استفاده از ابزار مشتقه مانند صکوک مرابحه، صکوک مضاربه، صکوک جعاله، صکوک مزارعه، صکوک مساقات و قرارداد آتی راههایی جهت دستیابی به وجوه مورد نیاز بنگاههای تولیدی می باشد.
پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات ابزارهای مالی جدید ( قراردادهای آتی ) در بورس اوراق بهادار با بکارگیری روشهای آماری رگرسیون و با استفاده از مدلهای اقتصاد سنجی و OLS ، VAR، ECM در سه حالت پوششی، بدون پوشش و پوشش ساده ریسک (نرخ بهینه پوشش ریسک) نوسانات قیمت بازار سهام می پردازد.
2-1- بیان مسئله
به موازات تغییر در مقررات، ابزارهای جدیدی نیز در واکنش به تغییرات اقتصادکلان و مقررات موجود و جدید بوجود آمده اند. اغلب این ابزارها هم ریسک بازار را توزیع مجدد کردند و هم باعث انسجام بیشتر بازار با کنار گذاشتن تمایزات بین فعالیتهای بانکی و بازار بورس یا با اجازه دادن به وام گیرندگان میشوند و دسترسی به بازار را ممکن می سازند.
امروزه شرایط عدم اطمینان فرآیند تصمیم گیری را به کلی متحول ساخته است تغییرات قیمت کالاهای اساسی، تغییر نرخ ارز ، تغییر نرخ سود بانکی و … از مواردی هستند که سازمان های امروزی دائماً با آن دست به گریبان هستند بنابراین ریسک جزء لاینفک زندگی بشر است و هر تصمیمی یا عملی دارای نوعی ریسک می باشد، فعالیتهای اقتصادی از این امر مستثنی نبوده و توام با درجه ای از ریسک هستند.
وجود ابزارهای مالی گوناگون در بازار اوراق بهادار، انگیزش و مشارکت بیشتر مردم را در تأمین منابع مالی فعالیتهای درازمدت به همراه می آورد. تنوع ابزارهای مالی از نظر ترکیب ریسک و بازده، ماهیت سود و شیوه مشارکت در ریسک، گروه های مختلف را به سوی بازار اوراق بهادار جذب میکند. برای ابزارهای مالی می توان سه نقش متمایز در نظر گرفت:
1- اول، ابزارهای مالی وسایلی برای نقل و انتقال وجوه از سهامدارانی که مازاد سرمایه دارند و مایل به سرمایه گذاری هستند، به کسانی است که به این وجوه برای سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی نیاز دارند.
2- دوم، ابزارهای مالی انتقال وجوه را به شکلی انجام می دهند که ریسک سیستماتیک مربوط به جریان نقدی ناشی از سرمایه گذاری در دارایی های حقیقی، بین متقاضیان و عرضه کنندگان وجوه، توزیع مجدد شود. ( قهرمانی ، زهرا 1385 )
3- سوم، ابزارهای مالی وسیله ای برای تجمیع به شمار می روند. افزودن و انباشت پس اندازهای خانوار برای تأمین مالی طرح های بزرگ سرمایه گذاری، بدون تجمیع که بخش تفکیک ناپذیر نظام مالی است، امکان پذیر نیست. اگر امکان تجمیع از طریق صدور دارایی های مالی وجود نداشت ، این امکان برای خانوارها پدید نمی آمد که سرمایههای خود را تجهیز کنند و در سبد متنوعی از داراییهای حقیقی سرمایه گذاری نمایند. ( قهرمانی، زهرا 1385)
ابزار مشتقه نوعی مدیریت ریسک در بازارهای مالی قلمداد می شوند. این ابزارها به تناسب رشد و توسعه سرمایه گذاری چه در بازارهای واقعی و چه در بازارهای مالی جهت پوشش ریسک سرمایه گذاری رشد پیدا کرده اند. ( قهرمانی، زهرا 1385)
توسعه ابزارهای مالی در گسترش بازار با توجه به سرمایه گذاری و تقسیم بندی اوراق بهادار امکان پذیر خواهد بود.
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
با توجه به اینکه در هر فعالیت سرمایه گذاری، وجود ریسک امری غیر قابل اجتناب می باشد لذا داشتن ابزارهایی جهت کنترل مدیریت آن اهمیت قابل توجهی خواهد داشت.
امروزه شاهد گسترش روز افزون ابزارهای مالی در جهت کنترل و مدیریت ریسک می باشیم .
در شرایط امروز کسب و کار، بازارها دچار نوسانات بسیار شدید هستند و این نوسانات منشا بسیاری از انواع ریسک ها می شود. ابداع ابزارهای مالی مختلف جهت پوشش این ریسکها نتیجه احساس ضرورت به برخورداری از ابزارهای خاص جهت منظور مشخص محسوب می شود.
در کشور ایران نیز شرایط پرنوسان در بازارهای مختلف کسب و کار به خوبی مشهود است و به همین منظور ابداع و بهره مندی از ابزارهای مختلف پوشش ریسک از اهمیت بسزایی برخوردار است.
مدیریت ریسک جهت اعمال کنترل موثر بر ریسک و به حداقل رساندن آن نیازمند ابزارهای جدید مالی و یا توسعه آن میباشد تا در نهایت امکان ارائه راهحلهای متبکرانه برای مسائل و مشکلات مالی فراهم شود. ( یار احمدی، خراسانی 1387 )
عملکرد بورس اوراق بهادار تهران نشان می دهد که بازار متشکل سرمایه، در عمل جایگاه واقعی و شایسته خود را در اقتصاد ملی به دست نیاورده است؛ به گونه ای که میانگین سهم منابع تامین شده توسط این نهاد در مقایسه با تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی، از مرز 6/1 درصد فراتر نرفته است.
