زیستی، بخش دوم مفهوم کلی الزام توجه به مسائل اجتماعی، با توجه به نیازهای فردی و جمعی ساکنان در جهت ارتقاء تعامل اجتماعی است و در بخش سوم عوامل محیطی مؤثر بر کاهش مصرف انرژی و استفاده از پتانسیل های محیطی ذکر می شود. فصل سوم به بررسی نمونه های موردی اختصاص یافته تا عوامل مثبت و منفی هریک تحلیل شده و به کارگرفته شوند، فصل چهارم شناخت عوامل مؤثر بر طراحی مجتمع زیستی نام گرفته در آن شناخت بستر طرح و نیازهای کالبدی پرداخته می شود. فصل پنجم تحلیل و ارزیابی اطلاعات نام گرفته، از این طریق به بررسی اطلاعات به دست آمده و تفکیک عوامل مؤثر بر طراحی در راستای سوال اصلی پژوهش می پردازیم. فصل ششم طراحی مجتمع زیستی نام دارد، با بهره گرفتن از عوامل ذکر شده الزامات طراحی مشخص و به گزینه طراحی پرداخته می شود. در خاتمه نتیجه گیری کلی از پژوهش و منابع مورد استفاده ذکر شده است.

 این تحقیق نشان می دهد مجتمع ها ی مسکونی می توانند در شرایط مناسب جوابگوی نیازها و ضرورت های محیط باشند. مجتمع ها علاوه بر استفاده برای هریک از کاربری ها جهت عملکردهای تلفیقی نیز مورد استفاده قرارگیرندو از آنها برای مرکزیت بخشیدن به فعالیت های مرتبط با یکدیگر استفاده نمود، زیرا جامعه امروزی همراه با رشد سریع شهرنشینی، تأثیر پذیری روابط درونی و بیرونی خانوار را دگرگون کرده، خواست ها و نیاز های خانوار را با شرایط متحول جامعه هدایت می کند. امروزه، فضاهای سکونتی و کارکردهای محدود خانوار باید با شرایط و امکانات قابل دسترسی انطباق یابد. به عبارت دیگر تأمین نیازها از امکانات تبعیت می کند.

مقدمه:

طراحی و اجرای هماهنگ مجموعه های مسكونی در شهرها ی ﭘر جمعیت اهمیت خلاقیت و مهارتهای حرفه ای طراحان معمار، طراحان شهری و طراحان محیط و منظر را افزایش داده است. روابط كارفرما و سفارش دهنده مسكن از یك سو و طراح و سازنده آن از سوی دیگر كه در جوامع سنتی گذشته به گونه ای روشن، ساده و مستقیم بوده است در شهر های ﭘر جمعیت به روابطی ﭘیچیده تبدیل شده است. از یك سو جدایی میان كارفرمای سفارش دهنده یا سرمایه گذار مجموعه ها و بهره برداران واقعی از مسكن و مجموعه های مسكونی، و از سوی دیگر گستردگی روابط میان برنامه ریزان، طراحان و مجریان مجموعه ها از دلایل ایجاد این روابطﭘیچیده هستند.

   با بوجود آمدن این ﭘیچیدگی ها، تشخیص نیازهای روزمره استفاده كنندگان از مسكن و تأمین آن به سهولت گذشته نمی باشد. در این خصوص تنها اتكا به تحقیق سامان یافته و دست یافتن به نیازهای قابل تعمیم جمعیت های مورد نظر می تواند مبنایی برای برنامه ریزی و فراهم آوردن مقدمات طراحی مجموعه ها باشد. در طراحی مجموعه هایی كه ساكنان آینده آنها مشخص نیستند معمولاً مطالعه جمعیت های با ویژگی های فرهنگی و با شیوه زندگی مشابه تعیین كننده نیازهای ساكنین آینده است. سازگاری و هماهنگی میان عوامل انسانی و الگوهای كالبدی و محیطی می تواند منجر به طراحی محیط های مسكونی شود كه وقوع رفتارهای در خور آداب زندگی جمعی و سنت سكونت ساكنین را تشویق نماید. [1]

