پایان نامه بررسی سودمندی یک دوره آموزش تغذیه به منظور کاهش وزن ،افزایش آگاهی تغذیه ای | ... | |
هدف از این پژوهش بررسی سودمندی یک دوره ی آموزشی طراحی شده برای کاهش وزن وافزایش سلامتی در راستای بالابردن سطح آگاهی و دانش تغذیه ای ، نیز بالا بردن انگیزه ی افراد برای داشتن وزن مناسب و همچنین تغییر نگرش آنها نسبت به مصرف موادغذایی که همگی به زندگی سالم و با کیفیت منتهی میشود،بود.این پژوهش درمنطقه ی دو تهران انجام شده است. شرکت کنندگان دراین پژوهش ۲۰ نفر بودند و به روش تصادفی گزینش شدند. دراین پژوهش روش داده گیری و سنجش، پرسش بوده است که در آن یک گروه داده بخش(نمونه) ۲باربه صورت پیش آزمون و پس آزمون با ابزار( پرسشنامه های انگیزه ی کاهش وزن وآگاهی تغذیه ای ونگرش) پژوهنده ساخته، سنجش شده اند. پایایی ابزار به روش بازآزمایی و روایی درونی ابزار به روش آلفای کرونباخ تأیید شده است. دوره ی آموزش با رویکرد سازاگرایی شامل ۶ جلسۀ آموزش بوده است. برای پاسخ به چهار پرسش این پژوهش ، آزمون آماری جهت مقایسه ی پیش آزمون و پس آزمون نمرات با سطح مقیاس فاصله ای و نسبتی از آزمون تی زوجی(همبسته) و جهت مقایسه ی پیش آزمون – پس آزمون اطلاعات با سطح دقت اسمی دو مقوله ای از آزمون بی پارامتری مک نمار استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که روش آموزشی طراحی شده درارتقاء سطح آگاهی تغذیه ای ،انگیزه ی کاهش وزن وعملکرد افراد مؤثر است. ولی نگرش افراد نسبت به مصرف صحیح موادغذایی قبل وبعداز مداخلۀ آموزشی تفاوتی نشان نداد. کلید واژگان: آموزش ، تغذیه، کاهش وزن و افزایش سلامتی. فهرست مطالب ۱ – فصل اول : مسأله ی پژوهش ۱-۱- سرآغاز…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….۲ ۱-۲- پیشگفتار………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۳ ۱-۳- بیان مسئله ی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………….۳ ۱-۴- اهمیت وضرورت پژوهش(واقعیت بومی)………………………………………………………………………………………………۶ ۱-۵- هدف پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………..۸ ۱-۶- پرسش های پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………….. ۹ ۱-۷- تعریف متغیرها…………………………………………………………………………………………………………………………………… ۹ ۱-۸- تعریف مفهوم ها…………………………………………………………………………………………………………………………………۱۰ ۲ – فصل دوم : مبانی نظری و بازنگری پیشینه پژوهش ۲-۱- پیشگفتار……………………………………………………………………………………………….. ۱۴ ۲-۲- مبانی نظری…………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۴ تعریف آموختن………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۶ نظریه های آموختن……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۸ تعریف انگیزش………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۲۰ نظریه های انگیزش……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۲۰ رابطه آموختن و انگیزش……………………………………………………………………………………………………………………… ۲۳ تعریف باور…………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۲۵ منابع باور………………………………………………………………………………………………………………………………………………. ۲۶ تاریخچه آموزش بهداشت وتغذیه در ایران………………………………………………………………………………………….. ۲۶ ۲-۳- پیشینه پژوهش