تحولات بیداری اسلامی که در سال 2011 منطقه‌ی خاورمیانه را درنوردید، سبب ایجاد تغییرات ساختاری و بنیادین در بسیاری از کشورهای این منطقه گردید.ازجمله کشورهایی که باوجود داشتن پتانسیل فراوان تحولات، تغییراتی در ساختار آن صورت نپذیرفت عربستان سعودی بود.این کشور با توجه به رسالتی که برای خود به‌عنوان رهبری جهان سنی در مقابل ایران شیعی تعریف کرده در دو جبهه‌ی داخلی و منطقه‌ای در قبال این تحولات واکنش نشان داده است. در بعد داخلی با استفاده از سیاست سرکوب و توزیع بسته‌های مالی و در بعد منطقه‌ای نیز اقدام به مداخله‌ی مستقیم در تحولات بحرین و هم‌چنین مداخله‌ی غیرمستقیم در جنگ داخلی سوریه نمود تا از این طریق بتواند تحولات را از منطقه‌ی شبه‌جزیره عربستان دور سازد تا ضمن جلوگیری از افزیش عمق استراتژیک ایران، از سقوط هم پیمان خود در شبه جزیره ی عربستان جلوگیری کند. عربستان سعودی که خود را در مقابل قدرت منطقه‌ای ایران می‌بیند، تحولات سوریه و بحرین را از دریچه‌ی رقابت منطقه‌ای با ایران تعریف می‌کند و سیاست‌های تهاجمی این کشور در عرصه‌ی تحولات منطقه‌ای نیز از این مسئله ناشی شده است . واژگان کلیدی: بیداری اسلامی، عربستان سعودی، ج.ا. ایران، بحرین، سوریه،رئالیسم تهاجمی فهرست مطالب فصل اول – کلیات و طرح تحقیق 1-1-طرح مساله.. 13 1-2-اهداف پژوهش.. 14 1-3-سؤال اصلی.. 15 1-4-فرضیه اصلی.. 15 1-5-متغیرهای اصلی.. 15 1-6-نقطه تمركز پژوهش.. 16 1-7-اهمیت پژوهش.. 16 1-8-تعریف عملیاتی مفاهیم.. 17 1-9-روش پژوهش و ابزار گردآوری اطلاعات.. 18 1-10-بررسی ادبیات موجود.. 18 1-11-سازمان‌دهی پژوهش.. 21 فصل دوم-چارچوب نظری و مفاهیم 2-1- نظریه رئالیسم.. 23 2-2-نظریه نئورئالیسم.. 25 2-3- رئالیسم تدافعی.. 26 2-4-رئالیسم تهاجمی.. 27 2-4-1-اصول رئالیسم تهاجمی.. 30 2-4-2- الگوهای رفتاری دولت‌ها.. 32 2-4-3- ماهیت قدرت از منظر رئالیسم تهاجمی.. 34 2-4-4- چهار هدف اساسی قدرت‌های بزرگ.. 35 2-4-5- نقش عامل داخلی در نظریه رئالیسم تهاجمی.. 40 2-4-6- راهبردهای هژمون منطقه‌ای در قبال هژمون های بالقوه مناطق دیگر 40 2-5-انطباق مفهومی رئالیسم تهاجمی و سیاست عربستان.. 43 فصل سوم- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان سعودی 3-1- وضعیت داخلی عربستان و زمینه‌های شکل‌گیری اعتراضات.. 50 3-2- معضلات داخلی عربستان سعودی.. 51 3-2-1- سیاسی.. 51 3-2-2- جانشینی و جنگ قدرت میان شاهزادگان.. 52 3-2-3- اقتصادی.. 53 3-2-4-اجتماعی.. 54 3-2-4-1- مساله زنان.. 54 3-2-4-2- شیعیان.. 56 3-3- بیداری اسلامی و تحولات داخلی عربستان.. 59 3-4-جریانات و گروه‌های تأثیرگذار در تحولات عربستان.. 61 -4-3-جامعه‌ی زنان عربستان.. 653-4-2- شیعیان عربستان.. 62 3-4-4- جوانان و لیبرال‌ها.. 66 3-5- راهبُرد عربستان سعودی در برابر خیزش‌های جهان عرب.. 68 3-5-1- رقابت منطقه‌ای با ایران.. 77 3-5-2- فرقه‌گرایی به‌عنوان پاسخ عربستان به بیداری اسلامی.. 78 3-5-3-حمایت آل سعود از دیکتاتورهای ساقط‌شده عربی.. 80 3-5-4- واکنش آل سعود نسبت به اعتراضات فضای مجازی.. 81 فصل چهارم-عربستان سعودی و تحولات بحرین 4-1- تحولات بحرین.. 85 4-2- عوامل موثر برشکل‌گیری بحران بحرین.. 87 4-3- واکنش دولت آل خلیفه به تحولات انقلابی این کشور.. 91 4-4- ارزیابی سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال تحولات بحرین 96 4-4-1- مبانی و اصول سیاست خارجی عربستان.. 96 4-4-2- الگوی سیاست خارجی عربستان.. 97 4-5- دلایل اهمیت بحرین برای عربستان.. 103 4-5-1- جلوگیری از گسترش تحولات بحرین به عربستان.. 104 4-5-2- مقابله با ایران.. 