دانلود پایان نامه ارشد علوم اجتماعی : بررسی جایگاه عقلانیت ارتباطی در گسترش حوزه عمومی از دید گاه نظریه پردازان مدرن ارتباطات | ... | |
نظریه پردازان مدرن ارتباطات (در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است) تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول: کلیات پژوهش… 1 1-1بیان مساله تحقیق : 2 1-2اهمیت موضوع پژوهش: 4 3-1 اهداف پژوهش: 5 4-1 سوالات پژوهش: 6 5-1روش تحقیق : 6 6-1 جامعه آماری: 7 فصل دوم : پیشینه تحقیق …………………………………………………………………………………………………….8 نزاع میان عقلانیتهای گوناگون در یونان باستان. 9 تطور عقلانیت در دوران مسیحی.. 11 رنسانس… 12 ویژگی های عصر رنسانس… 14 رنسانس و بازگشت به عقل خودبنیاد متافیزیک یونانی.. 14 تبیین آرا و عقاید ارتباطی در رنسانس : 16 هگل: عقلانی ، واقعی و واقعی ، عقلانی است… 19 رنسانس در علوم. 26 نقش نهضت ترجمه بر رنسانس در علوم. 27 جامعه قرون وسطی در تحول. 27 انسانگرایان و فرهنگ… 28 تقسیمبندی رنسانس… 29 انقلابهای فکری عصر رنسانس… 29 نیکلاس کوپرنیک ستاره شناس لهستانی.. 30 انقلاب فکری گالیله. 31 انقلاب فکری دکارت… 32 فصل سوم: مدرنیته و عقلانیت… 35 مدرنیته. 36 گونهشناسی منتقدان عقلانیت مدرن. 38 بررسی مفهوم مدرنیته از دیدگاه هابرماس… 40 مدرن بودن چیست و رهاورد مدرنیته کدام است؟. 49 عقلانیت ومدرنیته. 50 روما نیست های آلمانی..……………………………………………………………………………………………..57 اگزیستان سیالیست ها………………………………………………………………………………………………..57 مارکس و فروید……………………………………………………………………………………………………….58 دیلتای.. 60 نیچه. 60 هوسرل. 61 هایدگر. 62 نئومارکسیستها یا مکتب فرانکفورت… 63 مدرنیزاسیون به عنوان عقلانیت… 63 نگاهی به مفهوم عقلانیت در اندیشه ماکس وبر. 70 وبر و علم. 73 ماکس وبر. 74 وبر و تفکر پست مدرن. 79 کنت… 81 پارتو. 83 دیدگاه میشل فوکو. 88 آثار و اندیشه ها 88 ریشه های نگرش فلسفی فوکو. 93 جمع بندی شناخت شناسی فوکو. 94 فصل چهارم: عقلانیت ارتباطی.. 97 عقلانیت… 98 مفهوم عقلانیت و هنجاری بودن. 99 عقلانیت ابزاری.. 100 عقلانیت اخلاقی.. 100 عقلانیت انتقادی.. 101 عقلانیت ارتباطی.. 102 ریشه های عقلانیت ارتباطی هابرماس… 102 عقلانیت ارتباطی.. 104 موازین عقلانیَت ارتباطی.. 105 تلخیص آرای هابرماس… 113 از عقلانیت هدفمند ” وبر” تا عقلانیت ارتباطی “هابرماس”. 118 کنش ارتباطی و کنش راهبردی.. 118 جمع بندی.. 120 هابرماس و فوکو. 126 حوزه عمومی در اندیشه هابرماس… 130 افول حوزه عمومی.. 135 کنش ارتباطی.. 135 افول حوزه عمومی.. 136 پستمدرنها 137 فصل پنجم: نتیجه گیری.. 142 ایرادهایی بر رویكرد هابرماس… 143 انتقادات بر هابرماس… 147 رویكرد اپل و نقد او بر هابرماس… 153 جداول تحلیل ساختار……………………………………………………………………………………………….154 منابع. 