اگر بخواهیم بازار سرمایه پیشرفتهای قابل ملاحظه ای داشته و در دراز مدت به فعالیت اقتصادی خود ادامه دهد باید بتواند به عنوان یک وسیله موثر و کارا برای بسیج منابع و پس انداز مورد

متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته روانشناسی
یکشنبه 98/07/21
1-4-1- هدف اصلی… 6
1-4-2- اهداف جزئی… 7
1-5- سوالات یا فرضیههای تحقیق.. 7
1-6- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها: 8
فصل دوم: گستره نظری و عملی پژوهش…. 11
2-1- مقدمه. 11
2-2- اهداف پیشرفت… 11
2-2- 1- هدفها 11
2-2-2- انگیزش پیشرفت… 11
2-2-3- رابطه سطح دشواری تکلیف و انگیزش پیشرفت… 13
2-2-4- تعاریف اهدافپیشرفت… 13
2-2-5- جهتگیری هدف… 14
2-2-6- انگیزه هدف… 15
2-2-7- نظریه ها و مدل های مطرح شده در جهتگیری اهداف پیشرفت… 16
2-2-8- مدل نیکولز. 18
2-2-9- مدل ایمز وآرچر. 18
2-2-10- مدل سه بخشی الیوت و چارچ، الیوت و هاراکیویکز. 19
2-2-11- مدل2×2 الیوت و مک گریگور. 20
2-3- شخصیت… 22
2-3-1- تعریف های شخصیت… 22
2-3-2- رویکرد روانکاوی.. 23
2-3-3- مراحل تحول شخصیت در نظریه فروید. 25
2-3-4- رویکرد نوروانکاوی.. 27
2-3-5- نظریه کارل یونگ…. 27
2-3-6- نظریه آلفرد آدلر. 29
2-3-7- نظریه کارن هورنای.. 30
2-3-8- نظریه اریک فروم. 32
2-3-9- نظریه سالیوان. 33
2-3-10- نظریه هنری موری.. 33
2-3-11- رویکرد عمر و نظریه اریک اریکسون. 34
2-3-12- رویکرد صفت: وراثت شخصیت… 36
2-3-13- نظریه گوردون آلپورت… 38
2-3-14- نظریه ریموند کتل.. 40
2-3-15- نظریه هانس آیزنک…. 43
2-3-16- مدل پنج عاملی شخصیت… 48
2-3-17- ارتباط شخصیت با انگیزش و اهداف پیشرفت… 51
2-4- کمالگرایی.. 52
2-4-1- کمالگرایی از نگاه متقدمین روانشناسی.. 53
2-4-2- تعریفهای کمالگرایی.. 53
2-4-3- کمالگرایی بهنجار و نابهنجار. 54
2-4-4- الگوی سه بُعدی کمالگرایی.. 55
2-4-5- علتشناسی.. 56
2-4-6- رابطة كمالگرایی با هدفگرایی و انگیزهی پیشرفت… 57
2-4-7- ارتباط کمالگرایی با شخصیت… 58
2-5- رضایت تحصیلی.. 58
2-5-1- بهزیستی روانشناختی، روانشناسی مثبتنگر و رضایتمندی.. 58
2-5-2- مدل شش عاملی ریف در تبیین بهزیستی روانشناختی.. 59
2-5-3- مدل بهزیستی ذهنی داینر. 59
2-5-4- مفهوم رضایتمندی.. 60
2-5-5- مدل سه بعدی احساس خوشبختی(بهزیستی) ذهنی.. 60
2-5-6- رضایت تحصیلی و رضایت از زندگی.. 61
2-5-7- تعاریف رضایت از زندگی.. 61
2-5-8- دیدگاه عینی و فاعلی در بررسی کیفیت زندگی.. 62
2-5-9- تفاوت جنسیتی در رضایت از زندگی.. 63
2-5-10- تأثیر عوامل درونی و بیرونی بر رضایت از زندگی.. 63
2-5-11- تعاریف رضایت تحصیلی.. 63
2-5-12- عوامل فردی و محیطی مؤثر بر رضایت تحصیلی.. 64
2-5-13- مدل شناختی- اجتماعی در تبیین رضایت تحصیلی.. 64
2-5-14- ارتباط رضایت تحصیلی با پیشرفت تحصیلی و عملکرد. 66
2-6- مروی بر پژوهشهای مرتبط انجام شده در داخل و خارج کشور. 68
2-6-1- پژوهشهای انجام شده در داخل کشور. 68
2-6-2- پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور. 70
فصل سوم: روش شناسی پژوهش…. 74
3-1- مقدمه: 74
3-2- طرح پژوهش: 74
3-3- جامعه، نمونه، روش نمونهگیری و اجرا 74
3-4- ابزار پژوهش: 75
3-5- روش تجزیه و تحلیل دادهها 78
فصل چهارم: یافتههای پژوهش…. 80
4-1- مقدمه: 80
4-2- بخش اول: اطلاعات توصیفی.. 80
4-3- بخش دوم: اطلاعات استنباطی.. 81
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری… 87
5-1- بحث و نتیجه گیری: 87
5-2- محدودیت های پژوهش: 96
5-3- پیشنهادهای پژوهش: 96
فهرست منابع. 98
الف) منابع فارسی… 98
ب) منابع لاتین… 102
ضمیمه: نمونه پرسشنامهها 104
چکیده انگلیسی.. 108
چکیده فارسی
