افراد تمایزیافته:/پایان نامه هموابستگی زوجین
ویژگی های افراد تمایزیافته:

این افراد تعریف مشخصی ازخودوعقایشان دارند.می توانند جهت خویش رادرزندگی انتخاب نمایند ودرموقعیت های شدیدعاطفی که دربسیاری ازافرادبه بروز رفتارهای غیرارادی وگرفتن تصمیمات نافرجام منتهی می شود،کنترل خودرا ازدست ندهند و با در نظرگرفتن عقل ومنطق تصمیم گیری کنند. درمقابل افراد تمایز نایافته که هویت تعریف شده ای ندارند، درتنش ها ومسائل بین شخصی  موجودهمراه با موج عاطفی خانواده حرکت میکنندودرنتیجه اضطراب  مزمن بالایی راتجربه کرده ومستعد مشکلات روان شناختی وبروزنشانه های بیماری هستند (گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت ترجمه شاهی براواتی, 1388).

افراد تمایزیافته قادرند درموقعیت های مختلف انتخاب کنند که مطابق با احساساتشان رفتار کنندیابراساس تفکرشان،درحالیکه برای افراد تمایزنایافته تصمیم گیری به طورجداگانه ازدیگران، سخت است به همین جهت تمایل دارند همگام بالگوهای عاطفی حاکم درخانواده پیش روند (مینوچین، سالوادور ترجمه: ثنایی ذاکر, 1390).

هرفردبرای بالغ شدن باتمایزیافتگی مواجه است. تمایز یافتگی را میتوانیم دررسیدن به اهداف زیرتوصیف کرد:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

1)رشدپیداکردن درتوانایی بررسی اینکه من کجاوچطوربا خانواده ام تناسب دارم.

2)رشدپیداکردن درتوانایی مسئولیت پذیری کامل زندگی درحالیکه متعهدم تابه آنهایی که دوستشان دارم نزدیک شوم.

3)تمایل به اینکه واقعاًبگویم که هستم ومیخواهم که باشم درحالیکه سایرین سعی دارند به من بگویند،که هستم وکه باید باشم.

4)ارتباط با سایرین درحالیکه بحران وفشار وناآرامی هنوزوجوددارد.

5)توانایی آشکارسازی آنچه نیازدارم وکمک به سایرین برای رفع تقاضاهایشان.

توانایی درک آنچه نیازدارم ونمی توانم درزندگیم وزندگی سایرین برآورده کنم (نیکخواه, 1390).

هشت مفهوم اصلی در رویکرد بوئن:

رکن اصلی خانواده درمانی بوئنی آن است که درتمام زندگی،اضطراب مزمن وجوددارد,که ناشی از       قلمرو زندگی است. این اضطراب  هم عاطفی وهم جسمی است. چنانکه اضطراب پایین باشد حاکی ازآن است که بین افراد یا خانواده مشکلات محدودی وجوددارد. درچنین مواردی سیستم عاطفی خانواده آشفته  نیست (مرچی, 1389). این اضطراب مزمن بخش اجتناب پذیری از طبیعت به شمار می آید، هرچند امکان دارد به شیوه ی متفاوت  وبه درجات مختلف ،بسته به موقعیت خاص خانواده وملاحظات فرهنگی متعدد، خودرا متجلی سازد(فریدمن،1991). به نظراو، اضطراب مزمن ازطریق نسل های قبل، که تأثیرونفوذشان کماکان درحال حاضروجوددارد، منتقل می شود، بدین شکل که خانواده دائماً درحال کشمکش برسرمتعادل سازی میان احساس باهم بودن ووحدت وتفکیک خوددراعضاست (گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت ترجمه شاهی براواتی, 1388).

بوئن معتقدبودکه اضطراب موجب تحریک نظام عاطفی افراد مستعد اضطراب،بی اعتنایی نیست به نظام شناختی،باعث بروزرفتاری می شود که خودکاریامهار ناشده است(پاپرو[1]، 1990). ازلحاظ خانواده وقتی خانواده ای درگیر ودارچالش بانیروهای معطوف به وحدت وتفرد است، لاجرم اضطراب پیروی فردی کاهش پیدامی کند. درنتیجه کاهش خود پیروی فرددچارافزایش اضطراب مزمن می شود.رسیدن با افتراق وتفکیک(تمایز یافتگی)است فرایندی که درآن فردیادمی گیردمسیرحرکت خویش راترسیم کندنه آنکه دائماًازرهنمودهای خانواده یادیگران تبعیت نماید (گلدنبرگ، ایرنه و گلدنبرگ، هربرت ترجمه شاهی براواتی, 1388).

[1] Papro

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-21] [ 07:36:00 ب.ظ ]