های انجام شده پژوهش های انجام شده در ایران……………………………………………………………………………………………………….. ۲۷ پژوهش های انجام شده درسایر کشورها……………………………………………………………………………………………. ۳۳ نتیجه………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۲ ۳ – فصل سوم: روش های پژوهش ۳-۱-پیشگفتار……………………………………………………………………………………………………………………………………… ۴۵ ۳-۲- روش پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………. ۴۵ ۳-۴- جامعه آماری……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۴۵ ۳-۵- نمونه و روش نمونه گیری………………………………………………………………………………………………………….. ۴۵ ۳-۶- ابزارهای پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………… ۴۵ ۳-۷- پایایی و روایی ابزار……………………………………………………………………………………………………………………… ۴۶ ۳-۸- شیوه اجرای پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………. ۴۸ ۳-۹- تحلیل روش پژوهش……………………………………………………………………………………………………………….. ۴۹ ۴- فصل چهارم: یافته های پژوهش ۴-۱- پیشگفتار………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۵۱ ۴-۲- آمارتوصیفی……………………………………………………………………………………………………………………………… ۵۱ ۴-۳- آماراستنباطی………………………………………………………………………………………………………………………….. ۵۹ ۵- فصل پنجم: بحث ونتیجه گیری پیشگفتار…………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۶۷ خلاصه ای ازفصل های پیشین………………………………………………………………………………………………………… ۶۷ نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۱ کاستی ها……………………………………………………………………………………………………………………………….. ۷۲ پیشنهادها……………………………………………………………………………………………………………………………. ۷۲ فهرست منابع فارسی…………………………………………………………………………………………………………….. ۷۴ فهرست منابع انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………. ۷۸ پیوست ها پرسشنامه ویژگیهای سلامت……………………………………………………………………………………………….. ۸۱ پرسشنامه(K.A.M)…………………………………………………………………………………………………………….. ۸۴ پنجاه نکته مهم……………………………………………………………………………………………………………………. ۹۱ چهارده پله آموزشی………………………………………………………………………………………………………………. ۹۵ شعارهای سازمان جهانی بهداشت…………………………………………………………………………………………. ۹۶ چکیده(انگلیسی)……………………………………………………………………………………………………………………. ۱۰۲ 1-1 سرآغاز انسان سالم محور توسعه پایدار در کشوربه حساب می آید زمانی میتوان به رشدوتوسعه ی همه جانبه درکشورامیدوار بود که نیروی کارسالم، ماهر وتوانمند دراختیارمان باشد و این مهم میسرنمیشود مگر آنکه از امروز برای پرورش نسلی سالم و پویا چه ازنظرجسمانی وچه ازنظر روحی (ذهنی) برنامه ریزی نماییم. بی شک زمینه ی پرورش نسل سالم برای فردای بهترتنها با بهبود شرایط آموزشی در جامعه امکان پذیرخواهدشد. بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی [1](2015) تندرستی تنها فقدان بیماری یا نواقص دیگردر بدن نیست بلکه«تندرستی نداشتن هیچ گونه مشکل روانی،اجتماعی،اقتصادی وسلامت جسمانی برای هرفردجامعه است.» وتعریف سازمان بهداشت جهانی(2015) از بهداشت به این صورت است «بهداشت علم وهنرپیشگیری ازبیماری ها وطولانی کردن عمروارتقاءسلامتی بوسیله کوشش های متشکل اجتماعی است.» یکی ازاین کوشش های اجتماعی، بالابردن آگاهی مردم درمورد