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش اهداف پیشرفت، کمال گرایی و شخصیت در پیشبینی رضایتتحصیلی دانشآموزان انجام شد. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی است. 330 نفر (159 پسر و 171 دختر) از دانشآموزان دختر و پسر پایههای سوم و چهارم (پیشدانشگاهی) مقطع متوسطه شهر ورامین با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شده و به سؤالات پرسشنامههای؛ سنجش جهتگیریهای هدفی میدگلی، مقیاس کمالگرایی هویت و فلت، پرسشنامه پنج عامل شخصیتی نئو (فرم کوتاه) و خرده مقیاس رضایت از مدرسه هیوبنر پاسخ دادند. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان داد که بین ویژگیهای شخصیتی؛ برونگرایی، سازگاری، گشودگی، مسئولیتپذیری؛ اهداف تبحری و اهداف عملکردی و کمالگرایی خودمدار با رضایتتحصیلی رابطه مثبت معنادار و بین روانرنجورخویی با رضایت تحصیلی رابطه منفی معنادار وجود دارد. در نتیجه تحلیل رگرسیون با روش گام به گام مشخص شد که متغیرهای؛ ویژگی شخصیتی گشودگی و اهداف تبحری به عنوان بهترین پیشبین برای رضایت تحصیلی عمل میکنند. یافتههای این پژوهش وجود ارتباط بین اهداف پیشرفت، کمالگرایی و ویژگیهای شخصیتی با رضایت تحصیلی را نشان داد. بنابراین می توان اهداف پیشرفت، کمالگرایی و ویژگیهای شخصیتی را به عنوان متغیرهای پیشبین و مؤثر در میزان خشنودی و رضایت از تحصیل دانش آموزان در نظر گرفت.
واژههای کلیدی: اهداف پیشرفت، شخصیت، کمالگرایی، رضایت تحصیلی، اهداف تبحری
1-1- مقدمه:
جوامع بشری در گذر تاریخ برای پاسخگویی به نیازهایشان چند نهاد عمده اجتماعی را پدید آوردهاند که در کنار اقتصاد، سیاست، دین و خانواده، آموزش نیز به عنوان یکی از پنج نهاد اصلی جامعه به شمار می رود. کارکرد اصلی نهاد آموزش که رابطه تنگاتنگی با فرهنگ و سایر نهادهای اجتماعی دارد، ارائه دانش و مهارتهای لازم به افراد برای زیستن در جامعه و به عهده گرفتن نقشهای اجتماعی است(ربانی و ربیعی، 1390). نهاد آموزش در کشور ایران بزرگترین سازمان ها را در خود جای داده است. این نهاد یکی از نهادهای آغازین است که در هر جامعهی شناخته شده در طول تاریخ وجود داشته است و در آینده نیز وجود خواهد داشت. هرچند ساختار نهاد آموزش در سایهی پیشرفتهای تکنولوژیک، ممکن است در طول زمان تغییر کند، ولی کارکرد آن همچنان انتقال فرهنگ، دانش، مهارتها و فنون به نسل بعدی است(قلی پور و پیران نژاد، 1386).
رضایتمندی در آموزش نه تنها می تواند به تعیین سطح لذت تجربه شده از سوی دانشآموز بپردازد، بلکه اثربخشی آموزشهای ارائه شده را نیز تعیین میکند. رضایتمندی تحت عنوان ادراک ارضای لذتبخش نیازها و خواستها تعریف شده است. به اعتقاد سو (2004) رضایتمندی یک داوری است که دانشآموزان بر مبنای ارزیابی اسناد عملکرد یک مبادلهی خاص انجام می دهند(سرتیون گارن و کرایریت، 2006؛ به نقل از نادی، محمدی و سیادت، 1388). مدرسه تأثیری عمیق بر زندگی نوجوان می گذارد و موقعیتی مرکزی در تعریف احساس کلی نوجوانی از اجتماع دارد. احساس تعلق و پیوند با مدرسه، به شماری از پیامدهای مثبت آموزش و روانشناختی از قبیل خود پنداره، مهارتهای اجتماعی، انگیزش، موفقیت و پیشرفت تحصیلی مربوط است. موفقیت تحصیلی، انگیزشهای دانشآموز و اتمام دوره تحصیلی با موفقیت نیز می تواند به عنوان پیامد مثبت احساس تعلق و پیوند با مدرسه محسوب شود(پشت مشهدی، احمدآبادی، پناهی، محمدی و رفیعی، 1389).
انگیزه و رضایت باعث بر انگیخته شدن علاقه و تمایل بیشتر به جستجو و کنجکاوی، کشف ایدههای نوین و گسترش باور و اندیشه و عمل می گردد. (حسام و ثناگو، 1391) عوامل فردی و محیطی میتواند رضایت از تحصیل و پیشرفت دانشجو [و دانشآموز] را تحت تأثیر قرار دهد. برخی از مطالعات بر این باورند که رضایت تحصیلی[1] با انگیزه، شخصیت، پیشرفت تحصیلی و دستاوردهای حرفهای فرد در ارتباط است(ادراکی، رامبد و عبدلی، 1390).
