پایان نامه اختیارات و روابط مالکین در بیع زمانی | ... | |
اردیبهشت 1393 (در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است) تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب مقدمه. 1 الف) طرح موضوع. 1 ب) دلائل انتخاب موضوع. 3 ج) سؤال اصلی.. 3 د) سؤالات فرعی.. 3 ن) فرضیه. 3 و) نقد ادبیات موضوع. 4 هـ) روش تحقیق.. 5 ی) سازماندهی تحقیق.. 5 فصل اول: مالکیت موقت.. 6 مبحث اول: شناسایی مالکیت موقت و مشروعیت آن.. 7 گفتار اول: شناسایی مالکیت موقت… 7 بند اول: تعریف مالکیت… 7 بند دوم: آثار مالکیت… 9 1ـ حق استعمال.. 9 2ـ حق استثمار 10 3ـ حق اخراج از ملکیت (حق تصرف) 10 4ـ حق تصرف.. 11 بند سوم: صفات مالکیت… 12 1ـ مطلق بودن.. 12 2ـ منحصر بودن.. 12 3ـ دائمی بودن.. 13 گفتار دوم: مشروعیت مالکیت موقت… 15 بند اول: دلایل مخالفین مالکیت موقت… 16 1ـ اقتضای قاعدهی تسلیط.. 16 2ـ عدم سابقه شرعی.. 17 3ـ عدم تفکیک پذیری مالکیت از مملوک… 17 4ـ مغایرت مالکیت موقت با ماهیت مالکیت… 19 بند دوم: دلایل موافقین مالكیت موقت… 21 1ـ مالکیت موقت با شرط فاسخ.. 21 2ـ موقت بودن مالکیت ادبی، فنی و صنعتی.. 21 3ـ مالکیت موقت مستأجر نسبت به ابنیهی احداثی بر اساس توافق با موجر. 22 4ـ امکان تقیید مالکیت به کسر مشاع. 22 5ـ حقیقت عرفیهی مالکیت… 23 مبحث دوم: بررسی بیع زمانی به عنوان مصداقی از مالکیت موقت… 26 گفتار اول: مفهوم، محاسن و معایب بیع زمانی.. 26 بند اول: مفهوم بیع زمانی.. 26 بند دوم: محاسن بیع زمانی.. 29 بند سوم: معایب بیع زمانی.. 30 گفتار دوم: ماهیت بیع زمانی.. 31 بند اول: ویژگیهای قرارداد بیع زمانی.. 31 1ـ تملیکی یا عهدی بودن قرارداد بیع زمانی.. 31 2ـ معوض یا غیر معوض بودن قرارداد بیع زمانی.. 32 3ـ رضایی یا تشریفاتی بودن قرارداد بیع زمانی.. 33 4ـ مورد معامله در قرارداد بیع زمانی: عین یا منفعت… 33 5ـ لزوم یا جواز قرارداد بیع زمانی.. 34 6ـ دائمی یا موقت بودن مالکیت… 34 7ـ طولی بودن مالکیتها 34 بند دوم: بیع زمانی در قالب عقود معین.. 34 1ـ عقد صلح.. 35 2ـ عقد شرکت… 38 3ـ عقد اجاره 43 4ـ حق انتفاع. 44 5ـ عقد بیع. 45 بند سوم : بیع زمانی و عقود نامعین.. 50 فصل دوم: اختیارات و مسؤولیتهای مالکین در روابط با یکدیگر و اشخاص ثالث در بیع زمانی.. 52 مبحث اول: اختیارات و تعهدات مالکین در بیع زمانی.. 53 گفتار اول: اختیارات مالکین در بیع زمانی.. 53 بند اول: حق استعمال در بیع زمانی.. 57 بند دوم: حق استثمار در بیع زمانی.. 57 بند سوم: حق اخراج از ملکیت (حق تصرف) در بیع زمانی.. 57 1ـ تصرفات حقوقی.. 58 2ـ تصرفات مادی.. 58 گفتار دوم: تعهدات مالکین در برابر یکدیگر در بیع زمانی.. 60 بند اول: تخلیهی مملوک زمانی.. 63 بند دوم: هزینه تعمیرات و نگهداری.. 64 بند سوم : تخریب و بازسازی.. 66 مبحث دوم: حدود اختیارات مالکین با اشخاص ثالث در بیع زمانی.. 68 گفتار اول: روابط مالکین با فروشنده 68 بند اول : تسلیم مملوک زمانی.. 69 بند دوم :آثار تسلیم. 77 1ـ انتقال مالکیت… 77 2ـ ساقط شدن حق حبس…. 78 3ـ انتقال ضمان معاوضی.. 80 گفتار دوم: روابط مالکین با اشخاص ثالث دیگر. 92 بند اول: غصب مملوک زمانی.. 92 بند دوم: ادعای ثالث نسبت به مملوک زمانی.. 93 بند سوم: رهن مملوک زمانی.. 96 نتیجه. 105
