دانلود پایان نامه ارشد : اسماعیلیّه در تاریخ جهانگشای جوینی و نویسندگان معاصر جوینی | ... | |
مقدّمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 3 کلیّات…………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 8 هدف تحقیق، پیشینۀ تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………. 8 روش کار ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 9 فصل دوّم اسماعیلیّه کیستند اسماعیلیّه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………… 11 اسماعیل که بود؟ …………………………………………………………………………………………………………………………………… 19 اسماعیلیّان در ایران ……………………………………………………………………………………………………………………………… 20 قرامطه ………………………………………………………………………………………………………………………………………………… 25 فاطمیان ……………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 30 ذکر کیفیت و سبب این احوال در جهانگشا ……………………………………………………………………………………………. 34 فصل سوّم ائمه و خلفای اسماعیلیّه ائمه و خلفای اسماعیلی ………………………………………………………………………………………………………………………… 38 تبیین تاریخ امامت ………………………………………………………………………………………………………………………………… 40 امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) ………………………………………………………………………………………………………… 49 امام حسن(ع) ………………………………………………………………………………………………………………………………………. 49 امام حسین(ع) ……………………………………………………………………………………………………………………………………… 50 امام زین العابدین(ع)، امام محمد باقر(ع)، امام جعفر صادق(ع) ………………………………………………………………… 51 اسماعیل بن جعفر صادق ………………………………………………………………………………………………………………………. 53 محمدبن اسماعیل(ع)، عبدالله بن محمّد ………………………………………………………………………………………………… 54 احمدبن عبدالله ……………………………………………………………………………………………………………………………………. 55 حسین بن احمد ……………………………………………………………………………………………………………………………………. 56 ذکر جلوی مستفر پسر ظاهر …………………………………………………………………………………………………………………. 59 ابوعلی منصور، ابوالقاسم عیسی، ابو محمّد عبدالله بن یوسف …………………………………………………………………… 61 جدول خلفای فاطمی …………………………………………………………………………………………………………………………….. 62 فصل چهارم دعوت اسماعیلیّه و داعیان آن دعوت ………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 64 سیر تاریخی دعوت اسماعیلی ………………………………………………………………………………………………………………. 74 فصل پنجم عقاید اسماعیلیّه اسماعیلیّه ……………………………………………………………………………………………………………………………………………. 86 باطنی گری ………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 89 امامت و نبّوت ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 92 وراثت در نبّوت ناطقان ………………………………………………………………………………………………………………………….. 95 رابطه عقل و امامت ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 96 نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………………………. 99 فهرست منابع و مآخذ …………………………………………………………………………………………………………………………… 100 چکیده اسماعیلیّه به عنوان یکی از شاخه های عمده ی شیعه، تاریخ طولانی و پرحادثه ای داشته است که به صدر اسلام برمی گردد. در ابتدای اسلام و پس از ایّام خلفای راشدین در میان مسلمانان جماعتی پیدا شدند که دلهایشان با دین اسلام انس و الفتی نداشت. این گروه برای گمراهی مسلمانان در میان مردم این افکار و سخنان را انداختند که برای ظاهر شریعت، باطنی وجود دارد که اکثر مردم از درک آن عاجز و ناتوانند. ایشان پس از امام جعفر صادق (ع) امامت را حقّ اسماعیل و پسرش محمّد می دانند، به همین خاطر هم به اسماعیلیّه معروف شدند. اسماعیلیّه که پس از