در رابطه با انگیزش فراگیران، جهتگیری هدف پیشرفت از جمله چهارچوبهای نظری جدید است که نقش آن به عنوان یک سازه کلیدی در مطالعه انگیزش مورد تأکید قرار گرفته است. پژوهشها نشان می دهد که کیفیت انگیزش فراگیران در کلاس درس به تعریف موفقیت در آن موقعیت بستگی دارد. اهداف موفقیت به عنوان دلایل و مقاصدی که فرد برای گرایش یا درگیرشدن در تکالیف برای خود مشخص میکند، تعریف میشود(پنتریچ[2]، 2003).
از سوی دیگر کمالگرایی[3] به عنوان ویژگی شخصیتی، باعث می شود که دانشآموزان انتظارات بالایی از خود داشته و دائم تلاش کنند عملکرد بهتری داشته باشند و به طور مداوم از خود ارزیابی انتقادی داشته باشند(داوری، لواسانی و اژهای، 1391).
متغیر دیگری که در پژوهش حاضر مد نظر بوده و به عنوان عاملی مؤثر در پیشبینی رضایت تحصیلی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت، شخصیت[4] است. برخی از ویژگیهای خاص شخصیتی باعث میشوند تا افراد درموقعیتهای گوناگون زندگی رفتارهای سازگارانه و متعادل از خود نشان دهند. داشتن آگاهی و دانش لازم دربارهی شخصیت، [صرفاً] به کار عادی دانستن برخی رفتارها در مراحل گوناگون رشد شخصیت نمیآید بلکه این دانش در پیشگیری یا اقدام احتمالی در مورد بروز اختلالها و نابسامانیهای شخصیتی نیز میتواند به کمک فرد بیاید(سروقد،برزگر و بلاغی، 1390).
1-2- بیان مساله
آموزش زیربنای اصلی پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی در جهان امروزی محسوب میشود. تمدنی که بشر امروزی به وجود آن افتخار میکند، در حقیقت نتیجه انباشت تجربهها و انتقال آن از راه آموزش از نسلی به نسل دیگر است و کشوری که نتوانسته باشد ویژگیهای لازم یک جامعه علمی را به دست آورد، علت اصلی را باید در نظام آموزشی خویش جستجو کند و با رفع موانع و مشکلات موجود در جامعه به طور قطع، خواهد توانست به پیشرفتهای فراوان در همهی زمینه ها دست یابد(ترکمان و عابدی، 1388). جوامع دانشمحور با برخورداری از انسانهای فرهیخته و با معلومات، بیش از سایر جوامع، برنامه پذیرترند(ربانی و ربیعی، 1390). هر نظام آموزش و پرورشی در بُعد پرورشی وظیفهی هدایت رشد همه جانبهی شخصیت پرورش یابندگان خود را در جهت کسب و درک معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنان و در بعد آموزش، وظیفهی تسهیل یادگیری، طی تدبیری از پیش طرح ریزی شده را به عهده دارد(نادی و همکاران، 1388).
آموزش مستلزم فعالیت متقابل دو نفر(یاددهنده و یادگیرنده) است. مدرسه و کلاس درس محیط و زمینهای است که این تعامل در آنجا شکل میگیرد. در این میان محیط فیزیکی و اجتماعی و روانی کلاس در این تعامل مؤثرند. از طرف دیگر ویژگیهای فردی، محتوای دروس و عوامل مربوط به معلم همه و همه به نوعی بر آموزش و یادگیری کلاس اثر میگذارد(نادی و همکاران، 1388). دانشآموزان برای رفتارهای مربوط به تحصیل و رسیدن به پیشرفت تحصیلی، اهدافی را برای خود در نظر میگیرندکه سبک ویژهی آنها در برخورد با مسائل تحصیلی را نشان می دهد. این تفاوت در اهداف پیشرفت دانشآموزان تابع عوامل گوناگونی است، اما چگونه می توان علل و عوامل این تفاوت را تبیین نمود؟ به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، تفاوت در اهداف پیشرفت تنها تحت تأثیر [امور] آموزشی و تربیتی نیست؛ بلکه مبتنی بر ویژگیهای روانی، شخصیتی و تفاوتهایی است که در باور دانشآموزان نسبت به خود وجود دارد. مطابق با دیدگاههای شناختی- اجتماعی و با توجه به بعد انگیزشی در تبیین رویکردهای متفاوت دانشآموزان به امور تحصیلی، دو متغیر مرتبط با اهداف پیشرفت دانشآموزان، خودکارآمدی تحصیلی و ویژگی شخصیتی کمالگرایی در آنان میباشد(داوری و همکاران، 1391).
