دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد:رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر | ... | |
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده فارسی.. 1 فصل اول: کلیات تحقیق.. 2 1-1- مقدمه. 3 1-2- بیان مسأله. 4 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 6 1-4- اهداف تحقیق.. 7 1-5- سؤالات تحقیق.. 8 1-6- فرضیه های تحقیق.. 8 1-7- معرفی متغیرها و نقش آن ها در تحقیق.. 8 1-8- تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق.. 9 فصل دوم: مرور منابع، ادبیات تحقیق، پیشینه تحقیق.. 10 2-1- مقدمه. 11 2-2- راه های انتخاب روش های تربیتی.. 11 2-3- تعریف سبک های فرزندپروری.. 12 2-4- عوامل مؤثر بر سبک های فرزندپروری.. 13 2-5- تکنیک های والدین جهت اعمال کنترل. 15 2-6- سنخ شناسی فرزندپروری.. 17 2-7- روابط والدین- فرزندان در ادوار مختلف… 20 2-8- انواع تیپ های خانواده 23 2-9- سبک های فرزندپروری.. 23 2-10- تاریخچه هوش هیجانی.. 29 2-11- هوش هیجانی چیست؟. 31 2-12- نظریه هایی در باب هوش… 32 2-13- هیجان چیست؟. 34 2-14- فواید هیجان. 37 2-15- زیان های هیجان. 38 2-16- نقش هیجان ها در هوش… 38 2-17- هوشبهر و هوش هیجانی.. 39 2-18- مؤلفه های هوش هیجانی.. 41 2-19- هوش هیجانی و موفقیت شغلی.. 43 2-20- هوش هیجانی و سلامت.. 43 2-21- چه كسی به هوش هیجانی (EQ) نیاز دارد؟. 44 2-22- كاربردهای هوش هیجانی در محیط كار. 50 2-23- تعریف پرخاشگری.. 52 2-24- نشانه های پرخاشگری.. 53 2-25- انواع رفتارهای پرخاشگرانه. 53 2-26- انواع پرخاشگری از لحاظ تعداد افراد 57 2-27- نظریه های پرخاشگری.. 58 2-28- عوامل مؤثر در بروز پرخاشگری.. 60 2-29- عوامل تشدید کننده پرخاشگری.. 68 2-30- اصول پیشگیری از رفتارهای پرخاشگرانه. 68 2-31- شیوه هایی برای کنترل پرخاشگری.. 69 2-32- روش های برخورد با جریان پرخاشگری.. 71 2-33- تحقیقات داخلی و خارجی انجام شده پیرامون موضوع تحقیق.. 75 فصل سوم: روش شناسی تحقیق.. 81 3-1- مقدمه. 82 3-2- روش پژوهش… 82 3-3- جامعه آماری.. 82 3-4- جمعیت نمونه. 82 3-5- روش نمونه گیری.. 82 3-6- روش های جمع آوری داده ها 83 3-7- ابزار اندازه گیری داده ها 83 3-8- مراحل و چگونگی اجرای پژوهش… 85 3-9- روش تجزیه و تحلیل داده ها 85 فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های تحقیق.. 87 4-1- مقدمه. 88 4-2- تجزیه توصیفی داده ها 88 4-3- تحلیل استنباطی داده ها 97 فصل پنجم : بحث ، نتیجه گیری و پیشنهادات.. 104 5-1- مقدمه. 105 5-2- یافته های توصیفی.. 105 5-3- بحث و بررسی فرضیه ها 106 5-4- محدودیت های پژوهش… 109 5-5- پیشنهادها 110 منابع و مأخذ 111 منابع فارسی.. 112 منابع انگلیسی.. 117 پیوست ها 120 پرسشنامه ها 121 محاسبات آماری.. 129 چکیده انگلیسی.. 138 فهرست جداول عنوان صفحه جدول 2-1. چارچوب هوش هیجانی.. 42 جدول 4-1. شاخص های توصیفی مربوط به متغیرهای تحقیق.. 88 جدول 4-2. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک سن. 89 جدول 4-3. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک پایه تحصیلی.. 90 جدول 4-4. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک وضعیت تحصیلی پدران. 91 جدول 4-5. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک وضعیت مادران. 92 جدول 4-6. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک شغل پدران. 93 جدول 4-7. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک شغل مادران. 