پایان نامه ویژگی های روان سنجی مقیاس خود ارزیابی | ... | |
مقدمه 15 ادبیات تاریخی خرد 15 خرد در میان تمدن های گذشته 15 خرد در بین النهرین 15 خرد در مصر باستان 16 خرد درآیین کنفسیوس 16 خرد در آیین بودا 16 خرد در آیین زرتشت 17 خرد در متون ادبی فارسی 18 خرد در قرآن 18 تاریخچه ی شکل گیری مطالعات روانشناختی خرد 18 نظریه های خرد 19 مفهوم سازی عامیانه از خرد (نظریه ی ضمنی) 20 مولفه های اصلی خرد در نظریه ی ضمنی 22 نظریه رسمی خرد : مفهوم سازی و اندازه گیری 22 1- رویکرد تحولی 23 الف.بر مبنای نظام خود 23 دیدگاه کارول لیف 24 دیدگاه لووینگر 24 دیدگاه بری من 25 لوونسون 26 ب.رویکرد تحولی پیاژه 27 دیدگاه لابووی-ویف 27 2- خرد به عنوان نظام دانش 28 الف.مکتب برلین 28 ب.نظریه تعادل استرنبرگ 29 3- خرد به عنوان ویژگی شخصیت 29 مدل سه بعدی آردلت 29 مدل شش عامل براون 30 مدل پنج عاملی وبستر 31 مطالعات بین فرهنگی 31 تفاوت های فردی در مفاهیم ذهنی خرد 33 مدل مفهومی مکتب برلین 34 الگوی مفهومی گلوک و بلوک بر مبنای نظریه ضمنی 35 بلوغ و خودپنداره در خرد مبتنی بر تجارب فردی 35 تاریخچه ی نظریه پرسش-پاسخ 36 مفروضه های اساسی نظریه پرسش-پاسخ 36 نرم افزار مولتی لوگ 37 مقیاس 5 عاملی وبستر و تحقیقات انجام شدۀ وی در این زمینه 37 جمع بندی 38 فصل سوم:روش شناختی پژوهش مقدمه 41 روش پژوهش 41 شیوه ی اجرای پژوهش 41 جامعه آماری 42 روش نمونه گیری وحجم نمونه ها 42 روش وابزار جمع آوری اطلاعات 42 روش تجزیه وتحلیل 43 فصل چهارم:یافته های پژوهش مقدمه 45 نتایج تحلیل عاملی اکتشافی 45 نتایج تحلیل عاملی تاییدی 52 مدل سوال پاسخ برای تحلیل سوالات خرده مقیاس 60 نتایج اعتبار محتوا 96 فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری بحث و نتیجه گیری 98 محدودیت های پژوهش 99 پیشنهادهای پژوهش 100 فهرست منابع 101 پیوست ها 106 چکیده هدف پژوهش حاضر بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی پرسشنامۀ خودارزیابی خرد وبستر است. پرسشنامه خود ارزیابی خرد، توسط 600 نفر از دانشجویان دانشگاههای تهران با روش نمونهگیری چندمرحلهای خوشهای که بهتصادف انتخاب شده بود ، تکمیل گردید و سپس داده ها توسط نرم افزار R مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافتههای نهایی تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی مطابق انتظار نبود این نتیجه گویای این است که احتمالاً مقیاس خودارزیابی خرد یک مقیاس پنج عاملی طبق نظر مؤلف نبوده واز ویژگی های روان سنجی و ساختار عاملی مناسبی در گروه نمونه ی فعلی و در جامعه ی ایرانی برخوردار نیست. کلید واژگان: پرسشنامه خود ارزیابی خرد، روایی، پایایی فصل اول کلیات پژوهش بیان مسئله خرد بهعنوان نمونهای از قدرت انسانی (آسپیناوال[1] و استادینگر[2]، 2004، به نقل از وبستر 2007[3])، مظهر برتری انسان (کرامر[4] 2000، به نقل از وبستر 2007) و یکی از نیروهای شخصیتی اصلی در نظر گرفته میشود که توسط جنبش روانشناسی مثبتگرا شناساییشده است. (مثل پیترسون[5] و سلیگمن[6]، 2004؛ سلیگمن و سیکزنت میهالی[7]، 2000، به نقل از وبستر 2007). علیرغم جاذبه، ویژگیهای خوب و سرچشمهی کهن آن، بررسیهای روانشناسی