163 1بیان مساله تحقیق : طبق نظر هابرماس ارتباط از طریق زبان ضرورتاً مستلزم مطرح كردن ادعای اعتبار مشخصاً حقیقت حقانیت صداقت است كه وضع آن را به هنگام اختلاف نظر، نهایتاً فقط از طریق گفتگو میتوان حل كرد. هابرماس علاوه بر این معتقد است كه اهل یك زبان، شرایطی را كه چنین گفتگویی در آن نتیجهای واقعاً صحیح به بار میآورد كاملاً میشناسند و این شرایط را او بر حسب ویژگیهای «وضعیت» مساواتطلبانه [و] «آرمانی گفتار» توضیح داده است. عقلانیت ارتباطی بر این نكته دلالت دارد كه انسان این توانایی را دارد كه در شرایطی نزدیك به این وضعیت آرمانی («گفتمان» در اصطلاح هابرماس) با هدف دستیابی به وفاق، به احتجاج بپردازد. هابرماس بر مفهوم عقلانیت ارتباطی تكیه میكند تا این نكته را بیان دارد كه آنچه اَشكال دموكراتیك سازمان اجتماعی نشان از آن دارند، از اولویتهایی صرف در سنت فرهنگی و سیاسی فراتر است. در دیدگاه او، کنش-گفتاری را بدون اتخاذ موضع در قبال ادعای اعتباری كه پیش میكشد، حتی نمیتوان فهم كرد، و این موضع به نوبه خود گفتگویی رها از قیود را تدارك میبیند كه وضعاین ادعا را مشخص میسازد. بنابراین، ترتیبات اجتماعی و سیاسی مانع چنین گفتگویی را از موضعی فارغ از هرگونه تعهد ارزش خاص میتوان به نقد كشید، چون طبق نظر هابرماس نیل به توافق[1] یا هدفی است كه برای زبان انسانی، امری ذاتی است. برنامۀ فلسفی مشابهی را كارل‑اُتو اَپل نیز مطرح كرده است؛ او بر ویژگیهای «استعلایی» احتجاج، بیشتر تأكید میكند. یورگن هابرماس متفكر برجستۀ نسل دوم مكتب فرانكفورت، مفهوم عقلانیت ارتباطی را بدین منظور مطرح ساخت تا آنچه را كه «نقصان هنجاری» كار متفكران اولیه این سنت میانگاشت برطرف كند. این نقصان از جمله، فقدان هرگونه مبنای روشن فلسفی برای نقد جامعۀ مدرن بود. هابرماس تصریح میكند كه شركتكنندگان در كنش ارتباطی باید بتوانند اظهارات مطرح شده در جریان گفتگو را از منظر اعتبارشان بنگرند، و باید هم در باب شیوههای مناسب حل و فصل موارد اختلاف بر سر ادعای اعتبار و هم در باب شرایطی (كه همواره ضدواقعیت است) كه در آن پیگیری چنین شیوههایی نتیجۀ واقعاً صحیحی به بار میآورد شناخت كامل داشته باشند. برای مثال، وقتی كه پی بردن به اعمال فشار پنهانی، وفاقی را كه قبلاً حاصل شده بود بیاعتبار میسازد، این شناخت بسیج میشود. در سنت فلسفه غرب، مفهوم عقلانیت برای مدتی مدید با قوۀ تأمل و ارایۀ دلیل برای باورها و كنشهای ناشی از آنها مرتبط بوده است. وانگهی در فلسفه مدرن، غالباً فقط باورهای قادر به هدایت كنش هدف محورند كه نامزد مفهوم عقلانیت قلمداد میشوند. در مقابل، هابرماس اظهار میدارد كه [آن] نوع كنشی كه محور آن، نیل به توافق در زبان است، قابل تقلیل به كنشی نیست كه محور آن را مداخلۀ موفقیتآمیز در دنیای عینی تشكیل میدهد. رسیدن به اهداف کنش-گفتاری به جز آنها كه به سبك بیان مربوطند از طریق همكاری ممكن است؛ این امر بستگی به این دارد كه دیگران، ادعاهای