مقدمه الف) طرح موضوع زندگی شهریِ کسل کننده امروزی، خوشگذران بودن انسان و علاقه وی به تنوع طلبی سبب شده تا به فکر یافتن راه حلی برای یکنواختی اماکن تفریحی خود برآید. برای رسیدن به هدف مذکور تعویض مکرر اماکن تفریحی کار دشواری است. به منظور رسیدن به اهداف مذکور و دور ماندن از معایب بیان شده، قرارداد بیع زمانی[1] به وجود آمد. مسأله بیع زمانی هنگامی در ایران مطرح شد که شرکتی به نام «شرکت مجتمعهای توریستی و رفاهی آبادگران ایران» در سال 1373 اقدام به فروش هفتگی آپارتمانها و ویلاهای توریستی واقع در ساحل جزیره کیش نمود. این شرکت درآگهیها و تبلیغات خود از عنوان «تایم شر»، «مالکیت زمانی» و «بیع زمانی» استفاده میکرد. ویژگی اصلی این قرارداد، این است که مالکیت یک مال برای زمان محدود و مشخص در سال به خریداران منتقل میشود. در نتیجه راجع به یک مال، مالکین متعدد وجود دارد که حق مالکیت و انتفاع آنان از مبیع، محدود به زمان معینی است. هر مالکی در زمان معین شده در قرارداد، مفروزاً مالک مبیع است و در نتیجه می تواند انحاء تصرفات را در آن کند، ولی با توجه به اینکه سایر مالکین نیز در آینده حق مالکیت و بهره برداری از مال مذکور را دارند، دامنهی تصرفات هر مالک مانند سایر بیعها نیست و محدود است و همین محدودیت موجب میشود هر مالکی نتواند برخی تصرفات را در ملک انجام دهد و اگر انجام دهد در برابر سایر مالکین مسؤول خواهد بود. هر خریداری با فروشنده معامله می کند و طرف معاملهی وی، فروشنده است. در نگاه اول میتوان گفت هیچ یک از خریداران با یکدیگر ارتباطی ندارند و فقط هر یک از آنان مبیع واحدی را در زمان مشخص مالک هستند. اما وجود یک مملوک زمانی، قدر مشترک تمامی مالکیتهاست و به همین دلیل باید با همکاری و ارتباطی منظم و اصولی با یکدیگر از مملوک زمانی محافظت نمایند تا تمامی آنان بتوانند در مقطع زمانی خویش بهرهی کافی را از ملکیت خویش ببرد و مملوک زمانی نیز از عمر بیشتری برخوردار باشد. هیچ یک از آنان نباید از این رابطه منظم و اصولی پا را فراتر نهد و گرنه در برابر سایر مالکین مسؤول قلمداد میشود و ملزم به جبران خسارت آنها خواهد بود. اشخاص ثالث ممکن است تصرفات مادی و حقوقی در مملوک زمانی انجام دهند و به تبع آن مالکین میتوانند به آنان رجوع کنند، ولی اختیارات مالکین در رجوع به اشخاص ثالث نیز در قرارداد بیع زمانی گسترده نیست و دارای حدودی میباشد. اختیارات مالکین در رجوع به شخص فروشنده در مورد موضوع تسلیم مملوک زمانی است. بدین نحو که تسلیم مملوک زمانی به خریدار اول کافی نیست و فروشنده باید به تک تک خریداران تسلیم نماید و هریک از مالکین هنگام رسیدن مقطعِ مالکیت خویش این اختیار را دارد که به فروشنده (شخص ثالث) رجوع نماید تا وی مبیع را به وی تسلیم کند. در موردی که مبیع در دستِ یکی از مالکان تلف میشود، ممکن است قائل باشیم که با تسلیم مبیع به خریدار اوّل ضمان معاوضی نیز به خریداران منتقل میشود؛ در نتیجه اگر مبیع در دست خریدار اوّل تلف شود وی هیچ مسؤولیّتی نسبت به تلف مبیع در برابر سایر خریداران ندارد و تلف مبیع از کیسة تمام مالکان است. شاید بتوان گفت مالکی که مبیع در دست وی تلف شده است مسؤول ِتلف ِمبیع در برابر سایر مالکین است زیرا ضمان معاوضی با تسلیم مبیع به خریدار منتقل میشود ولی میتوان گفت مالکان دیگر نمیتوانند به مالکی که مبیع در دست وی تلف شده است رجوع کنند زیرا ید او مالکانه بوده است و همچنین مرتکبِ تعدی وتفریط در استفاده و نگه داری از مال نشده است. ولی اگر قائل باشیم که این ارادة ضمنی در هریک از قراردادها با فروشنده وجود دارد که فروشنده در موعد مقرّرمبیع را به هر یک از خریداران جداگانه تسلیم کند؛ در نتیجه اگر مبیع در دست خریدار اوّل تلف شود سایرخریداران میتوانند به فروشنده رجوع وثمن معاملة خود را دریافت کنند زیرا با تلف مبیع قرادادهای آنان منفسخ میشود. همچنین اگر مالکی که مبیع در دست وی است، خسارتی به مبیع وارد کند و بعد مدّت مالکیّت وی به اتمام برسد، مالک بعدی می تواند به عنوان مالک به وارد کنندة خسارت (مالک قبلی) رجوع کند وخسارت وارده را مطالبه کند و نیز ب) دلائل انتخاب موضوع
[جمعه 1398-07-12] [ 06:58:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|