متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد رشته اقتصاد | ... | |
دارند، سازگار است. بلایای طبیعی یکی از وقایعی است که در صورت نبود یا کمبود سرمایه محافظ به استهلاک شدید سرمایه ها می انجامد. در انتها، شواهدی مبنی بر وجود رابطه مستقیم بین شاخصهای فقر و بلاخیزی کشورها در حضور متغیرهای کنترل ارائه شده است. کلمات کلیدی: رشد، استهلاک، تله فقر، مدل نسلهای هم پوشان، سوانح و بلایا فهرست مطالب 1- فصل اول: کلیات پژوهش. 1 مقدمه و طرح موضوع.. 2 1-1- هدف و محدوده تحقیق.. 5 1-2- پیشینه تحقیق و ادبیات موضوعی.. 5 1-3- فرضیه های تحقیق.. 9 1-3-1- در فرآیند توسعه، انباشت سرمایه بر تابع استهلاک تاثیر می گذارد… 9 1-3-2-…………………… شکل تابع استهلاک غیر خطی و پویاست… 10 1-3-3-……………………….. وقوع تله استهلاک امکان پذیر است… 11 1-4- سوالات تحقیق.. 11 1-5- روش انجام تحقیق و گردآوری اطلاعات.. 12 2- فصل دوم: استهلاک و عوامل تعیین کننده آن.. 14 2-1- نظریه رشد اقتصادی.. 15 2-2- مدل سولو – سوان.. 17 2-3- معماهای رشد.. 20 2-4- گسترش و تعمیم مدل سولو – سوان.. 22 2-4-1-…………………………………….. استهلاک، متغیر از یاد رفته.. 25 2-4-2-…. نقش ارتقای ماندگاری سرمایه در رشد اقتصادی.. 29 2-4-3- مدل اول: ضد بهره وری- افزایش بهره وری در برابر کاهش ماندگاری 30 2-4-4- مدل دوم: چرخش منحنی تولید- بهره وری بیشتر در کوتاه مدت در برابر بهره وری کمتر در بلند مدت.. 32 2-4-5-……………………………. مدل سوم- منحنی بهره وری گسسته.. 34 2-5- مدل سیستم دینامیکی استهلاک.. 38 2-6- نتیجه گیری.. 43 3- فصل سوم: کاربرد منطق فازی در برآورد شاخصهای ترکیبی استهلاک 45 مقدمه 46
3-1- استهلاک در مدلهای رشد.. 47 3-2- روش شناسی رویکرد فازی.. 49 3-2-1-……………………………………………… نظریه مجموعه های فازی.. 51 3-2-2-………………………………………………………… متغییر های زبانی.. 52 3-2-3-……………………………………………….. استدلال در سیستم فازی.. 53 3-3- تدوین الگوی فازی استهلاک.. 57 3-4- نتایج برآورد مدل برای شاخص استهلاک کل.. 66 3-5- وضعیت استهلاک سرمایه در ایران.. 73 3-6- نتیجه گیری.. 75 4- فصل چهارم: سرمایه محافظ در مدل نسلهای همپوشان.. 77 مقدمه 78 4-1- سرمایه محافظ در برابر سرمایه مولّد.. 81 4-2- انواع تلههای فقر.. 83 4-3- سرمایه محافظ و مدل OLG. 84 4-3-1-…………………………………………………………………………………… محیط.. 84 4-3-2-……………………………………………………………………. تعادل عمومی.. 88 4-3-3-………………………………………………………… تابع احتمال پالس.. 88 4-3-4-……………………………………………….. فرم عمومیتابع احتمال.. 101 4-4- مباحثی در سیاست گزاری.. 109 4-4-1-……………………………………………………. تزریق سرمایه محافظ.. 110 4-4-2-………………………………… افزایش نرخ مالیات بر دستمزد.. 111 4-5- نتیجه گیری.. 114 5- فصل پنجم: رابطه فقر و بلاخیزی.. 115 مقدمه 116 5-1- مبانی نظری.. 117 5-2- مروری بر مطالعات تجربی.. 119 5-2-1-………………………………….. ادبیات فقر در ایران و جهان.. 119 5-2-2-. ادبیات اقتصادی بلایای طبیعی در ایران و جهان.. 123 5-3- تخمین الگوی رابطه شاخصهای جامع فقر و بلاخیزی.. 