متكلم راجع به اعتبار را آزادانه بپذیرند؛ این، چیزی بیش از معلولی است كه بتوان به طور مكانیكی آن را ایجاد كرد. از این رو قوۀ نیل به وفاق از طریق پیش نهادن ادله، شكل متمایزی از عقلانیت را نشان میدهد كه «در شیوۀ ارتباط روزمره وجود دارد» و هابرماس بدین لحاظ آن را «عقلانییت ارتباطی» مینامد. هابرماس تعبیر حوزه عمومی را در اطلاق به عرصه ای اجتماعی به کار می برد که در آن افراد از طریق مفاهمه و استدلال مبتنی بر تعقل و در شرایطی عاری از هرگونه فشار، زور و در شرایط برابر برای تمام طرف های مشارکت کننده مجموعه ای از رفتارها، مواضع و جهت گیری های ارزشی و هنجاری را تولید می کند. آنچه موجب جلب نظر هابرماس به مقوله حوزه عمومی شده است، اهمیت این مفهوم به عنوان اساس نقد جامعه مبتنی بر اصول دموکراتیک بوده است. حوزه عمومی عرصه ای است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علنی گرد هم می آیند. از نظر هابرماس حوزه عمومی به معنی دقیق کلمه عرصه ای است که هیچ حد و حدودی بر فعالیت آن وضع نشده باشد، حوزه عمومی حوزه عقلانی و حقیقت یاب و حقیقت ساز جامعه است. این حوزه، عرصه فکر، گفت وگو، استدلال و زبان است. شرایط مکالمه باز و آزاد در حوزه عمومی متضمن این اصل است که هیچ فرد یا گروهی نمی تواند در خارج از این حوزه (یعنی در عرصه قدرت) مدعی شناخت بهتر خیر و صلاح جامعه باشد. پاسخ به پرسش هایی از این قبیل که آزادی، عدالت، برابری، عقلانیت و جزء آن چیست تنها در حوزه عمومی هر جامعه ای ممکن است داده شود و مورد پذیرش و باور قرار گیرد. در این مطالعه بیشتر سعی شده است به این سوال مهم پاسخ داده شود گه روند تغییرات جایگاه عقلانیت ارتباطی به چه شکل صورت پذیرفته و همچنین پیدایی تفاوت های اصلی میان فلاسفه مدرنیه در حوزه های مختلف ارتباطی پیرامون عقلانیت ارتباط چگونه است؟ 1-2اهمیت موضوع پژوهش: وقتی سیر تاریخی ارتباطات را دوره میكنیم مقوله فلسفه ارتباطات در ایران وجود ندارد و یا كمتر وجود دارد. همانطور كه ماركس معتقد است لازم میدانم بتوانم با سیر تاریخی و قیاس نظرات فلاسفه و همچنین چگونگی استفاده این فلسفه برای تغییر كنش های ارتباطی بتوانیم برای تاثیر گذاشتن بر كنش های ارتباطی سود بجویم نه برای تفسیر بلكه با تكیه بر عقلانیت ارتباطی كه حظور آن در جامعه آكادمیك بسیار كم رنگ می باشد. با توجه به گسترش ارتباطات دیجیتالی و تغییر كنش های ارتباطی یكسویه به چند سویه كنش های رفتاری دستخوش تغییر می گردد ، چرایی این تغییر به ماهیت ارتباطات باز میگردد قبل از بسط و توسعه ارتباطات دیجیتالی نوعی عقلانیت ابزاری كه كنشی یكسویه و منفعت طلبانه بود درفضاهای ارتباطی حاكم بوده. با این ذهنیت بررسی فلسفه ارتباطی عقلانی در چنین ساختاری حائز اهمیت است. 3-1 اهداف پژوهش:
[جمعه 1398-07-12] [ 05:23:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|