دانش ما درباره تفکر | ... | |
دانش ما درباره تفکر//پایان نامه پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دانش ما درباره تفکر تا حد زیادی از دو سنت متمایز فلسفه و روانشناسی ناشی میشود. فلاسفه مدتها ذهن انسان را مثابه جایگاه عقل، پرورش عقل را هدف نهایی تعلیم و تربیت دانستهاند. فلسفه، مطالعهی تفکر انتقادی از طریق تحلیل، استدلال و بهکارگیری منطق را مورد تأکید قرار داده است. روان شناسان روی ساخت کار ذهن مطالعه کردهاند. روان شناسان شناخت گرا به شکلی ویژه با تأکید بر تفکر خلاق یعنی چگونگی به وجود آمدن ایدهها در ذهن گرایش داشتهاند. تفکر جنبههای خلاق و انتقادی ذهن را در برمیگیرد. این جنبهها شامل استفاده از برهان و پرورش ایدهها در ذهن میشوند. تفکر شامل هر نوع فعالیت ذهنی است که به تدوین یا حل مسئله، تصمیمگیری، یا فهم مطلب کمک کند. درواقع از طریق اندیشیدن است که ما به حیات معنا میبخشیم. (فیشر،1385: 27) فراگیران در مدارس و دانشگاهها نمیتوانند به چنین دانش عظیم و بیانتها دسترسی داشته باشند و یا اینکه توانایی آن را ندارند. وقتی از مدرسه یا دانشگاه فارغالتحصیل شوند در آینده عمل خواهند کرد و خود را با زندگی مربوط به آن وفق خواهند داد. درنتیجه به تفکر نیاز شدید خواهند داشت. بدین ترتیب تفکر معادل دانش و معلومات نیست و انسان هرگز فرصت کافی برای اخذ اینهمه دانش، بخصوص در عصر انفجار
دانش نخواهد داشت؛ و دانش اخذشده وسیلهای برای تفکر انسان خواهد بود. برای پر گردن چنین خلأ و نیز آمادهسازی فراگیران برای آینده دارد که آنها به مهارتهای تفکر مسلح شوند تا بتوانند خود را با آینده تطبیق دهند و برای تداوم زندگی آمادگی لازم داشته باشند. پس تفکر همانند تنفس، برای انسان ضرورت دارد و بدون آن زندگی معنیدار ممکن نخواهد بود. (فتحی آذر، 1382: 13 تا 14) بچهها بهطور طبیعی مجذوب نگرشها و عقاید افراد مهمی که در کنار آنان زندگی میکنند، میشوند. ساختارهای اعتقادی بزرگسالان در عمل به آنان تحمیل میشود و کودکان متکی شدن به اعتقادهای دیگران را کمکم فرا میگیرند. آنها ممکن است محکوم به تنگ نظری شوند یا اینکه تشویق شوند تا به ارزیابی قابلیتهای استدلالی خودشان بپردازند، تفاوت دیدگاه مردم را امری طبیعی بدانند و نحوه استدلال خود و دیگران را مورد سؤال قرار دهند. اگر قرار است کودک فراخاندیش و منتقد بار آید، نباید قدرت فکری او به دست شانس سپرده شود. ما نمیتوانیم همیشه دربارهی یکچیز خاص فکر کنیم، اما همواره در حال تفکر درباره چیزی هستیم. تفکر ارزشمند، اندیشیدن بیشتر دربارهی یک موضوع است تفکر انتقادی چه گونگی تفکر دربارهی یک موضوع را شرح میدهد. درنتیجه فراگیری تفکر انتقادی بدین معناست که: افراد یاد بگیرند چه زمانی سؤال کنند و چه گونه سؤال کنند و چه سؤالاتی بپرسند. افراد یاد بگیرند چه گونه استدلال کنند، چه زمانی از استدلال استفاده نمایند و کدامین روش استدلال را بهکارگیرند. واژه ((دلیل)) از کلمه رتیو[1] به معنی تعادل مشتق شده است. کودک فقط میتواند تا آن حد به شکل منطقی و مستدل یا به شکل انتقادی فکر کند که (قبل از دستیابی به تشخیص متعادل) بتواند بهدقت تجربهها را امتحان کند. اطلاعات و ایدهها را ارزیابی کند و استدلال را بسنجد. یک متفکر منتقد بودن، همچنین مستلزم این است که فرد نگرشهای خاصی را در خود توسعه داده باشد. ازجمله این نگرشها، میل به دلیل و استدلال، اشتیاق به چالش کشاندن و عشق به حقیقت است. (فیشر، 1385: 118) [1]-Ratio لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
[یکشنبه 1398-07-21] [ 03:50:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|