105 4-5-3- اهمیت اقتصادی بحرین برای خاندان آل سعود.. 108 فصل پنجم- واکنش عربستان در قبال جنگ داخلی سوریه 5-1- دلایل اهمیت سوریه.. 112 5-2- تحولات سوریه؛ بیداری اسلامی یا جنگ نیابتی.. 113 5-3- جایگاه سوریه در بیدارى اسلامى.. 116 5-4- جریان‌های تأثیرگذار در تحولات سوریه.. 119 5-4-1- شورای انتقالی سوریه.. 121 5-4-2- ورود القاعده به تحولات سوریه.. 123 5-5- سیاست عربستان در قبال تحولات سوریه.. 124 5-5-1- چگونگی ورود عربستان به تحولات سوریه.. 125 5-5-2-دلایل اتخاذ سیاست تهاجمی عربستان در قبال سوریه.. 127 5-5-2-1- موازنه منطقه‌ای با ایران.. 128 5-5-2-2- تقویت محور مقاومت توسط سوریه.. 129 5-5-2-3- بسط مرجعیت عربستان و گفتمان سلفی گری.. 130 5-6- مواضع ایران و عربستان در تحولات سوریه.. 131 5-7- اقدامات عربستان سعودی در تشدید بحران سوریه.. 133 نتیجه گیری.. 138 فهرست منابع.. 146 1-1-طرح مساله تحولاتی که در منطقه‌ی خاورمیانه در سال ۲۰۱۱ رخ داد ، تغییراتی را در ساختارهای سیاسی و اجتماعی برخی از کشورهای منطقه به وجود آورد. اگرچه این تغییر و تحولات نتوانست به‌طور اساسی در برخی از کشورها تغییرات عمیق و ساختاری ایجاد کند اما توانست بر برخی از حکومت‌های مطلقه‌ی منطقه شوکی را ایجاد کند که به‌واسطه‌ی آن موج تغییرات می‌توانست در صورت عدم بازبینی ساختاری در سیاست‌های اعمالی بر شهروندانشان به‌سرعت آغازگر تجمعات اعتراضی در این کشورها گردد. ازجمله کشورهایی که باوجود داشتن پتانسیل فراوان تحولات ، تغییرات اساسی در ساختار آن صورت نپذیرفت عربستان سعودی بود.این کشور به‌واسطه‌ی سیستم سیاسی استبدادی و خاص خود هرگونه نرمش در مقابل معترضین را به‌عنوان گامی در جهت افزایش قدرت آن‌ها می‌داند که درنهایت این عامل می‌تواند خاندان آل سعود را که بر قدرت عربستان چنبره زده‌اند به زیر کشند. این کشور در دو سطح داخلی و بین‌المللی در مقابل تحولات بیداری اسلامی واکنش نشان داد و توانست تا حدودی کشورش را از موج تحولات در امان نگه دارد.در بعد داخلی از یک‌سو با سرکوب معترضین و استفاده از سیاست همیشگی مشت آهنین در قبال معترضین و به‌خصوص شیعیان این کشور و هم‌چنین با توزیع گسترده‌ی بسته‌های مالی توانست تا حدودی برخی طیف‌های معترض را راضی نگه دارد و از سوی دیگر با اقدامات مداخله‌جویانه به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در کشورهایی چون بحرین ، یمن ،تونس و مصر و سوریه تحولات را به نفع منافع خود تغییر جهت دهد تا این تغییرات نتواند این کشورها را ازآنچه که عربستان آن را هم‌پیمانان منطقه‌ای خود می‌داند دور سازد و هم‌چنین تحولات در کشورهایی چون سوریه که از نگاه عربستان به‌عنوان دوست دشمن شناخته می‌شود، در جهتی حرکت کند که ضمن تغییر جهت‌گیری سیاسی به تضعیف ایران کمک کند. از طرف دیگر مسئله‌ی مهمی که در شکل‌گیری این جهت‌گیری عربستان سعودی مهم به نظر می‌رسد ، نگرانی‌های امنیتی گسترده‌ای است که این کشور در دو سطح داخلی و منطقه‌ای دارد تا بتواند بدون هیچ مسئله‌ای به‌عنوان قدرت اول منطقه‌ای به ایفای نقش بپردازد. لذا در یک نگاه گسترده‌تر می‌توان به این نکته رسید که واکنش‌هایی که توسط عربستان سعودی در قبال تحولات منطقه‌ای اتخاذ می‌شود سیاستی هدفمند، برای جلوگیری از حضور ایران در کشورهایی است که عربستان آن‌ها را زمین‌بازی خود می‌داند تا در رقابت منطقه‌ای خود کفه‌ی موازنه به سمت این رقیب سنتی سنگینی نکند. 1-2-اهداف پژوهش در این پژوهش به دنبال بررسی سیاست عربستان سعودی در برابر تحولات بیداری اسلامی در خاورمیانه در دو سطح داخلی و منطقه‌ای هستیم تا دریابیم که این کشور چه واکنش‌هایی در برابر این تحولات نشان داد تا بتواند از گرداب تحولات دور