124 5-3-1-……………………………………………………………………… معرفی الگو.. 124 5-3-2-……………………………………………….. منابع و اطلاعات آماری.. 128 5-3-3- نتایج برآورد الگوی «بلاخیزی و فقر» و تفسیر نتایج 129 5-4- معرفی مدل رابطه نرخ فقر سرشمار و بلا خیزی.. 135 5-4-1 منابع و اطلاعات.. 137 5-4-2-……………. الگوی تصریحی رابطه بلایای طبیعی و فقر.. 138 5-5- نتیجه گیری و توصیه های سیاستی.. 145 6- فصل ششم: نتیجه گیری.. 146 6-1- خلاصه تحقیق.. 147 6-2- نتیجه گیری.. 150 6-3- توصیه های سیاستی.. 153 6-4- پیشنهادها.. 154 7- پیوست ها.. 170 پیوست الف: اقتصاد رشد در ایران.. 171 پیوست ب: داده های پایه مدل ارزیابی شاخصهای ترکیبی فازی استهلاک 177 پیوست ج: شاخصهای ترکیبی فازی استهلاک.. 179 پیوست د: شاخص بلاخیزی طبیعی میپل کرافت 2010. 180 مقدمه و طرح موضوع امروزه تفاوتی عمیق در درآمد سرانه بین کشورها در سطح جهان مشاهده میشود به طوری که در آمد سرانه کشورهای برخوردار 30 برابر کشورهای فقیر است (Acemoglu, 2008). این تفاوت زمانی بیشتر نمود مییابد که دریابیم این محاسبات براساس ppp تعدیل شده است. ناگوارتر آنکه تفاوت میان کشورهای غنی و فقیر در 50 سال گذشته نه فقط کاهش نیافته بلکه افزایش نیز داشته است. سوال اساسی آن است که دلیل این تفاوت شدید درآمدی بین کشورهای مختلف چیست؟ چرا این تفاوت پس از 1960 به وخامت گراییده است؟ چگونه پیشرفت ارتباطات و نیز افزایش سطح تجارت بینالملل و انتقال تکنولوژی نتوانسته به کاهش تفاوت کیفیت زندگی میان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه منتهی شود؟ چرا و چگونه انتقالهای مالی نظیر وامها، کمکهای بلاعوض و سرمایهگذاریهای خارجی از کشورهای ثروتمند به سوی مناطق کمتر توسعه یافته در بسیاری مواقع به بدتر شدن شرایط منتهی شده است؟ چرا و چگونه ممکن است درآمد حاصل از فروش منابع طبیعی خود به مانعی در برابر رشد اقتصادی مبدل شود؟ تئوری پیشرفته رشد اقتصادی در خلال نیم قرن گذشته به موفقیتهایی در پاسخدهی به سوالات فوق رسیده است. ولی فجایعی نظیر کاهش استانداردهای زندگی در کشورهای جنوب صحرای آفریقا از عدم موفقیت کامل تئوریهای رشد و توسعه در ارائه سیاستهای کارگشا جهت کاهش فقر حکایت دارد. نظریه پیشرفته رشد از مدل سولو- سوان (Solow, 1956) آغاز شد که عامل رشد را انباشت عوامل تولید نظیر سرمایه فیزیکی، نیروی کار و سرمایه انسانی میدانست. براساس مدل سولو- سوان، در دراز مدت، متغیر برونزای پیشرفت فنی بر رشد درآمد سرانه موثر است. در نتیجه افزایش متغیر برونزای پسانداز ملی به انباشت سرمایه بیشتر و رشد اقتصادی بالاتر تنها در کوتاه مدت منجر می شود. در دههی 1980، مدلهای لوکاس (Lucas, 1988) و رومر (Romer P., 1986) بر نقش سرمایه انسانی تاکید نمودند. این مدلها سرآغاز مدلهای رشد درونزا بودند که چگونگی پیشرفت فنی را توضیح میداد. در این مدلها آثار مثبت خارجی و سرریز دانش، توابع تولیدی را فراهم می کنند که نسبت به مقیاس صعودی هستند و بنابراین امکان می دهند اقتصاد به رشد خود بیوقفه ادامه دهد. در دهههای 1990 و 2000 مدلهای متعددی درباره پیشرفت