سلامتی اشان است که آموختن تغذیه وحفظ وزن مناسب برای پیشگیری از بیماریها می تواند زیرمجموعه ای از این کوشش ها باشد(سازمان بهداشت جهانی،۱۳۷۱). با رشد دیدگاههای تازه در بهداشت عمومی،تدریجاَ این ضرورت ملی مطرح شد که باید فعالیت های بهداشتی با همکاری مردم انجام شود وآنان را متقاعد کرد که در رابطه با تندرستی خود،مسئولیت بپذیرند(محسنی،۱۳۷۵). حقیقت این است که نه پزشکان و نه کارکنان بهداشتی، بلکه افراد وخانواده ها هستند که مهم ترین تصمیماتی راکه برسلامتی اشان اثر میگذارد را اخذ می کنند،تصمیم میگیرند چه غذاهایی رامصرف کنند،چه وقت به پزشک مراجعه کنند وهمچنین خود افراد هستند که تصمیم می گیرند آیا ازدستورات کارکنان بهداشتی پیروی کنند یا نه؟ برای اینکه این میلیونها تصمیم روزانه عاقلانه تر گرفته شود لازم است آحاد جامعه دانش و مهارت های مورد نیازبرای انجام مسئولیت های فردی واجتماعی اشان رابیاموزند(سازمان بهداشت جهانی،۱۳۷۱). به علاوه یکی ازمداخلاتی که موجب کاهش هزینه مراقبت های بهداشتی شده وکیفیت زندگی را ارتقاءمی بخشد،آشناکردن افرادجامعه با الگوهای صحیح غذایی وافزایش اطلاعات تغذیه ای افراد میباشد ولی مقصود از آموزش تغذیه فقط انتقال اطلاعات نیست بلکه ارائه بهتراطلاعات تغذیه ای، برای تغییررفتارهای بهداشتی ازطریق افزایش آگاهی تغذیه ای وایجاد نگرش صحیح نسبت به مصرف موادغذایی است وآموختن روش های صحیح تغذیه یکی ازابزارهای کارآمدبرای بهبود وضع سلامت جامعه است. 2-1 پیشگفتار: دراین فصل نخست چارچوب نظری-عملی پژوهش که دربردارنده ی نگره زیربنایی پژوهش که سازاگرایی است و بیان مسئله مطرح می شود و ضرورت واهمیت انجام پژوهش با استفاده ازواقعیت های بومی بیان می شود . سپس به پرسش های پژوهشی و هدف ازپژوهش وتعاریف متغیرها و مفهوم ها وتعریف عملیاتی آنها پرداخته می شود. 3-1بیان مساله: سازایی گری یک فلسفه ی آموختن است که برساختن دانش توسط آموزندگان به صورت انفرادی یا اجتماعی اشاره دارد. به عبارت دیگرآموزندگان دانش خودرامبتنی برطرحواره ها یا عقاید موجود می سازند.سازایی گران وجود یک بدنه ازدانش راکه مستقل از آموزنده باشد رد و ازاین اندیشه حمایت می کنند که دانش مستقل ازمعنی نسبت داده شده به تجربه ،که آموزنده یا جامعه ی آموزندگان می سازند، وجود ندارد(فردانش،۱۳۸۱). سازایی گران براین باورند که واقعیت دریافت شده ازسوی آموزندگان، نتیجه ی تجارب آنان است. به سخن دیگر آنان واقعیت راچیزی میدانند که ساخته ی خود فرد است. همچنین بر این باورند که آموختن حل مسئله برپایه ی اکتشاف فردی است وآموزنده به نحو درونی برانگیخته می شود وآموزنده به محیطی علاقه دارد که ایجاد انگیزه می کندودرآن به تمرکزش توجه میگردد(آقازاده،۱۳۸۸) .آموختن باید به بالا بردن انگیزه درافراد برای آموختن نیزکمک کند. بسیاری سازایی گران همچنین معتقدند که آموختن فرایندی اجتماعی است.آموزندگانی که ازسطح شناخت فعلی ناراضی هستند دیگران رادرشرکت دادن، مقایسه کردن ودوباره تدوین کردن اندیشه ها درگیر کرده، ازطریق فرایندجمعی درساختارهای یادگیرندگان، فهم های جدید را دوباره سازماندهی میکنند (فردانش،۱۳۸۱). امروزه به دلیل عادات غلط تغذیه ای وگسترش شهرنشینی وکمبود آگاهی در موردسلامتی، بشربامشکلات بسیاردست به گریبان است که بیماری های تمدن نامیده میشود.