بماند و کماکان شانس این را داشته باشد که با همان سیستم سنتی خود به ایفای نقش بپردازد. اما آنچه این بررسی را برای ما مهم می‌نماید، نگاه خاص عربستان به تحولات منطقه‌ای است. عربستان سعودی که خود را مدعی رهبری جهان اسلام می‌داند و خود را به‌عنوان قیم مردم اهل سنت منطقه در کشورهای مختلف معرفی می‌کند به تحولات و تغییراتی که در خاورمیانه اتفاق می‌افتد از دریچه‌ی رقابت منطقه‌ای با ایران تماشا می‌کند . لذا با توجه به این نگاه رقابتی و سیاست‌های خصمانه‌ای که از جانب این کشور علیه نظام جمهوری اسلامی ایران اعمال می‌شود، شناخت و بررسی واکنش‌های عربستان سعودی در خصوص تحولات منطقه‌ای برای ایران در جهت کنترل و برقراری موازنه‌ی سیاسی با این کشور حیاتی به نظر می‌رسد. 1-3-سؤال اصلی دولت عربستان سعودی چگونه به تحولات بیداری اسلامی در سال 2011 در خاورمیانه واکنش نشان داده است؟ 1-4-فرضیه اصلی عربستان سعودی با استفاده از سه سیاست مهار ، جلوگیری از گسترش انقلاب در کشورهای هم‌پیمان(ضدانقلاب) و انتشار تحولات به خارج از مرزهای خود(سوریه) برای انحراف افکار عمومی داخلی و منطقه‌ای در مقابل این تحولات واکنش نشان داده است. 1-5-متغیرهای اصلی متغیر مستقل: تحولات بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه متغیر وابسته: سیاست عربستان سعودی 2-1-5-شاخص سازی متغیرها متغیر مستقل: تظاهرات مردمی تغییر رژیم مداخله خارجی متغیر وابسته: مشت آهنین توزیع بسته های اقتصادی مداخله نظامی و سیاسی 1-6-نقطه تمركز پژوهش این پژوهش ازلحاظ مكانی به واکنش عربستان سعودی در حوزه‌ی داخلی و حضور مستقیم در تحولات کشور بحرین و جنگ نیابتی در تحولات کشور سوریه و ازلحاظ زمانی به تحولات بیداری اسلامی از سال 2011 تا 2014 را شامل می‌شود. 1-7-اهمیت پژوهش عربستان سعودی به لحاظ موقعیت خاص خود همواره در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی به ایفای نقش پرداخته است. این کشور تلاش نموده است تا در تمامی تحولات منطقه به‌ویژه پس از سقوط صدام،و هم‌چنین تحولات بیداری اسلامی به‌نوعی به‌عنوان بازیگری فعال به ایفای نقش بپردازد. سیاست عربستان سعودی و درک عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی آن، برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت فراوانی دارد. اگر به بررسی رفتارهای عربستان در سه حوزه بین‌المللی، منطقه‌ای و در جهان اسلام بپردازیم درمی‌یابیم که یکی از اهداف اصلی عربستان همواره رقابت با ایران بوده و این کشور در تلاش بوده است تا از قدرت و نفوذ ایران بکاهد.لذا با توجه به آن‌که عربستان سعودی به‌عنوان رقیب استراتژیک ایران محسوب می‌شود و همواره از هر نوع تلاشی برای کاهش نفوذ و اقتدار ایران در منطقه بهره برده است بررسی رفتار و واکنش عربستان در قبال تحولات بیداری اسلامی برای ایران حائز اهمیت فراوان است زیرا عربستان ضمن تلاش برای حفظ حکومت سنی مذهب آل خلیفه در بحرین به دنبال سقوط دولت سوریه بود که این کشور به‌عنوان هم‌پیمان اصلی ایران محسوب می‌شود.کشوری که حفظ موقعیت سیاسی کنونی در آن برای افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه حیاتی به نظر می‌رسد .عربستان در تحولات سوریه برای آن‌که بتواند تحولات را به سمت مسیر موردنظر خود سوق دهد عملاً وارد یک جنگ نیابتی در سوریه با ایران شده است. از همین رو شناخت عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی عربستان و شناخت ابزارهای مور استفاده این کشور برای نیل به اهداف در سیاست خارجی، به درکی واقعی‌تر از سیاست‌های این کشور در عرصه خارجی منجر خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 09:53:00 ق.ظ ]