عنوان                                                                                  صفحه

9-2)رابطه جهت­گیری هدف و پیشرفت تحصیلی
28
10-2)خودتنظیمی
30
11-2)یادگیری
30
12-2)یادگیری خودتنظیمی
31
13-2)الگوهای یادگیری خودتنظیمی
33
1-13-2)الگوی پنتریچ
33
2-13-2)الگوی چرخه­ای یادگیری خودتنظیمی – تحول زیمرمن
34
3-13-2)نظریه پنتریچ و دی­گروت
35
4-13-2)الگوی انگیزش – انتظار اکلس و پنتریچ
36
14-2)پیشرفت تحصیلی
38
1-14-2)سنجش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
44
15-2)پیشینه پژوهش
44
1-15-2)پژوهش­های خارجی
46
2-15-2)پژوهش­های داخلی
53
16-2)جمع­بندی
66
  فصل سوم : روش پژوهش
 
1-3)روش و طرح پژوهش
70
2-3)جامعه آماری
70
3-3)روش نمونه­گیری و حجم نمونه
70
4-3)ابزار پژوهش
71
1-4-3)پرسشنامه جهت­گیری هدف AGQ
72
1-1-4-3)شیوه نمره­گذاری
72
2-1-4-3)ویژگی­های روان­سنجی                                                                     73

عنوان                                                                                  صفحه

2-4-3)پرسشنامه راهبردهای خودانگیخته برای یادگیری MSLQ
73
1-2-4-3)نام­گذاری عامل­ها
74
2-2-4-3)شیوه نمره­گذاری
75
3-2-4-3)ویژگی­های روان­سنجی
75
5-3)روش جمع­آوری اطلاعات
77
6-3)روش اجرای اصل پژوهش
78
7-3)روش تجزیه و تحلیل داده­ها
78
 فصل چهارم: تحلیل آماری داده­ها
 
1-4)توصیف داده­ها
80
2-4)تحلیل داده­ها
82
 فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری
 
1-5)بحث و نتیجه­گیری
91
2-5)محدودیت­ها و مشکلات پژوهش
96
3-5)پیشنهاد­های پژوهش
96
1-3-5)پیشنهادهای کاربردی
97
منابع فارسی
98
منابع لاتین
105
پیوست­ها
109
چکیده انگلیسی
112
چکیده
این پژوهش با هدف ” مقایسه جهت­گیری هدف، پیشرفت تحصیلی و خودتنظیمی (باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم) در دانشجویان کارشناسی ارشد روان­شناسی با مدرک کارشناسی مرتبط و غیرمرتبط ” انجام شد. بدین منظور به روش تصادفی مرحله­ای از کلیه واحدهای دانشگاهی مناطق 8 و 12 دانشگاه آزاد اسلامی، واحدهایی که دارای مقطع کارشناسی ارشد روان­شناسی بودند مشخص و از میان آن­ها سه دانشگاه به تصادف انتخاب شدند، سپس به روش طبقه­ای نامتناسب (جنسیت به­عنوان طبقه) و با استفاده از فرمول مبتنی بر فاصله اطمینان ، 200 دانشجوی کارشناسی ارشد روان­شناسی (100 نفر با مدرک کارشناسی مرتبط و 100 نفر با مدرک کارشناسی غیرمرتبط) به­عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع­آوری داده­ها از پرسشنامه­های هدف­های پیشرفت الیوت و مک گریگور (AGQ)  و راهبردهای خودانگیخته برای یادگیری (MSLQ)، و معدل ترم­های پیش دانشجویان، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده­ها، آمار توصیفی و آمار استنباطی (MANOVA و t  مستقل ) به­کار گرفته شد. نتایج بدست آمده