درونزای تکنولوژی، نوآوری و اختراعات، انتقال نوآوری از کشورهای پیشرو به کشورهای پیرو و آثار فضای باز تجاری برارتقای فنآوری معرفی شدند. آنچه در تمامی مدلهای رشد عمومیت دارد توجه به ارتقای انباشت سرمایه است. به عبارت دیگر مدلهای رشد در نیم قرن گذشته بر ورودی سرمایه به اقتصاد تمرکز یافتهاند درحالیکه چه بسا معضل کشورهای گرفتار در تله فقر، خروجی سرمایه باشد. اتلاف، هدرروی و «استهلاک سرمایه»[1] در کشورهای درحال توسعه به وفور دیده میشود. در این کشورها، حوادث طبیعی خسارتهای جبران ناپذیری به جا میگذارد. تلفات انسانی زلزله کوبه ژاپن کمتر از یک پنجم زلزله بم ایران بوده است. فرسایش خاک، آلودگیهای زیست محیطی، شوری آب، تخریب جنگلها درکشورهای فقیر معضلات بیشتری نسبت به کشورهای برخوردار ایجاد میکنند. در تخریب سرمایه فیزیکی علاوه بر عوامل طبیعی، عوامل انسانی نقش غیرقابل انکاری ایفا میکند. تصادفات جادهای و سوانحی مانند آتش سوزی نه فقط موجب به هدررفتن سرمایه فیزیکی میشود بلکه با افزایش مرگومیر گروه سنی مولّد، نقصان سرمایه انسانی را نیز در پی دارد. براساس ادبیات موضوعی نظریه رشد، سرمایه انسانی نیز مانند سرمایه فیزیکی مستهلک می شود. با بکارگیری نیروی ماهر در زمینهای غیر از تخصص وی، استهلاک سرمایه انسانی افزایش مییابد. این معضل در کشورهای درحال توسعه که بازار کار سامان نیافته است بیشتر مشاهده میشود. تغییر مداوم قوانین، عدم اعمال قانون و فساد اداری به فرسایش شدید و استهلاک سرمایه اجتماعی درکشورهای کمتر توسعه یافته منتهی شده است. نقصان در سرمایه اجتماعی به کاهش سرمایهگذاری در کالاهای عمومی و شکست بازار میانجامد. کاهش سرمایهگذاری درکالاهای عمومی به نوبه خود استهلاک سرمایه کالاهای خصوصی را افزایش می دهد. این دایره خبیث، جامعه را به وضعیتی میرساند که تولید یا به مصرف میرسد و یا استهلاک سرمایه را جبران میکند. بنابراین سرمایهگذاری واقعی به صفر نزدیک میشود. در چنین حالتی نوآوری، انتقال تکنولوژی و پیشرفت فنی تاثیری در ارتقای سطح زندگی عامه نخواهد داشت. بنابراین کشوری مانند هند که از نظر فنآوری پیشرو است در ارتقای سطح زندگی عامه با مشکل مواجه میشود. نتیجه آنکه بررسی چگونگی تغییر استهلاک سرمایه در نظریه رشد اقتصادی ضروری خواهد بود. هدف و محدوده تحقیق در پژوهش پیش رو بر تفاوت بین انواع مختلف سرمایه (فیزیکی، انسانی یا اجتماعی) متمرکز نمیشویم. در واقع اندرکنش بین انواع مختلف سرمایه و تاثیر آن بر استهلاک موضوعی ارزشمند است ولی از حیطه کار این تحقیق خارج است. پیشینه تحقیق و ادبیات موضوعی نظریه رشد اقتصادی براساس فروضی مانند رقابت کامل، بازده ثابت به مقیاس و بازده نزولی بهرهوری سرمایه شکل گرفته بود. در دهه 1980 این فروض به تدریج تغییر یافت. رومر (Romer P. , 1986) و لوکاس (Lucas, 1988) بر نقش سرمایه انسانی و سرریز دانش تاکید کردند. از آنجا که پیشرفت فنی، کالای عمومی به حساب میآید که آثار خارجی مثبت بر بهرهوری کل جامعه باقی میگذارد، فرض بازده ثابت به مقیاس به بازده فزاینده به مقیاس تغییر یافت. درواقع