یکی از آنها چاقی است که دارای علل مختلفی بوده،ولی نوعی از آن نیزمربوط به نداشتن برنامه غذایی صحیح است.درواقع اضافه وزن وچاقی که ازمشکلات جوامع امروز به شمار می آید،درارتباط مستقیم با بروزبسیاری ازبیماری ها ازجمله:بروزفشارخون بالا،کلسترول وتری گلیسیرید خون بالا،بیماری های قلب وعروق،بیماری های تنفسی وبیماری های فرسایشی مفاصل(که به وضوح شیوع آن درافرادچاق بیشترمی بینیم) است.۸۰٪ افرادی که به بیماری قند یا دیابت غیروابسته به انسولین مبتلا میشوند چاق هستند.بروزانواعی ازسرطان ها درمردان چاق وزنان چاق در مقایسه باسایرافرادبیشتراست.درتمام موارد ذکرشده کاهش وزن در بهبود علائم نتایج مثبتی رادرپی داشته است.به عنوان مثال کاهش حتی ۵کیلوگرم از وزن نقش بسزایی درکاهش کلسترول و تری گلیسیرید دارد(محبوب،۱۳۹۱). براساس تعریف سازمان بهداشت جهانی(2015) اضافه وزن وچاقی بعنوان تجمع غیرطبیعی یا بیش از اندازه چربی در بدن که سلامتی فرد را مختل میکند شناخته میشود وبرای ارزیابی آن از شاخصی به نام شاخص توده ی بدنی [2]که ازنسبت وزن به مجذورقد به دست می آید ودرمقیاس جهانی مقبولیت زیادی دارد، استفاده میشود وبراساس تعریف سازمان بهداشت جهانی برای طبقه بندی چاقی واضافه وزن، افرادباشاخص توده بدنی کمتراز ۱۸.۵کم وزن، بین ۲۵-۱۸.۵دارای وزن نرمال، بین ۳۰-۲۵ مبتلا به اضافه وزن وبیشتراز۳۰ مبتلا به چاقی می باشند(کشاورز،۱۳۸۵). تعریف معتبردیگری ازچاقی عبارتست ازعدم تعادل بین انرژی دریافتی وانرژی مصرفی،که باذخیره بیش از حد چربی نمایان می شود(فرشچی،۱۳۹۱). سازمان بهداشت جهانی چاقی را یکی ازمهمترین بیماری های غیر واگیردرحال گسترش تعریف کرده است که سالانه حدود۱۰٪تا۲۰٪ هزینه های بهداشتی یک کشوررابه طور مستقیم وغیرمستقیم درگیرمیکندوپیش بینی کرده است که ممکن است اضافه وزن ومرض چاقی به زودی جای برخی از نگرانی های دیرین درمورد سلامت عمومی مانند سوءتغذیه و بیماری های عمومی رابه عنوان پراهمیت ترین عامل ضعف سلامتی بگیرد(مجله سپید پزشکی ایران، ۱۳۹۳). چاقی یک بیماری پیچیده وچندعاملی است که از واکنش بین عوامل ژنتیکی، متابولیکی، اجتماعی، رفتاری وفرهنگی ناشی میشود.چاقی اثرات مهمی برسلامت جسمی، سلامت روانی _ اجتماعی وطول عمروکیفیت زندگی دارد وشیوع آن به میزان هشداردهنده ای روبه فزون است وبه یک مشکل همه گیر تبدیل شده است.عوارض پزشکی متعددچاقی درافراد اعم ازبیماریهایی نظیر دیابت نوع ۲، افزایش فشارخون وعوارض قلبی-عروقی و… در کنارعوارض روانی _ اجتماعی آن سلامت فرد را باخطرجدی مواجه می سازد. به دلیل شیوع، هزینه وآثاری که برسلامتی داردبه عنوان معضلی درسلامت عمومی وهمچنین بامشکل اقتصادی جامعه راتحت تاثیر قرارمیدهد. علاوه براین باتوجه به این که چاقی یکی از مهم ترین علل مرگ ومیرافراد(به دلیل بروزبیماری های مختلف که دربالا ذکرشد) است، بنابراین با ارائه آماردقیق ومنظم توسط مراکزوسازمان های ذیربط داخلی به اتخاذ سیاست های صحیح دریک نظام سلامت جامع کمک خواهدشد. به همین دلیل چاقی نه تنها به عنوان معضلی درسلامت عمومی، بلکه مشکلی اجتماعی، اقتصادی وسیاسی قلمداد می شود. تغذیه یک عامل مهم برای زندگی سالم است.