ج) تفاوت زوج ها از نظر میزان رضایتمندی:

 

به نظر فقیرپور (۱۳۸۳) این رضایتمندی ریشه در تفاوت‌های فردی دارد. نکته مهم در این است که در رضایتمندی چه تفاوت های جنسی می‌تواند وجود داشته باشد. یک جامعه شناس به نام جس– برنارد[۲۵] تجارب زنان و مردان را به صورت متفاوت توصیف کرد، در بررسی های او همسران رفتارهای یکدیگر را دریک دوره دو هفته ای ارزیابی کردند. نتایج تفاوت‌های جنسی را آشکار کرد. زنان و شوهرانشان به رفتارهای غیر لذت بخش عاطفی و تکلیفی به طور مشابهی واکنش نشان می‌دادند اما در رفتارهای لذتبخش مردان و زنان متفاوت بودند. شوهران رفتارهای تکلیفی همسران را خیلی مهم ارزیابی می‌کردند و زنان رفتارهای هیجانی شوهران را مهم. نقش های جنسی سنّتی برای مردان رفتارهای وسیله ای تر و برای زنان رفتارهای عاطفی تر را ایجاب می‌کند. و اینکه چرا رضایت مندی مهم است: اولاً در ذات خود دارای اهمیت است زیرا احساسات افراد ‌در مورد جنبه‌های زندگی شان بسیار مهم است، احساسات، کیفیت زندگی و بر رفتارهایی که ترکیبات زندگی را تشکیل می‌دهند اثر می‌گذارند. ثانیاًً: رضایتمندی نشان دهنده تداوم یا پایان احتمالی رابطه می‌باشند مهم هستند. رضایتمندی می‌تواند پیش‌بینی کنندۀ مهم باشد بر اینکه آیا این رابطه باقی خواهد ماند یا نه.

 

د) نقش مهارت‌های ارتباطی در رضایتمندی زناشویی: ارتباط و نحوه ی تعامل بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می‌دهد. نظریه های ارتباطی تعاملی همه رفتار را ارتباطی می دانند. درست همان گونه که ما نمی توانیم رفتار نکینم به همان صورت نمی توانیم ارتباط برقرارنکنیم(فقیرپور، ۱۳۸۳).

 

۲- ۸- پایه های اساسی در رضایت مندی زناشویی

 

۱٫رابطه سالم دو طرفه

 

انسان ها در صورتی می‌توانند با هم رابطه ی سالم دو طرفه داشته باشد که مسالمت آمیز و با رعایت حساسیت‌های یکدیگر و توأم با احترام متقابل باشد. در غیر این صورت رابطه قطع می شود یا منجر به رفتارهای متقابل می شود. اگر رابطه ی زن و شوهر ‌بر اساس کنش ها و واکنش های متقابل استوار باشد صمیمیت و دوستی آن ها روز به روز پایدارتر و محکم تر می شود. در رابطه ی سالم دو طرفه گذشت متقابل، رعایت خواسته ها و نیازهای یکدیگر، پذیرش دیدگاه های یکدیگر، کنترل رفتارهای توأم با عصبانیت و پرخاشگرانه، توجه به حساسیت‌های خود، توجه به ناتوانایی هایی که در زندگی مشکل ساز است و تلاش برای رفع آن خودداری از رفتارهای ملامت آمیز و تمسخر آمیز، تعدیل خواسته ها و انتظارات خود در حد توانایی‌های یکدیگر و فهم و درک یکدیگر رعایت می‌گردد(برنت،۲۰۰۵).

 

۲٫ ابزار محبت و عشق زوجین نسبت به یکدیگر

 

احساس شیدایی اوایل ازدواج مرد می‌تواند به عشقی بالغانه تبدیل می شود. زن می‌تواند از گفتن « دوستت دارم» و شوهر از شنیدن آن لذت ببرند، زیرا محبت و جذابیت متقابل دریافت صمیمیت، وفاداری و اعتماد و دوستی به هم گره خورد، عشق قوی تر و عمیق تری را پایه گذاری می‌کند(بک ،۱۳۷۶).