این دو مقاله سرآغاز عصر جدیدی در نظریه اقتصاد بود که درآن پیشرفت فنی، درونزا درنظر گرفته میشد. رومر (Romer P., 1987 & 2000) وگروسمن و هلپمن(Grossman & Helpman, 1991) و آقیون و هویت (Aghion & Howitt, 1998) مدلهایی ارائه کردند که هزینههای تخصیص یافته به تحقیق و توسعه را عامل پیشرفت فنی میدانست. پیشرفت فنی در مدلهای درونزای رشد بر ارتقای بهرهوری و کارایی سرمایه تاکید میکند. پیشرفت کیفی سرمایه دو وجه دارد. ارتقای بهرهوری یکی از وجوه ارتقای کیفیت میباشد و وجه دیگر آن ماندگاری کالای سرمایهای است که در ادبیات موضوعی علم اقتصاد چندان مورد توجه نبوده است. اما حرکت نوینی در این عرصه با مقاله گلیفاسون و زیگا (Gylfason & Zoega, 2007) تحت عنوان «یک قاعده طلایی برای استهلاک» آغاز شده است. در این مقاله یک قاعده طلایی برای زوال سرمایه فیزیکی ارائه شده است. همچنین نشان داده شده که ماندگاری بهینه سرمایه با رشد جمعیت و نرخ پیشرفت فنی رابطه معکوس دارد. افزایش نرخ رشد جمعیت و پیشرفت فنی استهلاک را افزایش میدهد زیرا تجهیز جمعیتی روبه رشد که از نظر بهرهوری نیز در حال به پیشرفت است با سرمایه کیفی مستلزم صرفنظر گسترده از مصرف فعلی است. ایده اصلی تحقیق حاضر آن است که در مقطعی از فرایند توسعه تصمیمگیران اقتصادی به جانشینی کیفیت سرمایه به جای کمیت آن توجه میکنند. این نظریه در واقع گسترش نظریههای بکر (Becker & Barro, 1988) و (Becker & Lewis, 1973) است که پایهگذار نظریه اقتصاد جمعیت است. به همان صورت که بکر معتقد است درگذار جمعیتی و با افزایش سطح درآمد، والدین، فرزندان کمتر اما با کیفیت بالاتر را به فرزندان بیشتر اما با کیفیت پایینتر ترجیح میدهند، ما نیز معتقدیم با افزایش سطح درآمد ممکن است به نقطهای دست یافت که تصمیمگیران، سرمایهگذاری در انواع سرمایههای فیزیکی، انسانی و اجتماعی با کیفیت اما پرهزینه را به سرمایه های پست اما ارزان ترجیح دهند. به این مرحله گذار کیفیتی میگوییم. اگر فرض گذار کیفیتی صادق باشد، کیفیت کالاها در کشورهای توسعه یافته بالاتر از کشورهای درحال توسعه است. بنابراین مقایسه کمّی آمارهای تولید که رشد پایین کشورهای غنی و رشد بالای برخی کشورهای نوظهور را به نمایش میگذارد ممکن است گمراه کننده باشد. در این جهت بیلز و کلنو (Bils & Klenow, 2001) رشد کیفی 66 کالای با دوام را در آمریکا اندازهگیری کردهاند. طبق برآورد آنها متوسط رشد کیفیت کالاهای بادوام 7/3% است که 2/2% از آن به جای آنکه به عنوان رشد بخش حقیقی اقتصاد مطرح شود تحت عنوان تورم بالاتر در حسابهای ملی قلمداد شده است. شاید نزدیکترین رشته علوم اقتصادی به مبحث عوامل تعیین کننده استهلاک، تحقیقات مشترک در حوزه های اقتصاد محیط زیست و اقتصاد رشد و توسعه باشد. عاقلی (1382) در پایاننامه دکترای خود تحت عنوان «محاسبه GNP سبز و درجه پایداری درآمد ملی در ایران» استهلاک منابع را که ممکن است بخش قابل توجهی از کل استهلاک را در ایران تشکیل دهد محاسبه کرده
[یکشنبه 1398-07-21] [ 05:02:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|