هدف از نگارش این رساله به دست ‌دادن روشی برای تفسیر روایات تمثیلی ادب فارسی است.

پس از آوردن مقدمه ای در باب دلالت های حقیقی و مجازی كلام، فصل اول درباره ی تمثیل از دیدگاه بلاغت قدیم و نقد ادبی جدید، انگیزه های بیان تمثیلی و مقایسه ی آن با بیان رمزی آورده شده است. فصل دوم مروری بر ویژگی های بنیادین قصه ها و تطبیق عناصر داستان های منتخب در این رساله با این ویژگی هاست و سرانجام در فصل های سوم تا پنجم داستان « آب زندگی» نوشته‌ی صادق هدایت و «سرگذشت كندوها» و « نون القلم» نوشته ی جلال آل احمد تفسیر تمثیلی شده اند. در جریان تفسیر داستان ها،. جهان بینی و افكار نویسنده.، آرا و اندیشه های او كه در دیگر آثارش منعكس شده و نیز شرایط اجتماعی و سیاسی زمان نگارش داستان لحاظ شده است.

مقدمه

در آغاز كلمه نبود. انسان بود و اشیای پیرامونش. و انسان خواست كه بشناسد. و برای شناختن نیاز به كلمه داشت؛ به اسم. تا پیش از شناختن اشیا، پیش از ترسیم صور اشیا در ذهن اسم اشیا را بداند. و انسان اسم گذاشت بر اشیا.(1)

اسامی آن چه پیرامون انسان است – و البته آن چه در ذهن و فكر و روح اوست-، ‌كوشش اوست برای شناختن. این اسم‌ها و كلمات، علامات و نشانه‌هایی هستند كه به معانی معینی دلالت می‌كنند و واضع آن‌ها انسان است. انسان بر حسب قرارداد و به دل خواه خود،‌ در ابتدا بر اشیای پیرامونش اسم گذاشت و این نشانه‌های وضعی/ قراردادی شدند نام‌های واقعی اشیا. «نشانه‌ها وسایلی مقتصدانه هستند برای بیان معنایی كه یا حاضر است و یا قابل وارسی.»(2) انسان وقتی شیئی را دید، تعریفی از آن شیء بر حسب صورت ظاهر،‌ هویت و كاركرد آن – و اگر آن شیء مفهومی ذهنی یا عقلی بود، تعریفی حاصل از ادراك آن – در ذهنش نقش بست و به منظور آن كه از آن پس برای نامیدن آن شیء همه‌ی معنایی را كه در ذهنش دارد،‌ با تمام حدود و ثغور آن به زبان نیاورد، به نام‌گذاری آن پرداخت. و از این رو است كه نشانه‌ها «همه وسایلی مقتصدانه» هستند «برای بیان تعریفی طولانی» و «موجب صرفه‌جویی در اعمال ذهنی».(3)

نام اشیا را –از آن رو كه به معنایی دلالت می‌كنند – دال، و معنای نهفته در آن را – كه همان صورت ظاهر اشیا و مجموعه‌ی ویژگی‌های آن‌هاست- مدلول می‌خوانیم. بنا بر تعریفی كه از نام‌ها و نشانه‌ها ذكر شد، دلالت این نشانه‌ها بر معنا دلالتی وضعی و قراردادی است؛ نه مبتنی بر شباهت واقعی میان دال و مدلول. هم چنین‌اند علامت‌های اختصاری یا نشانه‌هایی نظیر علامات راهنمایی و رانندگی.

با وجود قراردادی بودن رابطه‌ی میان دال و مدلول در نشانه‌ها و از آن جهت كه اشیا پیش از وضع این نام‌ها اسم دیگری (در ذهن انسان) نداشتند،‌ مدلول این گونه اسم‌ها معنای حقیقی آن‌ها محسوب است و انسان به محض شنیدن یا خواندن این اسامی، صور این اشیا را با همه‌ی خصوصیات ظاهری و باطنی كه از آن‌ها می‌داند، به ذهن می‌آورد؛ بدون آن كه ذهن در این فرایند

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

شناختن دچار تكلف و زحمت شود. چرا كه اسم‌ها در حكم علامت‌هایی هستند كه پس از وضع معنایی ثابت، معین و همه فهم دارند.

اما این اولین و ابتدایی‌ترین كوشش انسان است برای نهان كردن معنا در پوشش لفظ و نشانه. كوششی كه به جز صرفه‌جویی و اقتصاد در اعمال ذهنی و زبانی و سهولت در ایجاد ارتباط با دیگران انگیزه‌ی دیگری مسبب آن نیست. در عین حال این نشانه‌ها در حكم آینه‌هایی هستند كه معنای مورد نظر را به روشنی و وضوح باز می‌تابانند و این معنا «واقعیتی است حاضر و موجود، یا واقعیتی كه می‌تواند حضور داشته باشد.(4)»

پوشیدگی و عدم صراحت شیوه‌ها،‌ دلایل و انگیزه‌های دیگری نیز دارد و منجر به آفرینش شگردها و انواعی چون استعاره، تمثیل، نماد و رمز می‌شود؛ اصطلاحاتی كه هر یك ، روشی است برای بیان مقصود و با وجود گونه‌گونی و بعضاً داشتن وجه تمایز با انواع دیگر، گاه به اشتباه به جای یك دیگر به كار می‌روند. در ادامه به بحث و بررسی پیرامون این اصطلاحات، تعریف هر یك،‌ درجات پوشیدگی معنا در هر كدام، نوع رابطه‌ی دال و مدلول در هر یك و علل و انگیزه‌های به كار بردن آن‌ها پرداخته خواهد شد و البته نانوشته پیداست كه مقصود از این تطویل كلام چیزی نیست جز به دست دادن تعریفی نسبتاً جامع و مانع از «تمثیل» و «بیان تمثیلی» كه موضوع اصلی این رساله است.

فصل اول: تمثیل

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1398-07-12] [ 07:08:00 ب.ظ ]