اثنی عشریه بیشترین تعداد پیروان را در میان شیعیان جهان دارند در طول تاریخ دوازده قرنی خود به شاخه های متعّدد تقسیم شده و اغلب به صورت مخفیانه و جماعت های پراکنده با زبان های مختلف و نژادهای متفاوت خود در دنیای اسلام زیسته اند. به طوری که بسیاری از داعیان و علمای آنان در زمرۀ متفکّران اسلامی قرار داشته اند. و عقاید و آرای جالب و منحصر به فردی دارند، که در نوع خود خواندنی و قابل تأمّل است. نگارنده این رساله را در پنج فصل تهیّه و تدوین کرده است: فصل اوّل کلیّات، فصل دوّم با عنوان اسماعیلیّه کیستند؟؛ فصل سوّم ائمه اسماعیلیّه؛ فصل چهارم دعوت وداعیان اسماعیلی و بالاخره فصل پنجم تحت عنوان عقاید اسماعیلیّه می باشد. فصل اوّل کلیّات مقدّمه آنچه در پی می آید حاصل پژوهشی است در زمینه ی فرقه ی اسماعیلیّه، فرقه ای که امامت را پس از امام جعفر صادق (علیه السّلام) حق اسماعیل، فرزند وی، و به تبع آن حق محمّد بن اسماعیل می دانستند. و در مورد اینکه اسماعیل در زمان امام جعفر صادق (ع) وفات یافته بود و یا به علّت شراب خوردن او، امام صادق (ع) وی را از امامت کنار گذاشتند، نظرات متفاوتی وجود دارد. «شهرستانی، مؤلف متأخری که با اصول عقاید اسماعیلیّه به خوبی آشنا بوده، این گروه را اسماعیلیّه واقفه نامیده است که اسماعیل بن جعفر را به عنوان آخرین امام و مهدی خود پذیرفته اند (1/35/149) این گروه معتقد بودند که امام صادق (ع) صرفاً برای حفظ جان اسماعیل از دست عمال عبّاسی مرگ فرزندش را اعلام کرده است.» (دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 6: 681) و در برخی منابع مانند تاریخ جهانگشای جوینی و جامع التّواریخ علّت برکناری اسماعیل بن جعفر صادق (ع) را شراب خواری وی نوشته اند. این فرقه نیز همانند فرق و جریان های دیگر دوستان و دشمنانی داشته است که هر یک از گروهین در مخالفت و موافقت خود کتاب ها و رسالاتی تألیف کرده اند؛ از جملۀ این مخالفان سرسخت به قول میرخواند، در روضه: الصفا، می توان به عطا ملک جوینی اشاره کرد که اثر وی عمده منبع تحقیق و پژوهش ما را شامل می شود. بخش بزرگ کتاب تاریخ جهان گشا مربوط به تاریخ چنگیز و پسران و نوادگان اوست که از تاریخ 650 شروع و به تاریخ 658 خاتمه یافته است. عطا ملک در جلد اول کتاب به زندگی چنگیز و فتوحات او و سلطنت اوکتای قاآن و نیز سلطنت گیوک خان پسر اوکتای پرداخته است و در جلد دوّم از حکومت خوارزمشاهیان و ملوک قراختای و گور خانیّه و سرگذشت حکام و شحنگان مغول صحبت کرده است و در جلد سوم تاریخ خویش به حکومت منکو قاآن و حرکت هلاکو به سوی ایران و از پای در آوردن اسماعیلیّه و ملوک اسماعیلیّه الموت و مذهب اسماعیلی می پردازد. رساله ی ما در واقع مربوط به همین جلد سوّم جهانگشای جوینی است. وی قسمت بیشتری از جلد سوّم جهانگشا را که تقریباً 170 صفحه است به بیان حرکت هلاکو جهت فتح قلاع اسماعیلیّه، فتح نامه الموت مذاهب باطنیان و اسماعیلیّان، خلفای فاطمی مصر، ذکر حسن صبّاح و ملوک اسماعیلیّه الموت اختصاص داده است و همه جا از این فرقه ها به لحنی انتقاد آمیز سخن گفته و احیاناً نسبت های ناروا به آنان داده است. البته عطا ملک در این کار اهدافی را سراغ داشته که یکی به سبب هواداری از هلاکو و دیگر تفکّرات دینی خود اوست که از اهل سنّت و شاخص مذهب بود. «فنّ تاریخ در عهد مغول رواجی تمام گرفت و ترقّی عظیم نمود و کتب نفیسه از بهترین تاریخچه که تاکنون به زبان پارسی نوشته شده است در آن تألیف شده از قبیل … تاریخ جهانگشای از علاءالدّین عطا ملک جوینی که در حدود سنه ی 658 تألیف شده و تاریخ کبیر النظیر موسوم به جامع التّواریخ از