– فرزندخواندگی در ایران باستان | ... | |
پایان نامه درباره فرزندخواندگی:-فرزندخواندگی در ایران باستان 2-2-3-فرزندخواندگی در عربستان
سوزان عربستان به شکل چادرنشینی زندگی میکردند و غالب قبایل عرب با توجه به موقعیت مکان و سرزمین خشک و بی آب و علف، زندگی مناسبی نداشتند و قتل و غارت، به ویژه هجوم به کاروانها و غارت اموال آنها برای امرار معاش امری عادی تلقی میشد و چون اقوام و کاروان ها و خانواده ها در معرض تهاجم و غارت قرار میگرفتند داشتن نیروی تهاجمییا دفاعی امر ضروری به حساب میآمد و برای تأمین این نیاز و ایجاد اقتدار لازم در نظر قبایل، پسر از بُعد نیروی جنگی، ارزش فراوانی داشت، ولی دختر موجودی ناتوان بود که نه قدرت دفاعی داشت و نه قادر بود به قبیله یا کاروانی حمله کند و اموال آنها را برای امر معاش به غارت ببرد، بلکه به عکس در آن موقعیت زمانی و مکانی در معرض تجاوز مهاجمان قرار میگرفت. بنابراین اعضای قبیله برای محافظت از دختر، ضمن مصرف کردن بخشی از نیرویشان، از تحصیل معاش نیز باز میماندند. دختر از دیدگاه آنان موجودی مزاحم بود و اعراب از تولد دختر نه تنها خوشحال نمیشدند، بلکه فوق العاده عصبانی و خشمگین میشدند و از ترس هتک حیثیت و شرافت خانوادگی ناشی از ربوده شدن دختر، دختران معصوم و بی پناه را زنده به گور میکردند؛ اما با ولادت پسر جشن میگرفتند و شادی میکردند. هرچه بیشتر صاحب پسرمیشدند بر قدرت آنها افزوده میشد و اگر خانواده ای پسر نداشت یا تعداد آنها کم بود از طریق فرزندخواندگی این کمبود را جبران میکرد، لذا داشتن پسر خوانده امری پسندیده به شمار میآمد و بین پدرخوانده و فرزندخوانده یا مادرخوانده و پسرخوانده بر اساس سنّت دیرینه روابطی وجود داشت و ضوابطی حاکم بود، از جمله اینکه فرزندخوانده از پذیرنده فرزند ارث میبرد و زوجه فرزندخوانده مثل زوجه فرزند واقعی، عروس پدرخوانده محسوب میگردید؛ پس ازدواج پدرخوانده با زوجه پسرخوانده مباح و مجاز نبود. بنابراین اگر فرزندخوانده ای زوجه خود را طلاق میداد یا در اثر فوت یا کشته شدن فرزندخوانده زوجه اش بیوه میشد، پدرخوانده مجاز نبود با زن پسر خوانده ازدواج کند. از سوی دیگر، ساختار خانوادگی اعراب به گونه ای بود که فرد در خارج از ساختار قبیله نمیتوانست زندگی کند و برای هرکس ضروری بود قبیل های از او حمایت کند در نتیجه فرزندخواندگی در این دوران رابطه مستقیمیبا جبران نیازهای دفاعی قبایل داشت. در این دوران سرپرستی اطفال یتیم به وسیله خویشان وی در قبیله انجام میشد نه از طریق فرزندخواندگی. عرب جاهلی نیز بیشتربه خاطر میل مفرط به پسر داشتن یا بر اثر ترحم یتیم نوازی یا تحت تأثیر نبوغ و هنر و شجاعت پسری واقع شدن، او را به پسرخواندگی انتخاب میکرد و سنّت فرزندخواندگی عرب منحصر در پسرخواندگی بود زیرا چنان که میدانیم علاقه به دختر در میان آنها بسیار ضعیف بود (نوریان 1357، 636). لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
[یکشنبه 1398-07-21] [ 04:37:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|