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

ازتحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین میانگین مؤلفه­های باورهای انگیزشی دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد هم­چنین بین پیشرفت تحصیلی دو گروه تفاوت معنادار یافت شد، به­این صورت که میانگین باورهای انگیزشی و پیشرفت تحصیلی در گروه دانشجویان غیرمرتبط بالاتر است.و هیچ تفاوت معناداری بین مؤلفه­های راهبردهای یادگیری خودتنظیم و جهت­گیری هدف در دو گروه یافت نشد. نتیجه­گیری: جهت­گیری هدف دانشجویان کارشناسی ارشد روان­شناسی بیشتر تسلطی است و از راهبردهای یادگیری خودتنظیم استفاده می­کنند. آن­چه موجب افزایش پیشرفت تحصیلی در دانشجویان غیرمرتبط شده است، باورهای انگیزشی، واکنش­های عاطفی، علاقه درونی و عقاید ارزش کار است که می­توان آن را به جذابیت رشته تحصیلی و جدید بودن مطالب آموزشی برای این گروه از دانشجویان، نسبت داد.                                         

کلیدواژه­ها : جهت­گیری هدف، خودتنظیمی، باورهای انگیزشی، پیشرفت تحصیلی، کارشناسی ارشد

1-1-مقدمه
واقعیتی مهم و انکار­ناپذیر، آن است که تمامی پیشرفت­های مهم و عظیم انسان در دنیای امروز، زاییده یادگیری است. انسان بیشتر توانایی­های خود را از طریق یادگیری و آموزش به دست می­آورد. از طریق یادگیری، فرایندهای ذهنی را کاربردی می­کند و به عمل در می­آورد. یکی از عوامل مهم مؤثر بر یادگیری، خصوصا در دانش­آموزان و دانشجویان، انگیزه تحصیلی است. با انگیزه­بودن و اشتیاق به دستیابی به موفقیت، از جمله اهداف همیشگی روان­شناسان، مربیان و متولیان آموزش و پرورش و آموزش عالی بوده است. پیشرفت تحصیلی[1]، علاوه بر این که خود به تنهایی یک هدف به شمار می­آید، بلکه درگیر شدن فعال در محیط آموزشی و انگیزه داشتن نسبت به یادگیری، به بسیاری از ویژگی­های روان­شناختی منجر می­شود. مانند: عزت­نفس[2]، سازگاری[3]، مسئولیت­پذیری[4] و صلاحیت[5] (جسر و جسر[6]، 1997؛ استینبرگ[7]، 1996؛ به نقل از گرولنیک [8] و همکاران، 2007)

از مهم­ترین اهداف نظام­های تعلیم و تربیتی که همواره مورد توجه پژوهشگران نیز بوده است، پرورش فراگیرانی با­انگیزه، هدفمند، پیشرفت­گرا و کارآمد می­باشد. دانش روان­شناسی به ویژه در حیطه­ی انگیزش و یادگیری، با تکیه بر یافته­های تحقیقاتی خود، بیشترین نقش را در پیشبرد این مسیر ایفا کرده و همواره دستاوردهای بزرگی برای شناسایی و فهم رفتار انسان و همچنین ارتقاء توانایی­های او داشته است. علاقه و رغبت به رشته تحصیلی و در امتداد آن، شغل و حرفه و تخصص، ریشه در عوامل مختلفی دارد. به طور کلی باید گفت که علائق تحصیلی، متاثر از عوامل فردی، اقتصادی، اجتماعی و تناسب محتوی با توانمندی­ها و استعدادهای اشخاص دارد و از آنجا که تحصیل هر کس، برای احراز حرفه­ای در آینده است و داشتن حرفه مناسب می­تواند منبعی برای تامین نیازهای فرد و جامعه، احترام به خویشتن و سازگاری سالم باشد، لذا بدیهی است که تصدی در حرفه­ای که مورد علاقه افراد نیست، باعث به وجود آمدن تنش، نگرانی، بیماری­های جسمی و روحی، و عدم تطابق اجتماعی ودر نهایت به هدر رفتن سرمایه­های مادی و معنوی خواهد شد که حتی گاهی، تمام روابط فرد را به طور مستقیم و غیر مستقیم، تحت تاثیرقرار خواهد داد (رئیس­سعدی، 1386).