 

رسول اکرم (ص) می فرماید : «وظیفه زن نسبت به شوهرش این است که مهر و محبتش را در دل بپروراند.» و در این خصوص حضرت علی (ع) نیز می فرماید:«درهرحال با زنان سازش و مدارا کنید و به آن ها گفتار خوش نشان دهید باشد که آنان نیز کردار خوش نشان دهند.» از نظر روانی هم نرم زبانی در تحکیم روابط زناشویی و دوام مهر و محبت تأثیری بسزا دارد. زن و مرد که دلیل ابزار خشم خود را درک نمی کنند در مراودات خود به جایی می‌رسند که هر دو پا دست کم یکی از آن ها ‌به این نتیجه می‌رسند که به قدرکافی مورد عشق و محبت همسر خود قرار ندارند( بلاچ،۱۳۷۰) .باید دانست که از بهترین و با شکوه ترین تجلیات زندگی متقابل، سرمایه گذاری انسان یا دادوستد عاطفی بین زوجین است. اگر دهه اول زندگی مشترک را به منزله شروع و تبادلات عاطفی و هم حسی زوجین تلقی کنیم و آن را فرصتی برای درک روحیات هریک به حساب آوریم. در دهه های بعد داد و ستد عاطفی، نیاز به جلوه بیشتر و مساعدتری خواهد داشت، به ویژه سال‌های میانی و پایانی زندگی مشترک که احساس تنهایی و از دست رفتن جوانی بر مشکلات زوجین دامن می زند. تلاش آن ها برای اثبات عواطف صادقانه و صمیمانه شان ضرورتی بیش از گذشته می‌یابد و دوام و استحکام زندگیشان را تضمین خواهد نمود(شرفی، ۱۳۸۲). (رودریک۱۹۸۶؛ به نقل از موسوی، ۱۳۸۵) در پژوهشی رابطه عاطفی، نگرش ها و رفتار را با رضایت زناشویی مورد مطالعه قرار داد و ‌به این نتیجه رسید که متغیرهای عاطفی و نگرشی با واریانس بسیار منحصر به فرد در رضایت زناشویی نقش دارد.

۳٫احترام به همسر

 

تاجیک اسماعیلی (۱۳۷۷) در رابطه با نقشهای شوهر می نویسد: مرد بایستی به ‌همسر خود، بخصوص در حضور دیگران احترام بگذارد، این احترام باید توأم صمیمت و احترام باشد زن نیازمند دریافت محبت و احترام از شوهر است، به ویژه هنگامی که در حضورشان و آشنایان قرار داشته باشد. این امر باعث می شود که زن از داشتن شوهر احساس افتخار و سربلندی کند و این احساس، شوق او را به زندگی زناشویی و آمادگی وی را برای گذشت و بردباری در برابر محرومیت ها و سختی های احتمالی بیشتر کند و همچنین ‌در مورد نقش های زن معتقد است، با توجه به اینکه در زندگی زناشویی نقش محبت و اظهار عواطف بیشتر مناسب ساختار روانی و جسمی زن است و احساس دلگرمی و اطمینان خاطر را شوهر باید در فضای خانواده ‌ایجاد کند، زن بایستی دقت داشته باشد که احترام او نسبت به شوهر هم یک نیاز روانی و عامل علاقه و محبت بیشتر شوهر نسبت به اوست. پژوهش‌های ویگین و مودی[۲۶] به نقل از سلیمانیان (۱۳۷۳) نشان می‌دهد زوج هایی که به راحتی افکارشان را با یکدیگر در میان می‌گذارند قادر به پذیرش و درک احساسات یکدیگر هستند و از رضایت مندی بیشتری برخوردارند.

 

۴٫میزان روابط جنسی

 

در ابتدای زندگی زن و شوهر تمایلات جنسی بیشتری می دارند که به تدریج با افزایش سن میل به روابطه جنسی کم می شود، اگر چه مواردی هم وجود دارد که افزایش سن در تمایلات و روابط جنسی بی تأثیر است. روابط جنسی ارتباط عاطفی و احساسی زن و شوهر را پایدارتر و عدم رابطه جنسی این ارتباط عاطفی را خدشه دار می‌کند. مرد و زنی که به نیازهای جنسی بی تفاوت باشند دارای سرد مزاجی جنسی اند که این بی توجهی مشکلات زیادی را در روابط زوجین به وجود می آورد (لیو[۲۷]،۲۰۰۳). عشق و تمایل جنسی در افراد سالم اغلب به طور کامل با یکدیگر آمیخته اند و اگر چه عشق و تمایل جنسی دو مفهوم کاملاً متفاوت اند و به هم آمیختن این دو مفهوم جایز نیست، با وجود این باید بگوئیم که در زندگی افراد سالم این دو مفهوم به هم می پیوندند و با هم می آمیزند.

 

۵٫احساس امنیت

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1401-09-22] [ 05:56:00 ق.ظ ]