در سالهای اخیر پژوهشهایی هر چند اندک در مورد ارتباط رضایت تحصیلی با متغیر هایی چون پیشرفت یا افتتحصیلی، انتخاب رشته، تنیدگی تحصیلی، سبکهای مقابله، هوش هیجانی و … انجام شده که در آنها به وجود ارتباط بین این متغیر با ویژگیهای شخصیتی، تفاوتهای فردی و عوامل محیطی و روانی و … اشاراتی شده است لیکن در کمتر تحقیقی موضوع میزان اثر اهدافپیشرفت، کمالگرایی و شخصیت به عنوان متغیرهای پیشبین در مورد رضایتتحصیلی مورد بررسی قرار گرفته است. لذا سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا بین متغیرهای اهداف پیشرفت، شخصیت و کمالگرایی با رضایت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از واقعیتهای مهم جهان هستی وجود تنوع در میان پدیدههای عالم است. نه تنها گونههای مختلف جانداران و گیاهان با هم فرق دارند، بلکه اعضای هر گونه نیز با یکدیگر متفاوتاند. انسانها نیز مشمول همین قاعدهاند. دانشآموزان از لحاظ تواناییهای ذهنی، روشهای آموختن، سبک و سرعت یادگیری، آمادگی، هوش و استعداد، شخصیت، علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام فعالیتهای تحصیلی با هم تفاوت دارند. بنابراین در نظر گرفتن تفاوتهای دانشآموزان در آموزش و برخورد متناسب با ویژگیهای خاص آنها از وظایف مهم معلم است. نتایج پژوهشهای انجام شده بر این حقیقت تأکید کردهاند که توجه به تفاوتهای فردی یادگیرندگان از سوی معلمان در بهبود کیفیت یادگیری و افزایش سطح پیشرفت تحصیلی آنان بسیار تأثیر گذار است(سیف، 1392).
بدیهی است که میزان رضایت انسان از فعالیتهایش، به لحاظ تأثیر در انگیزش و تلاش او در رسیدن به اهداف پیشرو از اهمیت زیادی برخوردار است. حال اگر این فعالیت مربوط به آموزش و تحصیل باشد، به جهت اهمیتی که در تربیت انسانهای فرهیخته و متخصص و رسیدن جامعه به تعالی دارد، حساسیت دو چندانی خواهد یافت. لذا ضروری خواهد بود تا در زمینه متغیرهای پیشبین رضایت تحصیلی پژوهشهای متعددی انجام شود که امید است تحقیق حاضر گامی در این راستا باشد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف اصلی

قطعیت و یا قابل شکایت بودن حکم به انفصال
یکشنبه 98/07/21
پایان نامه چالشهای دیوان عدالت:/قابل شکایت بودن حکم به انفصال
قطعیت و یا قابل شکایت بودن حکم به انفصال
در عرف دادرسی،اصل بر این است که تصمیمهای قضایی،قابل شکایت هستند و موارد قطعی بودن را قانون،معین میکند(اگرچه نظام دادرسی ما اصل را بر قطعیت آرای صادره نهاده و تجدیدنظر خواهی را استثنایی بر اصل یاد شده،دانسته است) [1] در مورد حکم به انفصال نیز باید گفت:هیچ قرینهای دال بر قابل شکایت بودن تصمیم شعبه مربوطه و یا رییس کل دیوان،وجود ندارد،تنها در یک مورد،بهطور مطلق،آرای شعب بدوی دیوان به درخواست یکی از طرفین و یا قایم مقام،وکیل یا نماینده قانونی آنان،در شعب تجدیدنظر قابل شکایت دانسته شده است. [2] شاید بتوان تصمیم صادره از شعب بدوی در مورد انفصال مأمور مستنکف از اجرای رأی صادره را نیز مشمول قاعده(قابل شکایت بودن تصمیمهای صادره از شعب بدوی)دانست ولی به اعتقاد ما این احتمال ضعیف و متزلزل است، زیرا:
اولا: براساس اصول دادرسی،صرفا آرای قطعی صادره از مراجع قضایی(از جمله دیوان عدالت اداری)برای مجریان امور لازم الاجرا بوده و ایجاد التزام میکنند و در نتیجه آرای غیر قطعی صادره از شعب،مادامی که قطعیت نیابند و یا نفیا و یا اثباتا از مرجع قانونی تجدیدنظر صادر نشوند،ایجاد التزام نمیکنند.بنابراین تا زمانی که امکان تجدیدنظر از رای صادره در دیوان،وجود دارد،اثر منفی حکم به انفصال بر حقوق استخدامی مامور مستنکف،عینیت نمییابد.[3]
ثانیا: نظام تجدیدنظر خواهی در آرای صادره از شعب بدوی دیوان،مربوط به درخواست یکی از طرفین دعوی یا نماینده آنهاست که حسب مستفاد از این قید،مقصود از آرای شعب بدوی،صرفا آرای مربوط به امور ماهوی دعوای مطروحه بوده و منصرف از تصمیم شعبه بدوی به انفصال ماموران مستنکف میباشد.بنابراین تصمیم شعبه بدوی به انفصال،کماکان قطعی و غیر قابل شکایت است.به طریق اولی،حکم صادره از رییس کل دیوان عدالت اداری،نیز قطعی بوده و در هیچ مرجع دیگری قابل شکایت نیست.علاوه بر آن،چون حکم به انفصال،تصمیمی قضایی است و به واسطه مراجع قضایی(شعب بدوی یا رییس کل دیوان)صادر میشود،مشمول قاعده(منع شکایت از آرای و تصمیمات قضایی) [4] است قاعدهای که آرای صادره از دادگاهها و سایر مراجع قضایی دادگستری و نظامی،دادگاههای انتظامی قضات دادگستری و ارتش را غیر قابل شکایت در دیوان میداند.تنها آرای قضایی قابل شکایت در دیوان،آرای غیر قطعی شعب بدوی دیوان(آن هم در ماهیت دعاوی داخل در صلاحیت آن مرجع)میباشند.
