پایان نامه نقش واسطه گری تاب آوری در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری (رفتار مخاطره جویانه) در زنان بی سرپرست مددجوی بهزیستی شهرستان شیراز | ... | |
1-5- فرضیه های تحقیق………………………….. 11 1-6- تعاریف نظری متغیرها………………………. 11 1-7- تعاریف عملیاتی متغیرها……………………. 12 فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیقاتی 2-1- مبانی نظری سازه های پژوهش…………………. 15 2-1-1- مبانی نظری سازه تکانشگری………………… 15 2-1-1-1- رویکردهای مختلف در تحلیل رفتارهای تکانشگری. 19 2-1-1-2- تکانشگری و جایگاه آن در اختلالات روانی……. 23 2-1-1-3- علل رفتار تکانشگرایانه……………….. 24 2-1-2- مبانی نظری سازه تنظیم شناختی هیجان………. 27 2-1-2-1- راهبردهای تنظیم شناختی هیجان………….. 28 2-1-2-2- پیامدهای استفاده از راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجانات 32 2-1-2-3- تفاوتهای جنسیتی در استفاده از راهبرهای تنظیم شناختی هیجان………………………………………….. 36 2-1-3- مبانی نظری سازه تاب آوری……………….. 38 2-1-3-1- تعریف تاب آوری………………………. 39 2-1-3-2- موجهای پژوهش درباره تاب آوری………….. 41 2-1-3-2-1- موج اول…………………………… 41 2-1-3-2-2- موج دوم…………………………… 48 2-1-3-2-3- موج سوم…………………………… 53 2-2- پیشینه تحقیق……………………………. 63 2-2-1- پیشینه پژوهشی در خصوص ارتباط متغیر های تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری…………………………………… 64 2-2-2- پیشینه پژوهشی در خصوص ارتباط متغیرهای تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری…………………………………… 70 2-2-3- پیشینه پژوهشی در خصوص ارتباط متغیرهای تاب آوری و تکانشگری 78 2-2-4- نتیجهگیری از تحقیقات پیشین و مدل های پیشنهادی پژوهش 85 فصل سوم: روش پژوهش 3-1- معرفی نوع پژوهش، جامعه و نمونه آماری………. 87 3-1-1- نوع پژوهش…………………………….. 87 3-1-2- جامعه آماری و نمونه پژوهش………………. 87 3-2- ابزارهای پژوهش و روایی و پایایی آنها………. 88 3-2-1- پرسشنامه مشخصات فردی…………………… 88 3-2-2- پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان…………… 88 3-2-3- مقیاس تابآوری ………………………… 92 3-2-4- مقیاس تکانشگری ……………………….. 93 3-3- روش اجرا……………………………….. 95 3-4- ملاحظات اخلاقی در شیوه اجرا………………… 95 3-5- روش تحلیل داده ها……………………….. 96 فصل چهارم: یافته های پژوهش 4-1- یافته های توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش…… 97 4-2- ماتریس همبستگی صفر مرتبه متغیرهای پژوهش……. 99 4-3- مراحل و جداول رگرسیونی و دیاگرام های مربوطه.. 101 فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری 5-1- خلاصهای از پژوهش……………………….. 107 5-2- مرحله اول: بررسی رابطه میان تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری………………………………………….. 108 5-3- مرحله دوم: بررسی رابطه میان خود تنظیمی شناختی هیجان و تاب آوری………………………………………….. 112 5-4- مرحله سوم:بررسی نقش واسطه ای تاب آوری میان خودتنظیمی شناختی هیجان و تکانشگری……………………………. 116 5-5- پیشنهادها و محدودیت های تحقیق……………. 