بنابراین آموزش هدفمند برنامه های تغذیه ای درجهت حفظ سلامتی افراد ضرورت دارد. باتوجه به این که درکشورما برنامه های سلامتی به مسئله مهم آموختن کم پرداخته شده وموجب شده کاهش وزن، حتی زمانیکه به منظورسلامتی افراد می باشد، موفقیت آمیزنبوده واگر موفق باشد ،کوتاه مدت بوده وبه حالت اول بازگردد. آموختن باید به گونه ای باشد که شخص در آموختن به صورت فعال مشارکت داشته باشد. بهترین ومؤثرترین روش اشتراک گذاشتن دانش وحقایق بهداشتی و درگیرشدن افراد در این حیطه می باشدوآموختن بهداشت به صورت خودخواسته باشد. به گفته ی اختیاری (۱۳۹۳) آگاهی ودانش مناسب تغذیه ای اولین ومهم ترین قدم برای مقابله باخطر چاقی و اضافه وزن می باشد ولی بعضی ازافراد با داشتن دانش کافی، همچنان باخطر چاقی و اضافه وزن روبروهستند که دراین باره تغییر نگرش افراد ، تغییرافکار وباورهای غلط به درست وتصحیح رفتارهای غلط وبالا بردن انگیزه برای داشتن زندگی سالم سبب می شود کاهش وزن وحفظ آن با موفقیت همراه باشد .مسئله ی ما دراین پژوهش فقدان آگاهی ونگرش درست به عادات تغذیه ای افراد ونداشتن انگیزه ی بالا برا ی سلامتی است که یکی از شاخص های آن وزن متعادل می باشد. ۱-۴ اهمیت و ضرورت پژوهش: درنخستین کنگره بین المللی تغذیه وسیزدهمین کنگره تغذیه در ایرا ن درسال۹۳، معاونت تحقیقات وفناوری وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشکی با اشاره به اینکه زندگی ماشینی وکم شدن تحرک شهروندان سبب شده تا۶۵٪ از ایرانیان با چاقی یا اضافه وزن مواجه باشند، بیان داشت: بیماری های غیرواگیر۸۵٪ ازعلل مرگ ومیررا درکشور به خود اختصاص داده است که سکته قلبی ونارسایی تنفسی را میتوان ازجمله این بیماری ها دانست وبیماری های قلبی وعروقی مهم ترین مشکلی است که در ایران با آن مواجه هستیم که میتواند با دارو، رژیم غذایی و ورزش کنترل کرد. همچنین عضو کمیته علمی این کنگره بابیان اینکه براساس آخرین یافته های پژوهشی حدود۳۰٪جمعیت کشور به بیماری کبد چرب غیرالکلی مبتلا هستندکه این آمارنگران کننده است،گفت:این درحالیست که ۱۰سال پیش آمارمبتلایان به بیماری کبدچرب درکشورزیر۱۰٪ بوده است وتغذیه غلط ازمهم ترین دلایل ابتلا به بیماری کبدچرب غیرالکلی است که بیماری های قلبی_ عروقی ازقبیل تصلب شرایین ونارسایی قلب وعروق را به همراه دارد. همچنین در پژوهش های اخیر درکشورمان ردپای ۲۰ خوراکی آسیب رسان به سلامت، درسبد غذایی روزانه ی مردم شناسایی شده است (دیناروند،رئیس سازمان غذا و دارو). رئیس سومین کنگره پیشگیری و درمان چاقی درایران (۱۳۹۳)گفت:دریافت مواد غذایی نا مناسب و کم تحرکی دو عامل مهم در افزایش شیوع چاقی بعد از جنگ جهانی دوم،استفاده نا مناسب از مواد غذایی و کم تحرکی باعث افزایش اضافه وزن و چاقی شده به طوری که شیوع اضافه وزن و چاقی در۵۰ سال پیش از ۱۰ درصد به حدود ۷۰ درصد رسیده است(ویژه نامه شماره ۱۹ پژوهشکده علوم غدد ومتابولیسم دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی شهید بهشتی ). به گفتۀ فریدون عزیزی رئیس سومین کنگره چاقی و درمان چاقی در ایران (۱۳۹۳)چاقی به عنوان مهم ترین مساله بهداشتی درمانی قرن در اکثر کشورهای جهان تلقی می شود و سازمان های جهانی که مسایل بهداشتی را تحت نظر دارند چاقی را به عنوان مشکل اصلی بروز بیماری های غیرواگیر ازجمله بیماری های قلبی، دیابت و سرطان در قرن ۲۱ قلمداد می کنند. وزارت کشاورزی ایالات متحده [3](۲۰۱۵) معتقداست با استفاده از برنامه های تغذیه ای صحیح،می توان ابتلاءبه مرگ ومیرناشی ازبیماری های قلبی را به میزان ۲۵٪ وسرطان را تا ۲۰٪ کاهش داد(نیک اعتقاد، ۱۳۷۲). معاون وزیر بهداشت درهمایش بسیج ملی کاهش مصرف نمک بیان داشت:۴۷میلیون ایرانی غذای ناسالم میخورند(سپید، روزنامه پزشکی ایران، ۱۳۹۳). شیوع اضافه وزن وچاقی در دهه ی اخیربه سرعت افزایش یافته است.