دانلود پایان نامه ارشد : اثر جهانی شدن اقتصاد بررابطه مبادله بخش کشاورزی ایران | ... | |
نرخ اسمی ارز و قیمت نفت نیز از آمارهای بانك مركزی استخراج شده است. با بهره گرفتن از مدل VAR اثر جهانی شدن از طریق شاخص ادغام تجارت بینالملل (IIT) روی رابطه مبادله کالاهای کشاورزی دیده شده است. با توجه به ادبیات نظری موجود، مدلی برای رابطه مبادله بر حسب قیمت نفت، نرخ ارز واقعی، تولید ناخالص داخلی و با اضافه کردن شاخص ادغام تجارت بینالملل تصریح شده است. نتایج نشان میدهد که فرضیهی تحقیق مبنی بر اینکه، جهانی شدن (IIT) بر رابطه مبادله کالاهای کشاورزی اثر مثبت دارد، در کوتاهمدت رد میشود. اثر منفی نشان میدهد که در کوتاهمدت در اثر ارتباط با بازار جهانی، روند تجاریشدن با کاهش رابطهی مبادله خالص، ناخالص و درآمدی همراه خواهد شد. ولی در بلندمدت اثر جهانیشدن بر رابطه مبادله ناخالص، منفی و بر رابطه مبادله خالص و درآمدی مثبت است. اثر مثبت نیز نشان می دهد که در بلندمدت در اثر ارتباط با بازار جهانی، روند تجاریشدن با افزایش رابطه مبادله خالص و درآمدی همراه خواهد شد. کلید واژهها: رابطه مبادله، شاخص ادغام تجارت بینالملل، الگوی تصحیح خطای برداری (VECM) فهرست مطالب فصل اول: کلیات تحقیق صفحه عنوان 1-1- مقدمه………………………………………………………………………………………………………………1 1-2- بیان مسئله………………………………………………………………………………………………………….3 1-3- سؤالات اصلی تحقیق………………………………………………………………………………………….5 1-4- فرضیات تحقیق………………………………………………………………………………………………….6 1-5- اهداف اساسی تحقیق………………………………………………………………………………………….6 1-6- داده ها و منابع آماری………………………………………………………………………………………….6 1-7- روش تحقیق……………………………………………………………………………………………………..6 1-7-1- نحوه محاسبهی رابطه مبادله ………………………………………………………………………….8. 1-7-1-1- رابطه مبادله تهاتری (پایاپای) خالص………………………………………………………8. 1-7-1-2- رابطه مبادله تهاتری ناخالص………………………………………………………………….8 1-7-1-3- رابطه مبادله درآمدی…………………………………………………………………………….9 1-7-2- شاخصهای جهانی شدن……………………………………………………………………………….10 فصل دوم: مروری بر مطالعات انجام شده 2-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….18 2-2- تاریخچهی جهانی شدن اقتصاد…………………………………………………………………………..18 2-3- تاریخچهی رابطه مبادله ………………………………………………………………………………….23 2-4- تحقیقات خارجی……………………………………………………………………………………………..28 2-5- تحقیقات داخلی……………………………………………………………………………………………….32 فصل سوم: مبانی نظری و تصریح مدل 3-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….37 3-2- مدل های واردات……………………………………………………………………………………………..37 3-3- مدل های صادرات……………………………………………………………………………………………42 3-4- مبانی نظری جهانی شدن و تجارت……………………………………………………………………….44 3-5- مبانی نظری رابطه مبادله………………………………………………………………………………….51 3-6- تصریح مدل رابطه مبادله ………………………………………………………………………………..52 فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها و گزارش نتایج بدست آمده 4-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………….56 4-2- آزمون ایستایی…………………………………………………………………………………………………56 4-2-1- آزمون فیلیپس و پرون……………………………………………………………………………………57 4-3- تخمین مدل VAR……………………………………………………………………………………………60 4-3-1- تعیین تعداد وقفه بهینه……………………………………………………………………………………61 4-3-2- معادلات مدل VAR رابطه مبادله خالص، ناخالص، درآمدی…………………………..61 4-3-3- توابع عکس العمل ضربه- پاسخ رابطه مبادلهی خالص، ناخالص و درآمدی…………62 4-3-4- تجزیه واریانس…………………………………………………………………………………………….65 4-3-5- آزمون همجمعی…………………………………………………………………………………………..68 4-3-6- برآورد