رشیدالدّین فضل الله … که در حدود 710 تألیف شده و کتاب تجزیّهُ المصار … معروف به تاریخ وصّاف از عبداله بن فضل الله شیرازی که در حدود سنه ی 728 تألیف شده و تاریخ گزیده و روضّه اولی الألباب فی تَوَاریخ الأکابر و الأنساب معروف به تاریخ بناکتی لأبی سلمیان داود بن ابی الفضل محمّد البناکتی که سنۀ 717 تألیف شده، و نظام التّواریخ که تاریخ مختصری است در طبقات مختلفۀ سلاطین ایران لقاضی القضاه ناصرالدّین ابی سعید عبدالله بن عمربن علّی البیضاوی صاحب تفسیر معروف( تفسیر بیضاوی) و در سنۀ 674 تألیف شده، و کتاب مجمع الأنساب لمحمّدبن علیّ بن محمّدبن حسین بن ابی بکر الشّبانکاره ای که در سلطنت ابوسعید در سنۀ 733 تألیف شده است و غیرها و غیرها. شکّ نیست مهمّترین این کتب علی الأطلاق سه کتاب اوّل یعنی جهانگشای جوینی و جامع التّواریخ و وصّاف است و تاریخ جهانگشای بر همه ی اینها زماناً ( و شاید رتباً) سمت تقدّم دارد و برای اطلاع از تاریخ مغول بخصوص شعبه ی از مغول که در ایران سلطنت نمودند از قلم مؤلّفین معاصر ایشان اجماعاً بهتر و معتبرتر از این سه کتاب تألیف نشده است. اما جهانگشای مؤلّف آن علاءالدّین عطاملک جوینی به واسطه ی مقامی عالی و منصبی رفیع که در دولت داشته است( قریب 15 سال دبیر مخصوص امیر ارغون آقا حاکم کلّ بلاد ایران گرجستان و آسیای صغیر و غیرها از جانب مغول بود و پس از ورود هولاکو به ایران از خواصّ دبیران هولاکو گردید و پس از آن از جانب هولاکو و پسرانش اَبَقا و تکودار معروف به احمد قریب بیست و چهار سال حاکم بغداد و کلّیّۀ عراق عرب بود) و در این مدت جمیع حلّ و عقد امور ممالک در ید تصرّف او بود و جامع التّواریخ را به حکم غازان خان شروع در تألیف نمود و به فرمان اولجایتو باتمام رسانید و جمیع معلومات و اطّلاعاتی که در این کتاب نفیس درج کرده است یا از مشاهدات و محسوسات خود اوست که در مدت طویل ملازمت پادشاهان مغول فراهم آورده یا مسموعات و منقولاتی است که از افواه علما و حکما و منجّمین و مورّخین و اهل ادیان و ملل از هر قوم و ملّت از مغول و اویغور و چینی و تبّتی و هندی و ترک و عرب و یهود و نصاری و غیرهم که در دربار پادشاهان مغول مجتمع بودند شفاهاً تلّقی می نموده و یا آنکه از کتب خود ایشان مستقیماً بتوسّط علمای ایشان نقل و ترجمه کرده است اما تاریخ وصّاف مؤلّف آن فضل الله شیرازی معاصر رشیدالدّین فضل الله صاحب جامع التّواریخ و پسرش خواجه غیاث الدِّین محمّد وزیر و از خواصّ بستگان ایشان بوده است و در دولت مغول در دیوان استیفا مستخدم بوده و وی نیز در غالب وقایع مهمّه که در کتاب نفیس خود مندرج ساخته یا خود بنفسه حاضر و مشاهده بوده یا بلاواسطه از رجال و عظمای دولت مغول استماع نموده است. از میان این کتب ثلاثه فقط کتابی که تاکنون بَطبع رسیده و در محل دسترس عموم می باشد تاریخ وصّاف است که در سنۀ 1269 در بمبئی طبع حجری بسیار نفیسی از آن نموده اند، خوشبختانه در این سنوات اخیر اوقاف خیریّه گیپ طبع و احیای این دو کتاب مستطاب را بعهده همّت خود گرفت و بر ادبای فارسی زبان و مستشرقین فرنگستان منّتی بی اندازه نهاد. (به تلخیص محمد قزوینی- مقدمه ج 1، صفحات 9 الی 12) وی اسماعیلیّه را زنادیق و مجوس می نامد. این در حالی است که ایشان خود را از شیعیان می دانند : [حسن صباح] « ای برادران شما اطلاع دارید که شیعیان ما را از خود نمی دانند ولی ما آنها را از خویش جدا نمی دانیم، بین ما و آنها یک وجه مشترک وجود دارد و آن این است که هر دو در انتظار مهدی موعود هستیم و عقیده داریم که بعد از این
[جمعه 1398-07-12] [ 01:08:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|