عواملی که منجر به پیشرفت و به­ویژه پیشرفت تحصیلی می­شوند، متعدد هستند. عواملی هم­چون ویژگی­های شخصیتی، ویژگی­های انگیزشی و ویژگی­های موقعیتی و غیره. اما به طور گسترده فرض     می­شود که انگیزش[9] یکی از عناصر اصلی پیشرفت است (ونتزل[10] و ویگفلد[11]، 2009). دیدگاه­های نظری متعددی در زمینه ماهیت و پرورش دادن انگیزه وجود دارد، نظریه­ای که در سال­های اخیر توجه قابل ملاحظه­ای را به این امر معطوف داشته، نظریه هدف پیشرفت است (ونتزل و ویگفلد، 2009). به طور خلاصه نظریه هدف پیشرفت، انواع اهداف (اهداف ویا دلایل) را مشخص می­کند که به رفتارهای مربوط به پیشرفت، جهت  می­دهد. پنتریچ[12] و شانک[13] (2002)، جهت­گیری هدف[14] را بیانگر الگوی منسجمی از باورهای فردی می­دانند که سبب می­شود تا فرد به شیوه­های مختلف به موقعیت گرایش پیدا کند و به فعالیت بپردازد و با توجه به موقعیت خود پاسخ مناسب را صادر کند (پنتریچ و شانک،2002 / 1386).

رویکرد جهت­گیری هدف یکی از معدود رویکردهایی است که به توضیح و تبیین علل پیشرفت و دلایل و مقاصدی که فراگیران از درس خواندن و سایر رفتارهای تحصیلی خود دارند، می­پردازد. درهر صورت با وجود رویکردهای متنوع انگیزشی، جهت­گیری هدف کاربردی­ترین رویکرد جهت درک یادگیری، بهبود آموزش و چگونگی برخورد دانشجویان با تکالیف آموزشی بوده که به ارائه باورهای دانشجویان و یادگیرندگان در مورد شیوه­های رویارویی و درگیر شدن با تکالیف می­پردازد (ایمز[15] و آرچر[16]، 1984؛ ایمز، 1992؛ دوئک[17] و لگیت[18]، 1988؛ به نقل از بابایی، 1377؛ بالاوندی، 1380).

این جهت­گیری در موقعیت­های تحصیلی، مبین انگیزه فرد از تحصیل است و به همین دلیل تمایلات، کنش­ها و پاسخ­های او را در موقعیت­های یادگیری تحت تاثیر قرار می­دهد. جهت­گیری هدف را نباید با اهداف ویژه­ای که در موقعیت­های آموزشی برای فعالیت­ها در نظر می­گیرند، یکی دانست. این گونه اهداف صرفا محرک فرد برای یادگیری یک تکلیف ویژه هستند. از دیگر سوی بر خلاف اهداف آموزشی که مبنای تشابهات فردی است، جهت­گیری هدف مبنای تفاوت­های فردی در موقعیت­های تحصیلی است و بر اساس آنها می­توان میزان موفقیت فرد را در این­گونه موقعیت­ها پیش­بینی نمود (دوئک و لگیت، 1988؛ پنتریچ و شانک، 2000؛ ایمز، 1992؛ دوئک،2000 ؛ به نقل از  شریفی اردانی، خیر، حیاتی، رئیسی، روحی، 1392؛ برزگر، دلاور، احدی، 1391).

 پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پرورش و آموزش عالی می­باشد و می­توان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش یاد کرد. معمولا پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمون­های نهایی و استاندارد، مورد سنجش قرار می­گیرد و نمراتی را که دانشجویان در طول دوره تحصیل کسب می­کنند، نشانی از میزان پیشرفت تحصیلی آنها تلقی می­کنند، با وجودی که کمیت و

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-21] [ 04:59:00 ب.ظ ]