121 5-6- پیشنهادهای کاربردی……………………… 123 پیوست ها…………………………………… 125 منابع……………………………………… 136 چکیده: تکانشگری (رفتار مخاطره جویانه) اثرات منفی ویران کننده ای بر سلامت فرد و اجتماع می گذارد. تحقیقات چندی به بررسی نقش شیوه های تنظیم شناختی هیجانات در بروز رفتار های تکانشگرانه پرداخته اند، با این حال مکانیسم ارتباط این دو سازه هنوز در ابهام است. پژوهش حاضر در راستای شناخت عوامل موثر بر رفتار های تکانشگرانه در زنان بی سرپرست، به بررسی نقش واسطه گری سازه تاب آوری در ارتباط بین سازه های تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری پرداخته است. نمونه مورد بررسی 210 نفر از زنان بی سرپرست تحت حمایت بود که به کلینیک های تحت پوشش بهزیستی شیراز مراجعه کرده بودند. شرکت کنندگان پژوهش مقیاس های تکانشگری، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل نمودند. در تحلیل داده های این پژوهش نرم افزار SPSS به منظور توصیف و تحلیل داده های خام و ترسیم ماتریس همبستگی به کار گرفته شد و به جهت تعیین تطابق مدل مفروض با داده های مشاهده شده و برای بررسی فرضیه پژوهش از رگرسیون چند گانه به صورت متوالی همزمان، مطابق با مراحل بارون و کنی (1986)، استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها حاکی از این بود که: بعد تمرکز مجدد مثبت و برنامه ریزی کردن از متغیر تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده منفی و بعد سرزنش دیگران پیش بینی کننده مثبت تکانشگری می باشد. ابعاد تمرکز مجدد مثبت، برنامه ریزی کردن، ارزیابی مثبت و دیدگاه وسیع تر پیش بینی کننده مثبت تاب آوری هستند. نقش واسطه ای تاب آوری در رابطه بین ابعاد تمرکز مجدد مثبت، برنامه ریزی کردن و سرزنش دیگران با تکانشگری تایید شد. این یافته ها موید آن است که استفاده از راهبرد های مثبت تنظیم شناختی هیجان با افزایش تاب آوری فرد در شرایط دشوار زندگی منجر به کاهش رفتار های تکانشگرانه می شود و مسیر تاثیر گذاری برای راهبرد های منفی معکوس می باشد. کلید واژه ها: تکانشگری، تاب آوری، تنظیم شناختی هیجان، اثر واسطه ای فصل اول: کلیات پژوهش 1ـ1ـ مقدمه به واقع نوع انسان همواره شاهد و متاثر از طیف گسترده ایی از آسیب که در اثر بروز رفتارهایی که بدلیل وجود تمایلات آنی و بدون توجه به پیامدهای آن صورت گرفته بوده است. رفتار مخاطره جویانه یا تکانشگرانه و یا به عبارتی تمایل سریع به عکس العمل در برابر انواع محرک ها بدون اینکه توجهی به پیامد های منفی آن انجام می پذیرد (استنفرد و ماتیاس، 2009)[1] در لایه های مختلف زندگی انسانی از جمله رفتارهای شخصی، رفتار های اجتماعی و حتی تصمیم های عظیم سیاسی آسیب ها و هزینه های سنگینی را بر دوش جوامع گذارده اند. به عنوان مثال در نگاهی از کلان به خرد، بسیاری از جنگ ها که منجر به از بین رفتن و انواع آسیب به انسان بوده است، طیف وسیعی از جرایم و بزهکاری ها، گرایش به مصرف مواد مخدر، بسیاری از رفتار های جنسی پر خطر و بسیاری از آسیب های شخصی و اجتماعی دیگر همراه با عواقبشان نشات گرفته از رفتارهای تکانشگرانه ای می باشند که بدون توجه به پیامد های آنها، فقط بدلیل بروز واکنش های نسنجیده آنی نسبت به محرک های درونی و یا بیرونی صورت پذیرفته اند. از این رو امروزه به سبب تلاش برای درک، پیش بینی، ریشه یابی و پیشگیری از رفتار های تکانشگرانه، این سازه ضرورتا مورد توجه پژوهش های آسیب شناسانه بسیاری قرار گرفته و یافته های قابل قبولی را نیز به همراه داشته است. شناخت زوایای آشکار و پنهان رفتار های مخاطره جویانه همواره با سوالاتی در مورد علل بروز چنین رفتارهایی آغاز می شود، سوالاتی از قبیل این که “علت ها و پیش آیند های رفتار تکانشگرانه چیست؟ افزایش احتمال بروز رفتار های مخاطره جویانه در پاره ای از اوقات چیست؟ و آیا شناسایی و کنترل عواملی که مهمترین علل روانی چنین رفتارهایی را تشکیل می دهند مفید خواهد بود یا خیر؟” دامنه گسترده ای از پرسش ها، مشاهدات و پژوهش های بالینی از این دست پژوهشگران را به توجه بیشتر به مفهوم هیجانات و تاثیر آن بر رفتار های آنی رهنمون می سازد (ال،جی و همکاران، 2009)[2]. چرا که طیف وسیع هیجانات به طور خاص یا در ترکیب با هیجانات دیگر از عوامل موثر در بروز هر یک از رفتار های انسان می باشند. هر یک از هیجانات شامل خشم، غم و اندوه، ترس، استرس، شادی، تنفر و بسیاری دیگر از انواع هیجانات منجر به رفتاری متناسب با آن هیجان می گردد. کنترل و تنظیم هیجانات چه افزایش و یا کاهش یک نوع هیجان توسط فرد می تواند در افزایش یا کاهش رفتاری خاص تاثیر گذاشته و سبب ساز رفتار دلخواه و فاصله گرفتن از رفتارهای نامطلوبی که با پیامد های منفی همراه هستند، گردد. در همین راستا می توان به مولفه تنظیم هیجان و به طور خاص خود تنظیمی شناختی هیجان اشاره نمود. از آنجا که تنظیم شناختی هیجان نحوه کنترل و پردازش شناختی هیجانات فرد، در هنگام مواجهه با شرایطی خاص می باشد (گارنفسکی و گرایچ 2006)[3]، می توان تنظیم شناختی هیجان را یکی از پیش آیند های مهم رفتار ها، من جمله رفتارهای تکانشگرانه ذکر نمود، چرا که وجود پیشوند شناختی در متغیر خود تنظیمی شناختی هیجان از آگاهانه بودن کنترل هیجانات توسط فرد و متعاقبا اهمیت این متغیر در کنترل رفتار حکایت دارد. افزون بر این نتیجه بسیاری از تحقیقات نشان می دهند، تنظیم ناموفق شناختی هیجان با طیف وسیعی از رفتار های مخاطره جویانه مانند بروز بزهکاری، خشونت و رفتار پرخاشگرانه (ایزنبرگ[4] و همکاران، 2001)، اختلال های مرتبط با مصرف الکل (شر و گرکین، 2007)[5] و اختلال های مرتبط با مصرف مواد (فوکس، اکسلرد، پالیوال، اسلیپر و سینها ، 2007 )[6] و دیگر رفتار های نامطلوبی که در بخش های دیگر به تفصیل ذکر خواهد شد در ارتباط هستند. هر چند تحقیقات چندی موید نقش خود تنظیمی شناختی هیجانات در بروز رفتار های تکانشگرانه هستند با این حال تحقیقات اندکی در خصوص مکانیسم این ارتباط صورت گرفته است. یکی از مفاهیمی که نظر مولفان را به خود جلب کرده است سازه تاب آوری می باشد. در واقع امروزه برای پیشگیری و درمان مشکلات روانی من جمله مشکلات شناختی یا هیجانی که منجر به رفتارهای مخاطره جویانه همچون خود کشی، سو مصرف مواد، ارتکاب جرایم و دیگر رفتارهای از این دست می شود به شناسایی و ارتقاء عوامل محافظت کننده مانند تاب آوری و ویژگی های آن می پردازند. لذا همواره این موضوع مد نظر بوده است که مواجه شدن با شرایط مخاطره آمیز شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست. در کل اهمیت سازه تاب آوری به علت توانایی بازگشت به عقب، بهبود یا انطباق موفق در مواجهه با آسیب ها، عوامل محافظتی آن و نقش بلوک های ساختاری ای سازه برای توانمند کردن فرد جهت غلبه بر عوامل فشار زای زندگی از اهمیت فراوانی برخوردار است (بیسونت، 1998)[7]. در راستای ارائه مدلی جهت تبیین رفتار مخاطره آمیز در زنان بی سرپرست، پژوهش حاضر نقش سازههای تنظیم شناختی هیجان و تابآوری را در بروز رفتار تکانشگری زنان مورد بررسی قرار میدهد. در این مدل سازه تابآوری نقش واسطه را بین سازههای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری ایفا میکند. 1ـ2ـ بیان مسئله غالب افراد موفق و خود ساخته چشم پوشی از لذات و پاداش های موقت و لحظه ای، پیگیری فعالیت های دارای اولویت بالاتر و انجام فعالیت هایی که در راستای اهداف زندگی سالم فردی و اجتماعی شان است را از اصول اصلی و شالوده موفقیت و رشد در حوزه ها و ابعاد مختلف زندگی خود می دانند؛ در طرف مقابل انجام رفتارهایی که برای پاسخ به نیاز های آنی و غیر ضروری و در نتیجه رسیدن به لذات و پاداش های لحظه ای و گذرا بدون توجه به پیامد های منفی که می تواند در آینده به همراه داشته باشد انجام می پذیرد، اثرات بسیار مخرب و مخاطره آمیزی بر سلامت زندگی فرد می گذارد. در این میان فرآیند تصمیم گیری یا برگزیدن یک گزینه از میان چند گزینه، جهت مدیریت شرایط ایجاد شده، یکی از عالیترین پردازش های شناختی به شمار می رود. گونه ی ویژه ای از این فرآیند که به عنوان تصمیم گیری مخاطره آمیز [8](RDM) شناخته می شود ، در شرایطی پردازش می شود که شخص با گزینه هایی روبرو می گردد که انتخاب آنها باری از سود و زیان در حال یا آینده به دنبال خواهد داشت. رفتارهای تکانشی که در بسیاری از رویکردها، رفتار مخاطره آمیز نیز خوانده می شوند عملکردهایی هستند که اگر چه تا اندازه ای با آسیب یا زیان های احتمالی همراهند، اما امکان دستیابی به پاداش را نیز به نحوی از انحا فراهم می کنند. رفتار تکانشی به وسیله تعاریفی، دارای وجه اشتراک و گاهی هم متناقض تشریح شده اند. بعضی از این تعاریف شامل: “رفتار بدون تفکر کافی”، “عمل به غریزه بدون مهار ایگو” و “عمل سریع، ذهن بدون دور اندیشی و قضاوت هشیار” می باشند (عدالتی، اسمعیل زاده، هانیه، 1386). از این رو رفتار تکانشگرانه دارای سه ویژگی اساسی: رفتار شتاب زده، رفتار برنامه ریزی نشده و رفتار بدون فکر و مستعد اشتباه است (سوان و هالندر، 2007)[9] و می تواند نقطه عطف بسیاری از اختلالات و آسیب های اجتماعی مثل خشونت، قمار بازی های بیمار گونه، سوء مصرف مواد، اختلال شخصیت مرزی و ضد اجتماعی باشد ( اختیاری و همکاران، 1387). در همین راستا با توجه به آسیب پذیری جامعه نسبت به رفتارهای تکانشگرانه، خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعی باید مورد توجه خاص قرار گیرد. رفتار خانواده و بخصوص مادران با توجه به این که یکی از واحدهای مهم و تعیین کننده در سرنوشت افراد هر جامعه هستند و همچنین از آنجا که رفتارهای والدین در این واحد از اجتماع از عوامل بسیار موثر بر وضعیت فرزندان آنها می باشد، در بسیاری از موارد بروز رفتارهای پرخطر والدین من جمله مادران و بخصوص زنان بی سرپرست می تواند عواقب ناخواسته و نامطلوب زیادی را ایجاد نماید. در اینجا زنان بی سرپرست که خود هم سرپرستی خانواده را به عهده دارند و هم وظایف مادرانه خود را باید ایفا نمایند بدلیل مواجهه با فشار های مضاعف، دارای سهم بیشتری از عواقب بروز هیجانات منفی می باشند. قابل توجه است که آمارها نشانگر میزان بالاتری از تکانشگری در جمعیت نرمال ایران نسبت به جمعیت نرمال غربی بوده اند (حامد اختیاری و همکاران، 1387)؛ به گونه ای که حدود 70 درصد خشونت علیه کودکان در محیط خانه رخ می دهد (کمیته حمایت از کودکان ایران) که سهم مادران از آن 28 درصد می باشد (انجمن حمایت از حقوق کودکان)، در این راستا آنچه قابل ذکر است آن است که بسیاری از انواع هیجانات در بروز رفتار های مخاطره آمیز فوق نقش اساسی را ایفا می کنند، برای مثال هیجان خشم که سبب بروز پرخاشگری در افراد می شود از نظر مقیاس های روان سنجی به مقیاس تکانشگری وابسته است (ویگیل، 2008)[10] لذا این سوال پدید می آید که آیا برای کنترل بهتر رفتار های تکانشگرانه می توان از کنترل و تنظیم آگاهانه هیجانات به عنوان یک پیش آیند مهم نام برد؟ از آنجا که تنظیم شناختی هیجان نحوه کنترل و پردازش شناختی هیجانات فرد در هنگام مواجهه با شرایط خاص از جمله شرایط سخت و ناگوار می باشد (گارنفسکی و گرایچ 2006)[11]، می توان گفت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از همبسته های اساسی بسیاری از رفتار های مخاطره جویانه هستند. در این زمینه می توان به رفتار مخاطره جویانه ایده پردازی خود کشی و آسیب شناسی روانی آن اشاره کرد که از همبسته های اساسی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می باشد (لگرستی، گارنفسکی، ورهاست و یوتنس، 2011)[12]. آنچه در اینجا قابل توجه است، آن است که بروز رفتار های مخاطره آمیز و تکانشگرانه و همین طور هیجانات منفی غالبا در شرایط سخت و ناگوار پدیدار می شود، چنانکه در تعریف مولفه تنظیم شناختی هیجان نیز به این مهم اشاره گردیده است. با این توصیفات توانایی فرد برای پایداری و یا مقابله پویا جهت کنترل هیجانات و همچنین مقاومت در برابر خواسته هایی که منجر به رفتارهای با پاداش آنی و پیامدهای مجهول می شوند جهت عدم یا کاهش مواجهه با شرایط سخت و ناگوار می تواند بیشتر مد نظر قرار گیرد. با این پیش فرض می توان به نقش احتمالی مولفه تاب آوری به عنوان واسطه متغیرهای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری اشاره نمود. تاب آوری در واقع فرایند یا پیامد سازگاری موفقیت آمیز، علی رغم شرایط چالش برانگیز ، تهدیدکننده و سخت است (گارمزی و ماستن، 1991)؛ لذا آنچه از تحقیقات بر می آید حاکی از آن است که تاب آوری تا حدی نوعی ویژگی شخصی و نتیجه تجربه های محیطی افراد است، لذا می توان واکنش افراد را در مقابل هیجانات منفی من جمله استرس، رویدادهای ناخوشایند و دشوار تغییر داد و کمک نمود تا راحت تر هیجانات خود را کنترل کرده، به طوری که بتوانند بر مشکلات و تأثیرات منفی محیط نیز غلبه کنند (کوردیچ- هال و پیرسون، 2005 )[13]. تحقیقاتی که در خصوص ارتباط سازه تاب آوری با رفتار تکانشگرانه و پرخطر صورت گرفته نشان می دهد، تاب آوری بالاتر با تکانشگری کمتر همراه است( بلک، 2004؛ محمدی و همکاران، 1385؛ سودانی و همکاران، 1387). در خصوص ارتباط تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری نیز، یافته ها موید ارتباط مستقیم تاب آوری با هیجانات مثبت می باشد( توگاد و فردریک سون، 2004؛ کوهن و همکاران، 2009). در مجموع با در نظر گرفتن الگوی ارتباطات بین متغیرهای تنظیم شناختی هیجان، تابآوری و تکانشگری انتظار میرود تنظیم شناختی هیجان با افزایش تابآوری در شرایط دشوار و مخاطرهآمیز منجر به کاهش تکانشگری و رفتار های مخاطره جویانه فرد شود. در واقع در مدل پیشنهادی پژوهش حاضر هم بر نقش سازه تنظیم شناختی هیجان به عنوان پیشآیند تابآوری تأکید میشود و هم بر کاهش تکانشگری به عنوان پیامد سازگارانه تابآوری. بر این اساس مدل پیشنهادی پژوهش حاضر در شکل 1ـ1ـ آمده است که مدل تفصیلی آن با جزییات کامل در فصل دوم شرح داده خواهد شد. شکل 1ـ1ـ مدل نقش واسطهای سازه تاب آوری در ارتباط بین سازههای تنظیم شناختی هیجان و تکانشگری طبق شکل فوق آن گونه که مشاهده می شود، متغیر وابسته (درونزاد) در این پژوهش تکانشگری می باشد، تنظیم شناختی هیجان نیز به عنوان متغیر مستقل (برونزاد) در نظر گرفته شده است و متغیر تاب آوری به منزله متغیر واسطه ای (میانجی) در مدل وارد شده است. به منظور آگاهی از میزان تاثیر تنظیم شناختی هیجان به عنوان یکی از عناصر اساسی موثر بر تکانشگری زنان بی سرپرست و همین طور چگونگی نحوه تاثیرگذاری این دو متغیر به صورت مستقیم یا با واسطه تاب آوری که می تواند از تنظیم شناختی هیجان تاثیر پذیرد، این پژوهش طرح ریزی گردید. 1ـ3ـ ضرورت اهمیت تحقیق رفتار های تکانشگرانه و مخاطره آمیز و در کل رفتارهایی که موجب آسیب به خود و دیگری می شود، همچون خودکشی، گرایش به مصرف مواد مخدر و اغلب رفتار های مجرمانه معضل بسیار بزرگی برای جوامع کنونی محسوب می گردد که به عنوان رفتارهای تکانشگرانه هزینه های بسیار سنگین جانی و مالی را چه برای جلوگیری پیشگیرانه و چه مقابله با آن ها بر دوش جوامع گذاشته است. برای غلبه بر این چالش ها که سد راه بزرگی برای توسعه سلامت و رفاه روانی جامعه نیز محسوب می گردند، همچنین ریشه یابی بسیاری از این رفتار های مخاطره جویانه تحقیقات فراوانی صورت گرفته است که پژوهشگران را در بسیاری از تحقیقات به سمت و سوی مشکلات هیجانی و هیجانات نابجا سوق داده است، هیجاناتی همچون خشم، احساسات افسردگی، استرس، نگرانی، ترس و غیره. چنین عواملی از بیشترین علل و عوامل تاتیر گذار در اقدام به رفتار های مخاطره جویانه چه در قبال خود و چه دیگران هستند. آن چه از شرح فوق بر می آید، آن است که هیجانات منفی با ایجاد شرایط سخت هیجانی برای فرد در صورت عدم وجود تاب آوری می توانند منجر به رفتار های خطرناک و تکانشی گردند. از اینرو ضرورت دارد جهت شناخت عوامل و متغیرهای مؤثر بر کاهش رفتار های تکانشگرانه و مخاطره آمیز، تحقیقات تجربی صورت گیرد تا با شناخت این عوامل به خصوص در زنان و به ویژه زنان بی سرپرست تحت حمایت، به نهاد های ذیربط کمک کرد تا با آموزش کنترل هیجانات به زنان بی سرپرست، به میزان قابل توجهی با کنترل اقدام های تکانشی آنها چه در سطوح عادی زندگی و چه سطوح پر اهمیت زندگی که منجر به مخاطره انداختن ادامه حیات و سلامت خود، اطرافیانشان و جامعه می شود را کاهش دهند.
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 07:59:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|