94 جدول 4-8. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک تعداد فرزندان. 95 جدول 4-9. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک میزان درآمد خانواده 96 جدول 4-10. نتایج حاصل از آزمون ام. باکس… 97 جدول 4-11. نتایج آزمون لاندای ویلکز. 97 جدول 4-12. نتایج آزمون لون جهت سنجش برابری واریانس ها 98 جدول 4-13. نتایج آزمون های اثرات بین آزمودنی ها 98 جدول 4-14. محاسبه ضریب همبستگی پیرسون در مورد فرضیه فرعی اول. 99 جدول 4-15. خلاصه مدل رگرسیون به روش همزمان بر حسب ضریب همبستگی و ضریب تعیین. 99 جدول 4-16. نتایج تحلیل واریانس… 100 جدول 4-17. نتایج مربوط به ضرایب تأثیر رگرسیونی متغیر پیش بین بر متغیر ملاک… 100 جدول 4-18. محاسبه ضریب همبستگی پیرسون در مورد فرضیه فرعی دوم 101 جدول 4-19. خلاصه مدل رگرسیون به روش همزمان بر حسب ضریب همبستگی و ضریب تعیین. 101 جدول 4-20. نتایج تحلیل واریانس… 102 جدول 4-21. نتایج مربوط به ضرایب تأثیر رگرسیونی متغیر پیش بین بر متغیر ملاک… 102 فهرست نمودارها / اشکال عنوان صفحه نمودار 4-1. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک سن. 89 نمودار 4-2. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک پایه تحصیلی.. 90 نمودار 4-3. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک وضعیت تحصیلی پدران. 91 نمودار 4-4. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک وضعیت تحصیلی مادران. 92 نمودار 4-5. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک شغل پدران. 93 نمودار 4-6. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک شغل مادران. 94 نمودار 4-7. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک تعداد فرزندان. 95 نمودار 4-8. فراوانی و درصد فراوانی پاسخگویان به تفکیک میزان درآمد خانواده 96 چکیده فارسی هدف: این پژوهش با هدف رابطه سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر انجام شد. روش: روش تحقیق همبستگی می باشد و جامعه آماری آن 582 نفر از دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان سیاهکل در سال تحصیلی 94-93 بود که تعداد 234 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری والدین، هوش هیجانی و پرخاشگری پاسخ دادند. داده های حاصل به روش تحلیل پیرسون و رگرسیون چند متغیره با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که با اطمینان 99/0 و سطح خطای کوچکتر از 01/0 بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان دختر رابطه وجود دارد. همچنین با اطمینان 99/0 و سطح خطای کوچکتر از 01/0 بین سبک فرزندپروری والدین با هوش هیجانی در نوجوانان دختر رابطه وجود دارد و با اطمینان 99/0 و سطح خطای کوچکتر از 01/0 بین سبک فرزندپروری والدین با پرخاشگری در نوجوانان دختر رابطه وجود دارد. واژه گان کلیدی: سبک فرزندپروری والدین، هوش هیجانی، پرخاشگری فصل اول: کلیات تحقیق کلیات تحقیق 1-1- مقدمه در متون اسلامی سبک های فرزندپروری[1] فعالیتی پیچیده شامل رفتارها، آموزشها، تعامل ها و روش هایی است که جدا و در تعامل با یکدیگر بر رشد معنوی، عاطفی در ابعاد فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد. از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده پدر و مادر است تا آنجا که یکی از حقوق فرزندان به شمار آمده است. امام صادق (ع) سه حق را بر پدر لازم می دانند که یکی جدیت در تربیت اوست. ایشان می فرمایند: فرزند بر پدر سه حق دارد؛ انتخاب همسر