مدل VECM رابطه مبادله خالص، ناخالص و درآمدی……………………….70 4-3-7- تحلیل کشش شاخص جهانی شدن…………………………………………………………………..73 4-3-8- تحلیل اثر متغیرهای مدل بر رابطه مبادله کل بخش کشاورزی………………………….74 4-4- خلاصه و نتیجه گیری………………………………………………………………………………………..75 فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات 5-1- آزمون فرضیات……………………………………………………………………………………………….76 5-2- بحث و نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………76 5-3- پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………….81 منابع و مآخذ……………………………………………………………………………………………………………84 پیوست……………………………………………………………………………………………………………………89 – مقدمه جهانی شدن واقعیتی كلی است كه ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و غیره را شامل میشود و درواقع باید آن را به مثابه یك نظام اجتماعی نوین دید كه كاركردهای مختلفی در ابعاد گوناگون دارد. بسیاری از صاحب نظران بر این باورند كه جهانی شدن بیشتر جنبهی اقتصادی دارد و یكی ازبرجسته ترین تحولاتی كه در سالهای اخیر به وقوع پیوسته همگرایی و ادغام اقتصادهای ملی در اقتصادهای جهانی بوده است كه در پی پیشرفتهای تكنولوژیك و فناوری اطلاعات ودر بستری از سیاستهای آزاد سازی به پیش رفته است. جهانی شدن واژهی رایج دههی ١٩٩٠ میلادی، هرچند در مورد آن بحثهای زیادی صورت گرفته است، ولی هنوز تعریفی جامع و فراگیر كه دربردارندهی كلیهی جوانب این پدیده باشد، ارائه نشده است و همچنان پیرامون تعریف آن مشاجرات و ابهامات فراوانی مشاهده میشود. کروگمن و رنه بالز جهانی شدن را ادغام بیشتر بازارهای جهانی تعریف کردهاند. کول آن را الگوی تکامل یابندهای از فعالیتهای فرامرزی بنگاهها و شرکتها میداند. مکایوان جهانی شدن را گسترش بین المللی مناسبات تولیدی و مبادلهی سرمایهسالارانه میداند(آذربایجانی وهمکاران،1382). همچنین پراتون، جهانی شدن را فرآیندی از تحول میداند که مرزهای سیاسی و اقتصادی را کمرنگ کرده، ارتباطات را گسترش داده و تعامل فرهنگها را افزون می نماید(دادگرو همکاران، 1382). صندوق بینالمللی پول(IMF)[1] نیز جهانی شدن را رشد وابستگی متقابل اقتصادی کشورها در سراسر جهان از طریق افزایش حجم و تنوع مبادلات کالا و خدمات و جریان سرمایه در ماوراء مرزها و همچنین از طریق پخش گستردهتر و سریعتر تکنولوژی میداند(کریمی هسنیجه، 1386). در زمینه جهانی شدن اقتصاد بخش کشاورزی اهمیت ویژهای در اقتصاد ایران دارد. این بخش یکی از تواناترین بخشهای اقتصاد کشور و تأمین کننده بیش از یکپنجم تولید ناخالص داخلی، یکپنجم اشتغال، بیش از چهارپنجم نیازهای غذایی و بیش از یکچهارم صادرات غیرنفتی است. بنابراین هر گونه تغییر و تحول در این بخش می تواند شاخصهای مهم اقتصادی کشور را تغییر دهد. توسعهی بخش کشاورزی، پیش شرط و نیاز ضروری توسعه اقتصادی کشور است و تا زمانی که موانع توسعه در این بخش برطرف نشود، سایر بخشها نیز به شکوفایی، رشد و توسعه دست نخواهند یافت(امیرتیموری و خلیلیان، 1386 ). از مهمترین ابزار تصمیم گیری برای کارگزاران و بنگاههای اقتصادی قیمت کالاها و خدمات است. به عبارت دیگر قیمت کالاها و خدمات باعث ایجاد علائمی برای تصمیم سازی کارگزاران و بنگاههای اقتصادی برای تخصیص منابع محدود یک جامعه در بین خواسته های نامحدودآن است. برآیند تمام نیروهای بازاری و غیربازاری در قیمت کالا تجلی پیدا کرده و باعث ارسال علائم مذکور میگردد (مهرابی، 1382). تغییر در قیمتهای نسبی (رابطه مبادله قیمتی) هر فعالیت یا بخش اقتصادی در مقایسه با بخشهای دیگر اقتصادی می تواند موجبات چرخش تخصیص منابع و سرمایهها از فعالیتی به فعالیت دیگر یا از بخشی به بخش دیگر را فراهم سازد. واضح است که هر بخش یا فعالیتی که رابطه مبادله قیمتی