در اینﭘایان نامه منظور از مجموعه های مسكونی، مجموعه هایی است كه تحت عناوین مختلف از جمله مسكن اجتماعی، به گونه ای یكجا و همزمان در شهر های ﭘرجمعیت ایران از جمله تهران برنامه ریزی، طراحی و اجرا می شوند. در این گونه مجموعه ها معمولاً مالكیت بخشی از فضاهای عمومی و نیمه عمومی مشاع بوده و استفاده از آنها تابع مقررات خاص و جمعی است. مقیاس این مجموعه ها معمولاً بسیار متفاوت و از چند واحد مسكونی(مانند ساختمانهایی كه به صورت تجمیع شده در یك قطعه تفكیكی ساخته می شوند)، تا ساختمانهای بلند مرتبه مسكونی(مانند مجموعه هایی چون آ.اس. ﭘ .یا مجموعه مسكونی ستارخان) و حتی مجموعه های بزرگی كه به صورت ناحیه ای از شهر درآمده اند(مانند شهرك اكباتان) متغیر است.

با توجه به اینكه تراكم مجموعه های مسكونی عامل مهمی در شكل گیری و جریان زندگی در آنهاست، مقصود از افزایش افزایش تراكم در مجموعه های مسكونی علاوه بر تعاریف عام تراكم ساختمانی، یعنی نسبت فضای ساخته شده به واحد سطح، ویا تراكم جمعیتی به معنای نسبت جمعیت به واحد سطح، كه تعاریفی  اعتباری و قراردادی هستند، تراكم ادراكی كه مفهومی نسبی است نیز مورد نظر می باشد. تراكم ادراكی تراكمی است كه مردم و ساكنین یك مجموعه با توجه به ﭘیشینه فرهنگی و مكانی خود از آن مجموعه دریافت می كنند. بنابراین تعریف حتی یك مجموعه واحد توسط افراد با ﭘیشینه های مختلف می تواند با تراكم های متفاوتی ادراك شود.

همچنین منظور از عوامل انسانی مجموعه ای از معیارهای اجتماعی و روانشناختی است كه در ادراك و دریافت مجموعه های مسكونی و در نتیجه در برنامه ریزی و طراحی آنها مؤثر هستند.[2]

 این پایان نامه مشتمل بر شش فصل است و بر اساس سوال اصلی پایان نامه که چگونگی بهبود کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی با ارتقاء عوامل زیست محیطی،کاهش مصرف انرژی و عوامل اجتماعی است شکل گرفته است، مشتمل بر دو بخش عمده عوامل زیست محیطی در راستای کاهش مصرف انرژی و توجه به کیفیت طراحی جهت ارتقاء عوامل اجتماعی و انسانی می شود. درفصل اول کلیات مراحل پژوهش عنوان شده و هدف اصلی پژوهش ارتقاء کیفیت زندگی ساکنان از طریق توجه به پایداری اجتماعی و محیطی مشخص شده است، در ادامه به ضرورت و اهمیت پژوهش و روش آن پرداخته شده است. فصل دوم شامل مفاهیم و اصول بنیادی پژوهش می شود که مشتمل بر سه بخش تعریف مجتمع زیستی، مسائل اجتماعی و عوامل محیطی مأثر بر صرفه جویی انرژی و استفاده از پتانسیل های محیطی در مجتمع مطرح می شود، مطالب این فصل پایه های اصلی پایان نامه را شکل می دهند.فصل سوم به بررسی نمونه های موردی اختصاص یافته و فصل چهارم شناخت عوامل مؤثر بر طراحی مجتمع زیستی نام گرفته در این فصل عوامل محیطی و اجتماعی بستر طرح و نیازهای طراحی معماری مجتمع زیستی پرداخته می شود.فصل پنجم تحلیل و ارزیابی اطلاعات نام گرفته، که با بررسی اطلاعات به دست آمده و تفکیک عوامل بر اساس سوال اصلی پژوهش می پردازد، فصل ششم طراحی مجتمع زیستی نام دارد در این فصل با بهره گرفتن از عوامل بر شمرده شده الزامات طراحی مشخص و به گزینه طراحی پرداخته می شود. در خاتمه نتیجه گیری کلی از پژوهش و منابع و مأخذ مورد استفاده ذکر شده است.      