بنا به مراتب یاد شده،حکم انفصال مأموران مستنکف از اجرای آرای دیوان،اولا:مقید به وصف قطعی بودن آرای صادره و ابلاغ دادنامههای مربوطهاند [5] و ثانیا:قطعی و غیر قابل تجدیدنظر میباشند به نحوی که هیچ مرجع و مقامی برای بررسی مجدد موضوع انفصال،صلاحیت رسیدگی ندارد.[6]
هرچند حکم به انفصال،ضمانت اجرای قوی و کارآمدی جهت عملی کردن آرای قطعی صادره از دیوان میباشد لیکن قطعی و غیر قابل شکایت بودن این تصمیم و احتمال اشتباه در انشا و ابلاغ دادنامهها،میتواند مبنایی برای ورود ضرر به ذینفع باشد.ازاینرو ضروری است که صدور رأی به انفصال،مسبوق به تحقیق کامل از مامور مجری و احراز مسوولیت مستقیم وی در عدم اجرای رای دیوان،نبود موانع اجرایی و یا اجمال در رای
صادره و غیره باشد.در عمل،قانون دیوان عدالت اداری و آیین دادرسی آن،تخلف ماموران دولتی در اجرای آرای صادره را به مثابه یک جرم مطلق و غیر مقید به داشتن سوء نیت،اشتباه و یا اجمال دانسته و مامور مستنکف را در هر صورت،مستحقق دریافت حکم انفصال میداند قانونگذار باید موارد مسوولیت ماموران دولتی در خصوص آرای صادره از دیوان را بهطور دقیق احصا کند،برای مثال،باید روشن شود که آیا تأخیر در اجرای آرا و دستورات دیوان،اجرای ناقص و یا اشتباه و یا تکرار عمل به رویه یا مقرره ابطال شده از سوی دیوان نیز به مجازات انفصال میانجامد یا خیر؟[7]
[1] مادهء 330 آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و مادهء 232 همان در امور کیفری
[2] مادهء 65 و آیین دادرسی دیوان و مادهء 79قانون مصوب سال 92 دیوان عدالت اداری .
[3] حقوق اساسی » شماره 6 (صفحه 441)
[4] تبصرهء 2 مادهء 10قانون دیوان
[5] مادهء 112 همان
[6] از میان انواع حکم به انفصالها،صرفا حکم به انفصال صادره از شعبه صادرکننده رأی به دلیل استنکاف شخص یا مرجع محکوم علیه از اجرای آن(ماده 112)در ظرف بیست روز از تاریخ

ایجاد سیستم یکپارچه و شبکه اطلاعاتی
یکشنبه 98/07/21
پایان نامه درمورد زنجیره تامین:ایجاد سیستم یکپارچه
ایجاد سیستم یکپارچه و شبکه اطلاعاتی
برای داشتن دامنه یکپارچه زنجیره تأمین، مدیر نیازمند است که به اطلاعات صحیح و به هنگام روی تمام وظایف سازمان و شرکای زنجیره تأمین، دسترسی داشته باشد. یکی از این ابزارها، شبکه داخلی است که امکان توزیع برخط اشکال متعدد اطلاعات داخل سازمان را فراهم کرده و امکان به اشتراک گذاری پروژه ها و دسترسی کنترل شده به اطلاعات و اسناد سازمانی و … را مهیا می کند. این قابلیت در شرکت مورد مطالعه ایجاد شد ه و از مزایای آن بهره گرفته شد. این شبکه داخلی، در بخش های مختلف زنجیره تأمین نیز مانند کنترل موجودی، بانک اطلاعات و سیستم تدارکات و غیره، با ایجاد امکان گردش سریع و مستند اطلاعات و اسناد سازمان، شرایط کاری و کنترلی مطلوبی ایجاد نمود (یزدانی و همکاران، 1390).
2-2-8) منافع حاصل از استقرار یکپارچگی
یکپارچگی در زنجیره تامین، مزایا و منافع قابل توجهی را نصیب شرکای زنجیره تامین می نماید. از مهمترین منافع هماهنگی و یکپارچگی می توان به موارد زیر اشاره نمود:
ارتقای ارزش افزوده محصولات
یکپارچگی، می تواند از طریق کاهش مدت زمان لازم جهت ارایه
محصول به بازار، کاهش زمان توزیع و بهبود کیفیت، موجب ارتقای ارزش افزوده ی کسب شده یک شرکت شود. همچنین به طور مشابه، یکپارچگی شرکت هایی که خطوط محصولات مکمل را تولید می کنند، می تواند ارزس محصولات شرکای زنجیره تامین را افزایش دهد.
بهبود تماس با بازار: یکپارچگی می تواند سبب تلبیغ بهتر و برقراری ارتباطات اقربخش با کانال های بازار شود.
توانمندسازی عملیات: یکپارچگی از طریق کاهش هزینه ها و زمان چرخه های مختلف سیستم، موجب بهبود عملیات می شود. به علاوه، امکانات و منابع به نحو کاراتر و اثربخش تری مورد استفاده قرار می گیرند.
افزایش قدرت تکنولوژیکی: به اشتراک گذاری فناوری ها، سبب بهبود مهارت ها و توانمندی های شرکای زنجیره تامین خواهد شد.
ارتقای رشد استراتژیک: بسیاری از فرصت های جدید هنگام ورود با موانعی مواجه هستند. یکپارچگی، می تواند با به اشتراک گذاری تخصص و منابع، موجب غلبه بر موانع و بهره برداری از فرصت های جدید شود.