در مورد خرد هنوز هم نسبتاً در مرحلهی اولیهی رشد خود به سر میبرد (بالتس، 2005؛ استرنبرگ[8]، 1990). بهعنوانمثال، بالتز و کانزمن[9] (2004) اشاره کردند که سخنان طلایی بیشتری نسبت به توشههای تجربی-آزمایشگاهی در پیشینهی روانشناسی خرد یافت میشود . با آنکه در دورههای مختلف محققان درزمینه هایی مانند فلسفه، علوم سیاسی، الهیات و مردمشناسی، فرهنگی همچنان به خرد توجه داشتند اما کمتر به درک و توافقی جمعی دستیافتهاند. زیرا بیشتر مباحث در باب خرد دوباره از سر گرفته میشد و مفهومسازی و نیز ریشههای تاریخی و کاربرد آن در پرورش آگاهی انسان و پیچیدگیها و ناشناختههای زندگی مورد اصلاح و بازنگری قرار میگرفت. از منظر روانشناسی، دیدگاههای اولیه دربارهی تعریف خرد را میتوان در فرهنگهای لغت پیدا کرد. برای نمونه در مهمترین فرهنگ لغت آلمان خرد بهعنوان بینش و دانش دربارهی خود و جهان قضاوت عمیق در مورد مسائل دشوار زندگی تعریفشده است (گریم 1984، نقل از استادینگر و گلوک،2010). لغتنامهی دانشگاهی وبستر (1997) نیز خرد را قدرت قضاوت درست و جستجوی صحیحترین روش عمل بر پایۀ دانش، تجربه، و فهم و فرهنگ آکسفورد (فولر و فولر،1964 نقل از استودینگروگلوک،2010) نیز آن را قضاوت و مشاوره خوب دربارهی موضوعات دشوار نامشخص زندگی تعریف کرده است. باید توجه داشت که این تعاریف باهوش تفاوت دارد زیرابه حیطه مسائل خاص، یعنی مسائل دشوار زندگی اشاره دارد. از سوی دیگر، قضاوت و مشاوره خوب در موضوعات دشوار زندگی نیاز به هوش ندارد بلکه جنبههای هیجانی، اجتماعی و اخلاقی را نیز دربرمی گیرد (چراغی،1394). روان شناسی آمریکایی رابرت استرنبرگ(1949) در نظریه تعادلی خرد، بر اهمیت به کار گیری هوش برای رسیدن به خوبی و مصلحت عمومی، از طریق تعدیل علایق خود و دیگران تاکید می کند (فرهنگ توصیفی انجمن روانشناسی آمریکا، APA). با ذکر محدودیتهای موجود در مفهومسازی خرد در واژههای ابتدایی شناختی، (آردلت،2000)، محققان حیطهی خرد را دعوت کرد که «در مورد تعریف صحیح، عملیاتی کردن و اندازهگیری خرد به بحث بنشینید». تلاشهایی برای جبران این کمبود صورت گرفته است (مثلاً آردلت، 1997، 2000، 2003؛ بلوک[10] و گلوک[11]، 2004؛ هلسون[12] و سریواستا[13]، 2002؛ تاکاهاشی[14] و اورتون[15]، 2002؛ وینک[16] و هلسون، 1997، به نقل از وبستر 2007). کانزمن و بالتس (2003) اشاره میکنند که “میراث عظیم فرهنگی و تاریخی خرد باعث میشود آوردن تعریف روانشناختی جامع و کاربردپذیر کردن این مفهوم سخت شود”. پیترسون و سلیگمن (2004) اضافه میکنند که علیرغم بیش از یک دهه، تحقیقات معاصر در مورد خرد، تعاریف کنونی هنوز هم به میزان زیادی شناختی هستند. با احترام به نقش ضروری شناخت، بااینوجود تعریف زیر تواناییهای عقلانی را در یک چارچوب بسیار وسیعتر ازجمله ابعاد اجتماعی، انگیزشی، هیجانی و همچنین درون فردی، در هم ترکیب میکند. بهویژه در این مطالعه از تعریف عملی وبستر از خرد استفاده میکند که خرد، شایستگی، کاربرد تجارب حیاتی زندگی برای تسهیل رشد بهینهی خود و دیگران است (وبستر، 2003).
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 10:55:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|