  گرچه ساختمانهای مسکونی دارای پیچیدگی هایی از لحاظ طراحی معماری و مسائل شهری می باشند،اما توجه به مسائل فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی،همانند پرداختن به موارد تکنیکی و ساختاری از ضروریات طراحی و ساخت آنها به شمار می رود. در حال حاضر ساختمانهای مسکونی در هر نقطه ای احداث می شوند و هرگونه که خواسته شود حضور خود را بر فضای شهری تحمیل می نمایند علیرغم   برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنیدپیچیدگی های خاص این گونه ساختمانها شناخت صحیحی از شرایط خاص مجتمع های مسکونی وجود ندارد و بطور کلی معیارها و ضوابط طراحی و ساخت این گونه از ساختمانها مشخص نیست.

در این تحقیق با بهره گرفتن از مطالعات نظری، بررسی و تحلیل اطلاعات، نقد دیدگاه های مختلف ارائه شده در ارتباط با ساختمانهای مسکونی،مطالعات میدانی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از آن بر اساس شاخص های مورد مطالعه اعم از معماری،سازه،شهرسازی،اقتصاد،ایمنی و محیط زیست صورت  گرفته است.

با چنین رویکردهایی، به ارتباط بین نیاز واقعی سکونتی و ابعاد و ویژگی های اجتماعی خانوار پرداخته شده است. که ضمن پرداختن به ارتباط چنین ویژگی، فضاهای مورد نیاز سکونتی پیش بینی،و طرح مسکن اجتماعی مناسب با الگوهای زیستی ارائه گردیده است. اگر چه بررسی و تحلیل هر یك از عوامل بر شمرده شده و تبیین رابطه بین آنها می تواند راه گشای بحث های تفضیلی و دقیق بعدی باشد.

اصولاً هدف این پایان نامه ارائه راهکار نیست، بلکه هدف دست یابی به روش مناسبی است جهت پایداری هرچه بیشتر مجتمع های مسکونی و تداوم و پایداری حیات آنها، با این همه در این پایان نامه پیشنهاداتی جهت دست یابی به مطالعات بیشتر به شیوه تحقیق ارائه شده است.

فصل اول: مقدمات پژوهش

مقدمه:

فصل اول به کلیات پژوهش اختصاص دارد، در واقع در این فصل چهارچوب اصلی کار شکل گرفته و در فصل های بعدی بسط می یابد. در ابتدا به طرح و الزام توجه به موضوع پژوهش پرداخته می شود. سپس پرسش اصلی که مبین خط مشی اصلی پژوهش است با عنوان چگونگی ارتقاء سطح کیفی زندگی ساکنان مجتمع زیستی با توجه به عوامل اجتماعی و محیطی مطرح می شود، سپس سوالهای فرعی از بطن سوال اصلی به تفکیک حوزه ها استخراج شده و در حوزه خود بسط می یابد، هدف کلی تحقیق در راستای پرسش اصلی تحت عنوان:

ارتقاء كیفیت زندگی اجتماعی و کاهش مصرف انرژی در مجموعه های زیستی

دو هدف فرعی با عنوان:

– افزایش تعاملات اجتماعی ساكنان در مجموعه های زیستی

– کاهش مصرف انرژی در مجتمع های زیستی با بهره گرفتن از تکنیک های مناسب طراحی

تبیین گردیده، سپس پیش فرض ها با توجه به کلیات پژوهش در راستای سوال اصلی شکل گرفته، در ادامه روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و میدانی تفکیک شده و محدوده و مشکلات آن مطرح می شود. به این طریق می توان به گرد آوری مطالب و دسته بندی موضوعی فیش ها جهت گردآوری مطالب و نهایتاً استخراج الزامات و برنامه فیزیکی جهت طراحی مجتمع زیستی پرداخت.

در این فصل با ذکر مقدمات کلی پژوهش خط مشی اصلی تحقیق مشخص گردیده و براین مبنا می توان به دسته بندی موضوعی فیش ها جهت جمع آوری سایر فصل ها پرداخت. این پژوهش شامل 6 فصل است. فصل اول به توصیف مقدمات، فصل دوم  مبانی نظری پژوهش با سه بخش معرفی مجتمع زیستی، عوامل اجتماعی و عوامل محیطی در مجتمع زیستی بسط یافته و به موضوعات اصلی پژوهش در راستای سوال اصلی تحقیق تحت عنوان،لزوم شكل گیری فضای جمعی،اهمیت زندگی اجتماعی،ﭘیامد های حاصل از نابودی زندگی اجتماعی ،اهمیت احساس تعلق در مجتمع زیستی،عوامل انسانی شامل نیازهای فردی و اجتماعی،عوامل محیطی مؤثر بر صرفه جویی انرژی و ارتقاء کیفی زندگی ساکنان با در نظر گرفتن عوامل ماثر در طراحی دسترسی ها ، موقعیت بلوک ها،تداوم كالبدی،الزامات طراحی مجتمع زیستی بر اساس نیاز های ساكنان و قابلیت های موجود می پردازد.