ارتقای مهارت های سازمانی: یکپارچگی، فرصت های ارزشمندی را برای یادگیری سازمانی فراهم می نماید. علاوه بر یادگیری شرکای زنجیره تامین یکپارچه از یکدیگر، شرکاء مطالب زیادی را در رابطه با خود می آموزند و همچنین به واسطه ی یکپارچگی، انعطاف پذیری مناسبی پیدا می کنند.
کسب قدرت مالی: افزایش درآمد، کاهش هزینه و همچنین به اشتراک گذاری ریسک، از جمله مواردی است که زمینه تقویت توان مالی اعضای زنجیره تامین یکپارچه را فراهم می کند. مهمترین هزینه هایی که در پی ایجاد یکپارچگی کاهش می یابند، عبارتند از: کاهش موجودی، کاهش هزینه های تراکنش، کاهش هزینه های اداری و کاهش اتلاف منابع. سایر منافع بالقوه استقرار نظام زنجیره تامین یکپارچه به قرار زیر هستند:
بهبود پیش بینی و برنامه ریزی
بهبود خدمات رسانی به مشتریان نهایی
ایجاد هم افزایی عملیاتی و رویه ای بین اعضای زنجیره تامین
پاسخگویی سریعتر به تغییرات تقاضای بازار
رقابت پذیری و سودآوری بهتر (صامعی، 1390).
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:

دانلود متن کامل پایان نامه با فرمت ورد
یکشنبه 98/07/21
واژه های کلیدی: اضطراب امتحان، اضطراب جدایی، سبک دلبستگی، دانش آموز، دوره ابتدایی
فهرست مطالب
فصل اول : کلیات پژوهش
صفحه
1-1 مقدمه
13
1-2 ضرورت پژوهش
15
1-3 اهداف پژوهش
16
1-4 فرضیه ها و سؤالات پژوهش
16
1-5 تعاریف اصطلاحات:
16
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
2-1 اختلال اضطراب جدایی ( Separation Anxiety)
19
2-2 همه گیر شناسی
19
2-3 سبب شناسی
20
2-4 تشخیص و ویژگیهای بالینی
21
2-5- سیر و پیش آگهی
24
2-6 درمان
24
2-7 سبکهای دلبستگی
25
2-8 دلبستگی در بزرگسالان
26
2-9 پیامد های دلبستگی
30
2-10 اضطراب
31
2-11 علائم اضطراب
36
2-12 بیماریهایی كه در اثر اضطراب ایجاد میشود:
37
2-13 نظریههای روانكاوی
40
2-14 اضطراب امتحان
44
2-15 اضطراب امتحان و ویژگیهای شخصیتی
46
فصل سوم: روش اجرا
3-1 روش و نوع پژوهش:
50
3-2 جامعه آماری، حجم نمونه و روش نمونه گیری:
50
3-3 ابزار پژوهش و ویژگیهای روان سنجی
50
3-3 روش اجرای پژوهش:
51
3-4 تجزیه و تحلیل دادهها:
54
فصل چهارم: نتایج
و
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1 بحث
69
5-2 نتیجه گیری
70
5-3 پیشنهادها:
70
منایع:
71
چکیده انگلیسی
75
پیوستها
78
فهرست جدولها
4-1) ویژگیهای جمعیت شناختی
جدول4-2: میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب امتحان در نمونه های مورد مطالعه پسران
جدول 4-3: میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب امتحان در نمونه های مورد مطالعه دختران
جدول 4-4: توزیع فراوانی اضطراب امتحان در دانش آموزان بر حسب جنسیت
جدول4-5: میانگین و انحراف معیار سبک دلبستگی در نمونه های مورد مطالعه به تفکیک جنسیت
جدول4-6 : خلاصه نتایج آزمون تی مقایسه میانگینهای اضطراب امتحان دانش آموزان پسر و دختر
جدول4-7: ضرایب همبستگی پیرسون بین اضطراب امتحان و سبک دلبستگی در نمونه های مورد مطالعه به تفکیک جنسیت
جدول4-8: ضریب همبستگی پیرسون بین اضطراب امتحان و سبک دلبستگی در
نمونه های مورد مطالعه
جدول 4-9 : شیوع اضطراب امتحان در گروه پسران بر حسب اضطراب جدایی
بین انواع اضطراب امتحان و وجود یا عدم وجود اضطراب جدایی ارتباط معناداری وجود نداشت (36/0=X2، 2=Df، 83/0=P)
جدول 4-10: شیوع اضطراب امتحان در گروه دختران بر حسب اضطراب جدایی
جدول 4-11: خلاصه نتایج آزمون تی مستقل جهت مقایسه میانگینهای اضطراب امتحان دانش آموزان بر حسب اضطراب جدایی پسران
جدول 4-12: خلاصه نتایج آزمون تی مستقل جهت مقایسه میانگینهای اضطراب امتحان دانش آموزان بر حسب اضطراب جدایی دختران
جدول 4-13 ضرایب رگرسیون استاندارد شده و استاندارد نشده متغیرها
1-1 مقدمه
مفهوم دلبستگی از یک واژه یونانی Storage که نوعی عشق بین والدین و کودک است گرفته شده و تعریف آن از نظر واترز این است که دلبستگی رفتارهایی را شامل میشود که سبب نزدیکی به نگاره دلبستگی است. این رفتارها شامل توجه داشتن، لمس کردن، نگاه کردن، وابسته بودن و اعتراض به طردشدگی است. از منظر بالبی نیز دلبستگی پیوند عاطفی پایداری است که ویژگی آن گرایش به جستجو و حفظ مجاورت با شخص خاص به ویژه در زمان استرس است (برجعلی، 1388). تفاوتهای فردی در الگوی فعال درونی موجب شکل گیری سبکهای دلبستگی متفاوتی میگردد. بررسی اولیه در زمینه سبکهای دلبستگی از سوی اینسورث و همکاران (1978، به نقل از برجعلی 1388) انجام گرفت و سه الگوی دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و دلبستگی ناایمن اضطرابی-دوسوگرا شناسایی شد. افراد با سبکهای دلبستگی متفاوت، راهکارهای متفاوتی را برای تنظیم عواطف و پردازش اطلاعات هیجانی به کار میبرند . طبق نظریه اریکسون، کودکی که دلبسته ایمن است از نظر روانی به دنبال استقلال است و شروع به فاصله گیری از والدین؛ تجربه محیط و به دنبال یادگیریهای تازه است. اما کودکی که وابسته ناایمن به ویژه از نوع مضطرب است از هرگونه تجربه جدید و فاصله گیری از والدین خودداری کرده و مستعد انواع اختلالات اضطرابی در سالهای آینده بوده و ورودش به مهد و مدرسه مشکل و هرگونه جدایی به سختی صورت میگیرد(برک، 1385).