به زیان آن باشد در گردونهی تخصیص منابع و در نتیجه رشد تولید زیان میبیند. در ایران قیمتهای بخش کشاورزی و سایر بخشهای اقتصادی چه در بازار داخلی و چه در بخش تجارت داخلی بوسیله انواع سیاستهای کلان اقتصادی مورد تأثیر قرار میگیرند و این امر به نوبهی خود موجب میگردد که رابطه مبادله قیمتی بخش کشاورزی و زیر بخش های آن نیز تحت تأثیر قرار گیرند. با توجه به اتکاء ایران به درآمدهای نفتی و نوسانات فراوان این درآمدها که اقتصاد ایران را با بحران مواجه کرده و خواهد کرد، بایستی به بخشهای دیگر اقتصاد، توجه شود که بخش کشاورزی در این زمینه دارای مزیتهای فراوانی است که باید تقویت شود. لازمهی شکل گیری یک بخش قوی در درازمدت، اتخاذ سیاستهای مناسب است و این سیاستها بدون شناسایی و تشخیص عوامل مؤثر و مهم نمی تواند عملی شود. لزوم گریز از صادرات تکمحصولی و رهایی از مشکلات ناشی از آن، ایجاد تنوع در محصولات صادراتی، تأمین ارز جهت سرمایه گذاری و افزایش سهم در تجارت جهانی و بازارهای بینالمللی، اهمیت صادرات غیرنفتی را به وضوح نشان میدهد. برای رسیدن به این مهم، بخش کشاورزی دارای مزیتها و مشخصههای مهمی همچون تنوع آب و هوایی، دمای مناسب، تنوع زمین، نیروی کار ارزان، بستر فعالیت اقتصادی نزدیک به نیمی از جمعیت کشور، وابستگی کمتر به فنآوری پیچیده و داشتن امکانات گسترش تولید است(خلیلیان، 1381). امروزه سیاست تجارت بینالملل محصولات کشاورزی در اکثر کشورها به عنوان یک استراتژی کلیدی تلقی میشود، به گونهای که این فرآیند با سرعتی بیش از رشد تولید کالاها و خدمات توسعه یافته است. به عنوان مثال، حجم کل تولید جهانی کالاها و خدمات طی دورهی 82-1953 تقریباً چهار برابرشده است. این در حالی است که حجم صادرات جهانی در طی دورهی مذکور شش برابر شده است. حجم کل تولید جهانی کالاها و خدمات و همچنین حجم صادرات جهانی در ارتباط با محصولات کشاورزی نیز به ترتیب دو و چهار برابر شده است که بیانگر رشد جهانی صادرات است(هوک، 1986). اغلب کشورها برای افزایش رشد اقتصادی به دنبال توسعهی تجارت با سایر کشورها و تولید کالا بر اساس مزیتنسبی هستند(مصری نژاد و ابراهیمی، 1385). سیاستهای آزاد سازی تجاری بر ساختار کل اقتصاد اثرگذارند. کشورهای واردکننده کالاهای کشاورزی با اعمال تعرفههای گمرکی و کشورهای صادرکننده با پرداخت یارانهی صادرات کالاهای کشاورزی سعی کردهاند، تا بخش کشاورزی خود را تحت حمایت قرار دهند. به دنبال تلاش کشورها برای آزادسازی تجاری محصولات کشاورزی روند مشابهی که در مورد کالاهای صنعتی وجود داشت، روال گذشته حمایت از بخش کشاورزی دچار تغییر شد و نهایتاً این تلاشها منجر به ایجاد توافق جدیدی در میان اعضاء سازمان تجارت جهانی گردید. بر اساس این توافقها مقرر گردید، موانع تعرفهای و غیرتعرفهای کاهش و همچنین یارانهی صادرات کالاهای کشاورزی محدود گردد. اجرای توافقهای مذکور دارای مفاهیم و اثرات مهمی برای چگونگی توسعه بخش کشاورزی کشورهای عضو و غیرعضو می باشد که بررسی آن برای کشورهایی چون ایران که هم واردکننده و هم صادرکننده کالاهای کشاورزی است، بسیار ضروری به نظر می رسد. از آنجا كه بخش كشاورزی ایران از گستردگی فراوانی برخوردار است، این اعتقاد وجود دارد كه بخش كشاورزی از توانایی بالفعل و بالقوهی فراوانی برخوردار بوده و این استعداد در آن نهفته است كه درصورت فراهم آمدن شرایط مناسب توانایی قابل توجهی در عرضه به بازارهای جهانی داشته باشد. با چنین اندیشهای تلاش گردیده است كه اثر جهانی شدن اقتصاد بر رابطه مبادله كشاورزی ایران، مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور و باتوجه به اینكه بسیاری از عوامل مهم جهانیشدن اقتصاد، بر بخش كشاورزی ایران تأثیری ندارند(مانند سرمایه گذاری مستقیم خارجی) بنابراین جهانی شدن در بخش كشاورزی ایران را تنها از لحاظ تجاریشدن می توان مورد بررسی قرار داد كه در این ارتباط از شاخص تجارت درون صنعت (IIT) برای اندازهگیری جهانی شدن استفاده شده است. 1-2- بیان مسئله اقتصاد كشورها در دنیای معاصر در دو رویكرد خلاصه میشوند، كشورهای با رویكرد اقتصاد باز و كشورهای با رویكرد اقتصاد بسته. در رویكرد اقتصاد باز اقتصاددانان معتقدند كه موانع تجاری، موانع سرمایه ای وغیره میبایست كاهش یابد تا میدان برای فعالیت بخش خصوصی و كاهش فعالیت های غیركارای دولتی فراهم گردد. پدیده جهانیشدن[2] اقتصاد بر این رویكرد تأكید دارد. این مهم باعث میشود كه ساختار بازارهای مختلف در اقتصادهای متفاوت از درجه مشابهت بیشتری برخوردار گردد. مطالعات و تجربیات بسیار زیاد نشان از رشد اقتصادی، افزایش بهرهوری، افزایش رفاه و غیره در اینگونه رویكرد دارند. البته مطالعاتی نیز وجود دارد كه نشان می دهد این رویكرد دارای مضراتی مانند گسترش فقر به ویژه در كشورهای درحال توسعه و بیكاری نیز به همراه دارد. در مجموع اگر بتوان با سیاستهای مدبرانه، اثرات منفی آن را كاهش داد، می توان منافع زیادی از اینگونه رویكرد حاصل نمود. در رویكرد دیگر، اقتصاد بسته است كه عنوان میشود با سیاستهایی مانند جایگزینی واردات، استقلال داخلی و غیره می توان قدرت اقتصادی برتری را حاصل نمود. بنابراین پایان نامهی حاضر، حداقل ضرورتی كه برای سیاستمداران و جامعه علمی بر جای خواهد گذاشت، این است كه در اتخاذ تصمیم اقتصاد بسته یا باز در بخش کشاورزی با مطالعات علمی پربارتری برنامه ریزی اقتصادی را به پیش برند و بدون مطالعه اینگونه تحقیقات، مسلماً دور از انتظار نیست كه تصمیمات و سیاست های نادرست كه می تواند سالها اثرات مخرب آن برجای بماند را اتخاذ نمایند. تاکنون پنج نوع کاربرد متفاوت از واژهی جهانی شدن مطرح شده است. برخی به مفهوم آزادسازی[3] اشاره می کنند. جمعی این واژه را غربیشدن[4] میدانند. برخی دیگر از این واژه، مفهوم بینالمللی[5] را در نظر دارند. عدهای مفهوم جهانیسازی[6] را مورد توجه قرار دادهاند و برخی دیگر جهانیشدن را در قالب قلمروزدایی[7] دنبال می کنند(ناجی راد، 1385 ). جهانیشدن با مشخصههای یکپارچگی تجارت، حرکت سریع سرمایه، تسریع در مبادله فنآوری، پیشرفتهای فنی و نزدیک نمودن اقتصادهای ملی به اقتصادهای واحد و فراملی، ارائهکننده تعریف جدیدی از روابط، متغیرها و سیاستهای اقتصادی است. ایجاد فضای رقابتی از مهمترین و اساسیترین عناصر برای ورود به فرآیند جهانی شدن است(کریمی، 1386). یکی از پدیدههای بسیار قابل توجه دهههای اخیر در اقتصاد جهانی، در همآمیزی و ادغام رو به افزایش اقتصادهای ملی در اقتصاد جهانی است که آثار آن را می توان در افزایش بازرگانی بینالمللی، جهانی شدن تولید و جریان مستقیم سرمایه گذاری خارجی (FDI) ملاحظه کرد(دادگر و همکاران، 1382). تغییر و تحول قیمت محصولات صادراتی كشورهای در حال توسعه و توسعه یافته در تقابل با یكدیگر قرار دارد. این تقابل قیمتها درجه برخورداری هر كشور را از تجارت بینالملل نشان میدهد. رابطه مبادله شاخصی است كه بررسی رفتار آن در طی زمان به عنوان معیاری برای بررسی میزان برخورداری از منافع تجارت بینالملل، در هر كشور مورد استفاده قرار میگیرد. امروزه رابطه مبادله یكی از مهمترین ابزارها برای تجزیه و تحلیل مسایل اقتصاد كلان و توسعه اقتصادی از قبیل منافع حاصل از بازرگانی بین المللی، تحولات حجم و تركیب مبادلات و اثر آن بر روی سطح دستمزدها، رفاه عمومی و درآمدملی محسوب می شود. در نظریه های اقتصاد بین-الملل، رابطه مبادله جایگاه ممتازی دارد و اقتصاددانانی بر له و علیه روند بلندمدت رابطه مبادله در بین كالاهای صنعتی و مواد اولیه
[جمعه 1398-07-12] [ 12:47:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|