ربا در شبه الجزیره العرب عصر جاهلی | ... | |
ربا در عصر جاهلی/:پایان نامه درباره خسارت تأخیر تأدیه برای روشن شدن منظور اسلام و قرآن از ربا و اینکه آن را جزء بزرگترین گناهان قرار داده و با آن به مبارزه برخاسته است; بهطوری که پیامبر اکرم(ص) رباخوار را واجبالقتل و مفسد فیالارض میخواند و همینطور برای اینکه ضرورت مبارزه با ربا را دریابیم، باید ربای جاهلی را بشناسیم; یعنی تبیین شود که مقارن با ظهور اسلام، در جزیره العرب، سیستم ربوی به چه معنا حاکم بود. چرا قرآن، رباخواران را فریب خورده شیطان و دشمن خدا شمرده است؟ برای درک این مهم و اهمیت مساله لازم است موضوع مورد بررسی قرار گیرد و نفع بینندگان و زیان یابندگان نظام ربوی مشخص شود. این مساله، ما را در شناسایی فلسفه حرمت ربا که در این بحث از اهمیت ویژهای برخوردار است، کمک خواهد کرد. بدون شناخت ربا در عصر جاهلی و مقارن با ظهور اسلام، نمیتوان تعریف دقیقی از ربا ارائه داد. تردیدی وجود ندارد که قبل از ظهور اسلام رباخواری در شبه جزیره العرب شایع بود و عدهای از اشراف از این طریق کسب درآمد میکردند. در اینکار، یهودیان پیشگام شدند و شاید آنها معاملات ربوی را در حجاز رواج داده بودند. قرآن ضمن اشاره به این قضیه، عدم پایبندی یهودیان به کتاب آسمانی خود را بیان نموده و از کیفر الهی خبر داده است. «فبظلم من الذین هادوا حرمنا علیهم طیبات احلت لهم و بصدهم عن سبیل الله کثیرا، و اخذهم الربا و قد نهوا عنه…»[1]. «پس به جهت ظلمی که یهود کردند و هم بدین جهت که بسیاری مردم را از راه خدا منع نمودند ما نعمتهای پاکیزه خود را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم، و هم بدین جهت که ربا میگرفتند در صورتی که از رباخوردن نهی شده بودند…». مسیحیان و اعراب نیز در معاملات ربوی سهیم بودند و از نیازمندان به پول، ربا میگرفتند. این مطلب، از مفاد قرارداد صلح پیامبر(ص) با مسیحیان نجران پیداست. در آن قرارداد آمده است: «من اکل منهم ربا من ذی قبل فذمتی منه بریئه »[2]. مکه که در آن روزگار مرکز و مسیر تجارت اعراب بود، معاملات ربوی در آنجا رواج داشت و از آنجا که معمولاً دریافتکنندگان وامهای ربوی افراد فقیر و تهیدست بودند در بسیاری از مواقع زنان و فرزندانشان به گروگان گرفته میشد و در صورت ناتوانی وامگیرنده از پرداخت دین، گروگان به مالکیت وامدهنده درمی آمد[3]. در عصر جاهلیت نوعی از ربا بسیار متداول و شایع بود که امروز اثری از آن باقی نیست و هیچ معامله ربویی بر مبنای آن صورت نمیگیرد; حتی در بسیاری از مباحث مربوط به ربا بدان اشاره نمیشود و آن ربایی است مربوط به استقراض که با آنچه در ذهنها مانوس می باشد، متفاوت است. برخی از فقها از آن تعبیر به ربای لاشک فیه کردهاند. آن روزگار افراد نیازمند از توانگران، وام میگرفتند بدون قرار پرداخت اضافی; بعد از پایان مدت مقرر در صورت ناتوانی بدهکاران از بازپرداخت، تقاضای تمدید مهلت میکردند و طلبکاران با
افزایش میزان بدهی موافقت مینمودند. این روند تا زمان بازپرداخت بدهی ادامه مییافت. شکل دیگری از ربای جاهلی مربوط به قرضهای حیوانی بود. در برابر تمدید، بدهی به سن بالاتر حیوان حواله داده میشد. مثلا اگر طرف، شتر یک ساله را بدهکار بود; در پایان مدت، در صورت ناتوانی در ادای دین، متعهد میشد که پس از یک سال، شتر دوساله بپردازد و اگر شتر دو ساله بود، متعهد به پرداخت شتر سه ساله میشد[4]. [1] – سوره نساء آیات 160و 161 . [2]– موسایی، میثم، تبیین مفهوم و موضوع ربا از دیدگاه فقهی، مؤسسه تحقیقات پول و بانکی، تهران، 1376، ص 4. [3] – همان. [4] – موسوی بجنوردی، محمد، مبحث ربا، مجله متین، شماره 8، پاییز 79 ، ص9 . لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
[یکشنبه 1398-07-21] [ 01:18:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|