از طرفی سبک دلبستگی اضطرابی میتواند با اختلالات اضطرابی همراه باشد. یکی از انواع اختلالات اضطرابی که با شروع در دوران کودکی میتواند معرف اختلالهای اضطرابی باشد اختلال اضطراب جدایی است. آمارهای متنوعی در خصوص شیوع اختلالات اضطرابی در بین کودکان ارائه شده است. در کودکان 2 تا 4 ساله 17% و در مطالعه ای دیگر در کودکان زیر 12 سال 6/2 تا 2/41% عنوان شده است. وجود سه نشانه از ناراحتیهای مفرط جدایی مانند نگرانی شدید و مداوم از محروم شدن و آسیب دیدن، ترس و درماندگی از جدایی، شکایتهای جسمانی، کابوسهای مکرر، ترس از مدرسه و مشکلات مربوط به خواب که حداقل 4 هفته وجود داشته باشد برای تشخیص این اختلال الزامی است (عباسی، 1389). لاست گزارش کرده که 75% کودکانی که از مدرسه گریزانند مبتلا به اختلال جداییاند و در صورت عدم درمان به موقع، ممکن است این کودکان به طور ثانوی دچار اضطراب مفرط شوند و علاوه بر آن اختلالهایی چون فوبی اجتماعی، ترس از مکانهای باز و هراس را نشان دهند(به نقل از عباسی، 1389).
اختلال اضطراب فراگیر و فوبیای اجتماعی در طبقه بندی اختلالات اضطرابی کودکان و نوجوانان قرار دارد گرچه اضطراب، خصیصه اصلی هر کدام از این اختلالات است اما عوامل زمینه ای و موقعیتی ویژه ای وجود دارد که میان آنها افتراق میگذارد. در طبقه بندی تشخیصی روانپزشکی آمریکا، مشخصاً به اضطراب آموزشگاهی و درسی یا امتحانی اشاره ای نشده اما پدیده اضطراب، در سطح وسیعی مورد توجه قرار گرفته که میتوان از آنها اضطراب آموزشگاهی و اضطراب امتحان را برداشت نمود (مهرابی زاده، 1386). اضطراب امتحان یا Test Anxiety از دسته اضطرابهای عملکردی است که 20-10% دانش آموزان و دانشجویان با آن دست و پنجه نرم میکنند. معمولاً در موقعیتهایی که فرد در معرض ارزشیابی قرار گرفته و نیازمند حل مشکل یا مسئله است به این نوع اضطراب دچار میگردد و فرد در اینجا، در مورد تواناییهای خود دچار تردید شده که پیامد آن نیز کاهش توان مقابله با موقعیتهای امتحان است. در اینجا فردی که دچار اضطراب امتحان شده با وجود اینکه پاسخ سؤالات درسی را میداند اما آنچنان شدت اضطراب در وی زیاد است که مانع از آن میگردد که از دانسته های خود استفاده کند (مقیمیان، 1390). بدین سبب اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی همبستگی دارد. در اینجا نظر کووینگتون (1987) بر این است که در زمان آزمون، آموزه های مرتبط با آزمون و حالات اضطرابی همراه با هم وارد میدان میگردند. برخی حالات اضطرابی با آزمون مورد نظر مرتبط و برخی دیگر با آن ارتباطی ندارند. اگر اضطراب برانگیخته شده با محتوای آزمون مرتبط باشد سطح کارآمدی افزایش مییابد و برعکس حالات اضطرابی و نامرتبط با وظیفه محول شده، سطح کارآمدی را کاهش میدهد. سیبر (1980) اضطراب امتحان را حالت خاصی از اضطراب عمومی میداند که شامل پاسخهای پدیدار شناختی، فیزیولوژیکی و رفتاری مرتبط با ترس از شکست میباشد و فرد آن را در موقعیتهای ارزیابی، تجربه میکند. هنگامی که اضطراب امتحان رخ میدهد، بسیاری از فرآیندهای شناختی و توجهی با عملکرد موثر فرد، تداخل میکنند (Narimany, 2006).
بر مبنای مطالب فوق در پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤالیم که آیا سبکهای دلبستگی و اضطراب جدایی در افراد میتواند رابطه ای با اضطراب امتحان داشته باشد؟ آیا سبک