مناسب برای او، نام نیک نهادن بر او و جدیت در تربیت فرزند (بیرامی، بهادری و خسروشاهی، 1389). از نظر تاریخی مدارس همواره بر آموزش تحصیلی كودكان، تقویت مهارت های آنها در خواندن، نوشتن و حساب كردن متمركز بوده اند، اما امروزه متخصصان آموزش و پرورش دریافته اند كه چالش های عصر جدید و خواست های كنونی جامعه، نیازمند مهارت های افزوده ای در حیطة آگاهی هیجانی، تصمیم گیری، تعارض اجتماعی و حل تعارض اند (نیکوگفتار، 1388). بارها اصطلاح پرخاشگری[2] را شنیده ایم، اما هنگامی كه می خواهیم آن را تحلیل یا تعریف كنیم كاری بسیار مشكل است و این اصطلاح مبهم به نظر می رسد، كشتارهای دسته جمعی، قتل های انفرادی، تجاوز، تبعیض، محروم كردن از حقوق اولیه، همه گویای چهرة زشت و خشن انسان نسبت به همنوعان خود است (کریمی، 1385). نتایج پژوهش ها نشان داده است كه پرخاشگری از شاخص های مهم پاره ای از اختلالات روانی مانند اختلال سلوك و اختلال شخصیت ضداجتماعی به شمار می آید. همچنین رفتار پرخاشگرانه با بیماری های جسمانی مانند بیماری قلب و عروق و سردرد تنشی نیز در ارتباط است. علاوه بر این، پژوهش های دیگر نشان می دهد كه افراد پرخاشگر نسبت به سایرین از نظر شیوة تفكر متفاوت هستند، آنها راهبردهای مثبت كمتری نسبت به افراد دیگر ارائه می دهند، بیشتر اطمینان دارند كه راهبرد پرخاشگرانه سازگارانه تر است و این طور قضاوت می كنند كه راهبردهای پرخاشگرانه كمتر باعث آسیب می شود (عارفی و رضویه، 1388). پرخاشگری یكی از مسائل مهم در دوران دانش آموزی است و به عنوان یك مشكل شدید و رو به افزایش در میان نوجوانان و جوانان شناخته شده است. در حال حاضر پرخاشگری یك مسألة اجتماعی و یكی از موضوعات اساسی بهداشت روانی[3] به حساب می آید. مشاهده جهان اطراف نشان می دهد كه این مشكل رفتاری در بین همة انواع جانداران، طبقات اجتماعی- اقتصادی و مراحل مختلف سنی دیده می شود. مسائل مرتبط با خشم مانند رفتارهای مقابله ای، خصومت و پرخاشگری از علل اصلی مراجعة نوجوانان و جوانان به مراكز مشاوره و روان درمانی است (سوخودولسكی و همکاران[4]، 2008). عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینكه باعث ایجاد مشكلات بین فردی و جرم و بزه و تجاوز به حقوق دیگران می شود، ممكن است درون ریزی [5]شود و باعث انواع مشكلات جسمی-روانی مثل زخم معده، سردردهای میگرنی و افسردگی گردد (نیكولسون[6]، 2013). اگر چه انسان در حوزه های مختلف با مسائل متنوعی رو به رو است با این حال می توان اصولی كلی را در نظر گرفت كه تقریباً در هر نوع مسائلی كاربرد دارد و شامل مجموعة پیچیده ای از مؤلفه های شناختی، رفتاری و نگرشی و فرایندهای چندمرحله ای است. هوش هیجانی[7] نوعی پردازش اطلاعات هیجانی است كه شامل ارزیابی صحیح، بیان مناسب و تنظیم سازگارانة هیجان می شود. همچنین هوش هیجانی به طور گسترده ای به عنوان ظرفیت درك و كنترل هیجانات خود و دیگران تعریف می شود. نظریة هوش هیجانی دیدگاه جدیدی دربارة پیش بینی عوامل مؤثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی را فراهم می كند. با توجه به اینكه پرخاشگری نوعی، هیجان محسوب می شود و یكی از مؤلفه های هوش هیجانی مدیریت هیجانات است به نظر می رسد با استفاده از آموزش هوش هیجانی و بکارگیری سبک های فرزندپروری، بتوان پرخاشگری را در افراد مهار كرد. ارتباط هوش هیجانی با عملكرد بهتر و موفق تر در محیط های تحت تنیدگی و همراه با فشار روانی اجتماعی نشان داده شده است. این پژوهش هم بدنبال مطالعه سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر است. 1-2- بیان مسأله راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[8] از مشخصات بارز اختلال سلوك در كودكان از پرخاشگری و ناسازگاری در روابط بین فردی نام می برد كه مشكلات رفتاری بین فردی، رفتاری و هیجانی مختلفی را برای این كودكان و خانواده های آنان ایجاد می كند. روانشناسان اجتماعی پرخاشگری را به صورت آسیب رساندن عمدی به دیگران و خشونت را نیز مبادرت كنشی عمدی برای آسیب رساندن جسمانی به دیگران تعریف می کنند (فرجاد و محمدی اصل، 1387). دلوکیو و الیوی[9] (2005) پرخاشگری را رفتار قابل مشاهده كه به قصد آسیب رساندن به دیگران باشد، تعریف می کند. رفتارهای ضداجتماعی و پرخاشگری در زمرة شایع ترین علل ارجاع كودكان و نوجوانان به كلینیك های بهداشت روانی هستند. عدم مهار رفتار پرخاشگرانه علاوه بر اینكه می تواند موجب ایجاد مشكلات بین فردی و جرم شود، درون ریزی را نیز به همراه دارد و موجب بروز انواع مشكلات جسمی و روانی، مانند زخم معده، سردرد و افسردگی می شود. ماتسون[10] (2007) معتقد است كه انواع شدید مشكلات رفتاری می تواند بسیار خطرناك باشد. به رشد شخصی صدمه بزند، فرصت های یادگیری و رفتار سازگارانه را كاهش داده و سرانجام كیفیت زندگی شخصی را تحت تأثیر قرار دهد. رفتار پرخاشگرانة دوران كودكی می تواند به عنوان یك عامل پیش بینی كننده برای بزهكاری، سوء مصرف مواد، افسردگی، افت تحصیلی و … باشد. شواهد نشان می دهد كه رفتار ضداجتماعی دوران خردسالی با ناتوانی های دوران بزرگسالی در ارتباط است (به نقل از دان و فایت[11]، 2010). دیدگاه های نظری، عوامل مختلفی را در بروز رفتارهای پرخاشگرانه مؤثر می دانند. فابیان[12] (2010) ارتباط بین اختلالات عصب شناسی و عصب روانشناختی، و پرخاشگری و خشونت را شایان توجه می داند. مك اندرو[13] (2009) نقش و مقدار ترشح هورمون ها در بروز رفتارهای پرخاشگرانه را مؤثر می داند. از نظر دانگجوسو و همکاران[14] (2008) تعاملات نامناسب بین سیستم های سروتونین و دوپامین در كرتكس پیشانی احتمالاً ساز و كار مهمی است كه ارتباط بین پرخاشگری تكانشی و اختلالات پیرو آن را به دنبال دارد. دیدگاه یادگیری اجتماعی عوامل مختلفی مانند تجربه های گذشتة فرد، پاداش هایی كه از تجربه های گذشته یا حال نصیب افراد می شود و مشاهدة رفتار دیگران را در بروز پرخاشگری مورد توجه می دانند (به نقل از ریچاردسون و هاموگ[15]، 2007). هوش هیجانی[16] آخرین و جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط بین تعقل و هیجان است. علی رغم دیدگاه ها، نگاه واقع بینانه به ماهیت انسان نشان می دهند که انسان برای سازگاری و چالش در زندگی به عملکرد منسجم قابلیت های هیجانی و منطقی وابسته است. در برخی مواقع محققان ادعا می کنند که خود آگاهی و زندگی درونی به طور چشم گیری توسط تجربه های هیجانی مشخص می شود، لذا هوش هیجانی می تواند با مشکلات هیجانی زیادی که ریشه در تجارب میان فردی و درون فردی دارند، مرتبط باشد (آستین و همکاران[17]، 2005). در این پژوهش هم این سؤال مطرح است که آیا سبک فرزندپروری والدین و هوش هیجانی با پرخاشگری در بین نوجوانان دختر رابطه دارد؟ 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق خانواده به عنوان اولین کانون اجتماعی، عوامل مختلفی دارد که یکی از عوامل تأثیرگذار بر رشد فرزندان بویژه رشد روانی آنها، چگونگی روش های تربیتی والدین در چارچوب خانواده است. روش تربیتی والدین در تکوین شخصیت و هم چنین سازگاری آنان با وضعیت مختلف اجتماعی مؤثر است. روابط مطلوب میان والدین و فرزندان در سلامت روان فرزندان تأثیر فراوان دارد. ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سال ها نظر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. در متون اسلامی نیز فرزندپروری فعالیتی پیچیده شامل رفتارها، آموزش ها، تعامل ها و روش هایی است که جدا و در تعامل با یکدیگر بر رشد معنوی، عاطفی در ابعاد فردی و اجتماعی تأثیر می گذارد. از دیدگاه اسلام، مسئولیت تربیت فرزند در دوران کودکی بر عهده پدر و مادر است تا آنجا که یکی از حقوق فرزندان به شمار آمده است (پرچم و همکاران، 1391). هوش هیجانی، تركیب عاطفه با شناخت و هیجان با هوش است. بنابراین می تواند در توانایی به كارگیری هیجان ها به منظور كمك به حل مشكلات و داشتن زندگی اثر بخش باشد. شناخت احساسات و توانایی ها را می توان در برانگیختن خودمان و دیگران استفاده كنیم و بدانیم آیا این هیجان ها و عواطف موجب تسهیل یا مانع برقراری تعامل با دیگران می شود (گلمن[18]، 2009). شیوه های فرزندپروری را می توان مجموعه ای از رفتارها دانست که تعاملات والد- فرزند را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند. بامریند[19] (1991) که مطالعات طولی برجسته ای را با مشاهده تعامل های والدین با فرزندان خود انجام داد، شیوه های فرزندپروری را شامل رفتارهای گوناگون متنوع و بهنجار و طبیعی می داند. بامریند دریافت که شیوه های مختلف فرزندپروری والدین در دو بعد با یکدیگر تفاوت دارند. بعد اول توقع و کنترل و بعد دوم پذیرندگی و اجابت کنندگی می باشد. ترکیب گوناگون دو بعد توقع/ کنترل و پذیرندگی/ اجابت کنندگی چهار شیوه فرزندپروری را به وجود می آورد که پژوهش بامریند بر سه شیوه آن متمرکز است؛ مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیرانه. چهارمین شیوه یعنی شیوه کناره گیر (مسامحه کار) را محققان دیگری مورد مطالعه قرار داده اند. سبک مقتدرانه با پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب مشخص می شود. سبک مستبدانه از نظر پذیرش و روابط نزدیک پایین و از نظر کنترل اجباری بالا و از نظر استقلال دادن پایین است. والدین با سبک فرزندپروری سهل گیرانه روش مهرورز و پذیرا را نشان داده، متوقع نیستند و کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می کنند. این والدین به فرزندان خود اجازه می دهند تا در هر سنی که باشند خودشان تصمیم گیری کنند، حتی اگر هنوز قادر به انجام این کار نباشند. بامریند دریافت که مطلوب ترین نتایج تحولی که سبب سازگاری های مختلف در فرزندان در رشد همه جانبه آنان می شود، با شیوه فرزندپروری مقتدرانه والدین در ارتباط است (به نقل از برنز[20]، 2006). پرخاشگری رفتاری اجتناب ناپذیر یا تغییرناپذیر نیست، برعكس چون ناشی از تعامل پیچیدهای بین رویدادهای بیرونی، شناخت ها و ویژگی های شخصی است، می توان آن را پیشگیری كرد یا كاهش داد. روش های مختلفی برای پیشگیری و كنترل پرخاشگری پیشنهاد شده است كه از آن جمله می توان به درمان اختلالات عصبی[21] و عصب روانشناختی[22]، اصلاح عادت غذایی افراد، از بین بردن زمینه های ناكامی و حضور الگوهای غیرپرخاشگرانه اشاره کرد. میر و همکاران[23] (2008) نقش مداخله های شناختی، دارلی و همكاران[24] (2000) نقش تنبیه و كارمانز و همكاران[25] (2003) بخشایش را در کاهش پرخاشگری مؤثر می دانند (آقایی نژاد و همکاران، 1392).
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 11:09:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |