پایان نامه رشته روانشناسی : مقایسه سازگاری زنان و کودکان در خانواده های طلاق روانی و رسمی | ... | |
دکتر قوام ملتفت تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) مقدمه تحقیقات نشان داده که طلاق یکی از ده رویداد اولیه و مهم در زندگی انسان می باشد. عده ای از محققان اعتقاد دارند که طلاق به عنوان یکی از حوادث زندگی نقش اولیه و حساسی در ایجاد افسردگی دارد(پیکل[1] و همکاران، 1971). در تحقیق ها و تحلیل های زیادی که در رابطه با پدیده ی روز افزون طلاق در دنیای کنونی صورت گرفته، به حقیقت وجود کودکان کمتر توجه شده است. این کودکان نمی دانند پس از جدایی پدر و مادر چگونه افکار و احساسات خود را کنترل کنند و از همه مهم تر چگونه با پدر و مادر خود رفتار منصفانه ای داشته باشند(سینتیا مک گرگور[2]، 1386). کارشناسان بر این باورند که فرایند طلاق در اکثر مواقع این سیر را طی می کند: اختلافات جزئی ، تکرار اختلافات جزئی و جدی شدن آنها ، جدایی یا بی میلی یکی از زوجین به طرف مقابل ، قهرهای طولانی وتکرار آنها، خستگی زوجین ازقهرها و درگیری ها ، طلاق عاطفی ، طلاق رسمی (محمدی ،1383). تحقیقات زیادی در خصوص پدیده طلاق رسمی، پیشایندها و پیامدهای آن صورت گرفته است؛اما نوع خاصی از طلاق به نام طلاق عاطفی توجه تحقیقاتی بسیار اندکی دریافت کرده است. طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته میشود درواقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر میشود به سردی تمامی روابطی كه یك زوج میتوانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری. وجود این مشكل در یك رابطه باعث بیمهری و كم شدن انرژی مثبت در خانواده میشود؛ زوجها در بیگانگی دنیای یكدیگر گم شدهاند و فقط برای هم حكم یك همخانه یا یك مصاحب كه به او عادت كردهاند را دارند. این افراد با فاصلهای كه از لحاظ روحی و جسمی با یكدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص كردهاند و هركدام در خلوت خود دیگری را متهم میكند. عدم درك صحیح از رفتار و گفتار یكدیگر، نداشتن شناخت كافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بیعلاقگی و سردی نسبت به شریك زندگی خود همه و همه دست به دست هم میدهد تا یك طلاق عاطفی را در زندگی زوجها بهوجود بیاورد.هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی میتوان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در كشورما از طلاق قانونی بیشتر است(محمدی ،1383). با در نظر گرفتن این نکته که تا کنون علیرغم توجه به طلاق رسمی ، مسئله طلاق عاطفی کمتر مورد بررسی دقیق علمی قرار گرفته است و از آنجا که بررسی سازگاری در طلاق عاطفی در شناخت بهتر این پدیده و بالطبع در شناخت پیامدهای آن مؤثر می باشد، پژوهش حاضرسعی در بررسیسازگاری زنان و کودکان در این نوع طلاق دارد. 1-2- بیان مسئله خانواده در همه ادوار تاریخ به انواع مختلفی از مکانیسمها مجهز بوده که امکان بقا افراد آن سیستم را در شرایط سخت و استرس زا فراهم می ساخته است؛ طلاق یکی از این مکانیسمها است ( پرایس[3] و مک کنری، 1988). طلاق را بعنوان انحلال قانونی آن دسته از روابط زناشویی تعریف می کنند که از لحاظقانونی و اجتماعی به رسمیت شناخته شده است. این انحلال وظایف، تعهدات و مزایای دو شخص درگیر در رابطه را تغییر می دهد. طلاق تغییر عمدهای در زندگی می باشد که پیامدهای اقتصادی، فردی، اجتماعی، قانونی، آسیب شناسی و فرزندپروری وسیعی دارد. چون در جامعه ایران از یك سو طلاق امری مكروه و ناخوشایند است و از سوی دیگر موانع قانونی، عرفی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای طلاق رسمی در كشور وجود دارد،
[جمعه 1398-07-12] [ 07:28:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|