پیش بینی میشود دوسوم بار بیماری ها در سال ۲۰۲۰ مربوط به بیماری های غیرواگیرمزمن باشد که اغلب با تغذیه وشیوه زندگی مرتبط هستند(همان). درجمهوری اسلامی ایران امربهداشت همواره درمباحث توسعه مندی کشورمدنظر بوده است چنانچه فصل ۲۵ قانون برنامه ی سوم توسعه اقتصادی ،اجتماعی وفرهنگی کشوربه بهداشت ودرمان اختصاص داده شده است ومخصوصا در ماده ی ۱۹۲ برای ارتقاء سلامت وبهداشت تاکید شده است(منصور،۱۳۷۷). ازدهه ی۱۹۸۰ سازمان بهداشت جهانی توجه خودرا ازرفتارهای انفرادی به گروهی وآموزش و درگیرشدن افراد درسلامتی اشان ارتقاء داد. اگرچه آموزش های عمومی به منظور افزایش آگاهی تغذیه ای وپیروی از آن ها صورت میگیرد ولی شکاف عمیقی میان آنچه درباره دریافت های غذایی توصیه می شود وآنجه درعمل ورفتارهای غذایی مشاهده می شود،وجوددارد. موفقیت برنامه های ارتقاءسلامت درزمینه تغذیه سالم نیازمند آگاهی افراد دراین زمینه است،اگرچه آگاهی همان رفتار نیست ولی می تواند یک عامل تعیین کننده رفتارهای غذایی باشدوبی شک یکی اززیباترین ابعاد مشارکت مردم در تغییرو اصلاح اوضاع بهداشتی، درگیری فعال افراد در وضع سلامتی خودشان است وعادات غذایی مطلوب وتغذیه صحیح درپیشگیری از بیماریها وداشتن زندگی سالم مؤثراست وبه بهبودکیفیت زندگی کمک می کند.باتوجه به اینکه ایران دهمین کشورچاق جهان است (دیلی تلگراف، ۱۳۹۱) و آمار اضافه وزن و چاقی براساس پژوهشی دربین خانم ها ی تهران از ۲۷٪و در بعضی مناطق تا ۶۳٪ متغیر است که این وضعیت ازنظرپزشکی و سلامتی باید جدی گرفته شود (معاون مرکز دانشگاه علوم پزشکی ایران،۱۳۹۳ ). در گزارش اخیر مطالعه بررسی سلامت ملی و وضعیت تغذیه ای(۱۳۹۳) ۱۷ ٪ از افراد ۹-۲ سال از چاقی رنج می برند در حالیکه این میزان در دهه ی پیش ۵٪ بود و همچنین ۸٪ از نوجوانان۱۹-۱۵ ساله که دچارچاقی هستند، اختلال افسردگی عمده راتجربه می کنند. به طورکلی افراد چاق به علت نداشتن آگاهی لازم تغذیه ای و استفاده از رژیم های لاغری غیراستاندارد دچارکمبودهای مواد مغذی می شوندکه تهدیدی جدی برای سلامتی به شمار می آید. باتوجه به آمار اضافه وزن وچاقی در ایران و عوارض ناشی ازآن برسلامت افراد جامعه ونیزبیماریهای ناشی ازآن همراه با بنیادنگره ای این پژوهش نشان دهنده مسئله ی مهمی است که پرداختن به آن ضروری است. ازآن جایی که در کشورما مطالعات پراکنده ومحدودی در مورد تاثیرروش های مختلف آموزش بهداشت روی آگاهی تغذیه ای وتغییر نگرش نسبت به صحیح مصرف کردن موادغذایی وعملکرد افراد(کاهش وزن بصورت علمی) صورت گرفته است.امیداست با انجام این طرح آموزش تغذیه تاثیرات مثبت همراه شدن رژیم غذایی با آموزش را نشان دهیم.
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 03:31:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|