سپس در فصل سوم نمونه های موردی داخلی و خارجی، مورد بحث قرار گرفته، فصل چهارم به شناخت موضوعی طراحی مجتمع زیستی، فصل پنجم به تحلیل و ارزیابی اطلاعات جهت طراحی و فصل ششم به طراحی مجتمع زیستی و الزامات آن می پردازد.

1-1- طرح موضوع

مسکن به صورت اجتماعی یا social housing نوع خاصی از مسکن است که ریشه ای تاریخی در قرن نوزدهم دارد و در تعدادی از کشور های صنعتی طی دهه های گذشته و به ویژه در سالهای  بعد از جنگ جهانی دوم یکی از روش های عمده تامین مسکن برای افراد کم درآمد و میان درآمد بوده است.

در راستای تحولات انقلاب صنعتی و رشد جمعیت رویكرد های جدیدی در برنامه ریزی و طراحی مسكن به وجود آمده است. زندگی در شهر های بزرگ استفاده از مجموعه های متراكم تر و هماهنگ با جنبه های انسانی و محیطی را القاء می كند. زیرا توجه به این عوامل می تواند زندگی در مجموعه های مسكونی را ارتقاء بخشد. هرچند طرح یک مجتمع زیستی حاص نهایی فرآیند پیچیده ای است که عناصر آن بر هم تأثیر متقابل دارند و عوامل متعددی از جمله ویژگی های فرهنگی،اجتماعی، اقتصادی و محیطی در آن مؤثرند، اما با رعایت اصول و معیارهای حاصل از پژوهش های بنیادی و کاربردی در زمینه طراحی معماری،سازه و طراحی سایت می توان امکان استفاده و البته مشروط از مجتمع های مسکونی را راه حلی واقع گرایانه و مطلوب جهت اسکان مردم و تامین سایر نیازهای مرتبط با فعالیت

های اجتماعی و محیطی در شهر های بزرگ دانست.

با بوجود آمدن این ﭘیچیدگی ها، تشخیص نیازهای روزمره استفاده كنندگان از مسكن و تأمین آن به سهولت گذشته نمی باشد. در این خصوص تنها اتكا به تحقیق سامان یافته و دست یافتن به نیازهای قابل تعمیم جمعیت های مورد نظر می تواند مبنایی برای برنامه ریزی و فراهم آوردن مقدمات طراحی مجموعه ها باشد. در طراحی مجموعه هایی كه ساكنان آینده آنها مشخص نیستند معمولاً مطالعه جمعیت های با ویژگی های فرهنگی و با شیوه زندگی مشابه تعیین كننده نیازهای ساكنین آینده است. سازگاری و هماهنگی میان عوامل انسانی و الگوهای كالبدی و محیطی می تواند منجر به طراحی محیط های مسكونی شود كه وقوع رفتارهای در خور آداب زندگی جمعی و سنت سكونت ساكنین را تشویق نماید. بدین ترتیب پیش بینی ارتباطات مناسب دسترسی های سهل الوصول از الزامات حائز اهمیت طراحی خواهد بود.

از سال 1300به بعد، با تثبیت دولت و قدرت گرفتن حکومت مرکزی، روند صنعتی شدن کشور ایران به مرحله ای جدید رسید و در این راستا روند تجدد گرایی نیز اثر خود را بر ابعاد مختلف جامعه بر جای گذاشت. اولین نتایج فیزیکی این روند در محیط های شهری از سالهای 1316-1309 قابل تامل است. در این دوره اولین اقدامات بلند مرتبه سازی در مورد ساخت وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف، در تهران صورت گرفت. جنگ جهانی دوم روند نوسازی شهر تهران را دچار وقفه ساخت، اما پس از کودتای 28

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1398-07-12] [ 02:53:00 ق.ظ ]