دانلود همه پایان نامه ها درباره مزیت رقابتی | ... | |
بحث مزیت رقابتی از دیرباز از مهمترین موضوعات مطرح در دنیای مدیریت و تئوریهای مدیریت استراتژیک بوده است. مزیت رقابتی یکی از مهمترین مباحث در تئوریهای مدیریت استراتژیک تلقی میشود زیرا وجود مزیت رقابتی در یک سازمان به معنای کارکردهای بهتر نسبت به رقباست و در کوتاهمدت سودآوری و در بلندمدت بقا و رشد سازمان را تضمینمیکند. در عصر اطلاعات که فناوریهایی مثل وب و شبکههای رایانهای گسترش یافتهاند محیط سازمان نیز متلاطمتر شده است. با ظهور تجارت الکترونیک اهمیت مزیت رقابتی نه تنها کاسته نشده بلکه مهمتر و حیاتیتر شده است. در یک صنعت جا افتاده، هرکدام از رقبای اصلی، مزیت رقابتی خاصی را برای خود در نظر گرفته و حفظ میکنند (عزیزی و کریمی، 1383). رقابتپذیری فرآیندی استکه هر نهادی میکوشد تا از این طریق بهتر از دیگری عمل کرده و از وی پیشی گیرد. کسب توانمندیهای رقابتی در جهان امروز به یکی از چالشهای اساسی کشورهای مختلف در سطح بینالمللی تبدیل شده است (زرآبادیپور و همکاران، 1384). طی سالهای اخیر، مزیت رقابتی در مرکز بحث استراتژیهای رقابتی قرار گرفته و بحثهای زیادی دربارۀ مزیت رقابتی مطرح شده است. با این وجود، ارائه یک تعریف دقیق از مزیت رقابتی مشکل است. مزیت رقابتی دارای مفاهیم و تعاریف متعددی است که ذیلاً به چند مورد آن اشاره میشود: مزیت رقابتی موقعیت بینظیر یک سازمان در برابر رقبایش است که از طریق الگوی توسعۀ منابع، بسط پیدا میکند (هافر و اسچندل[3]، 1978). مزیت رقابتی، ارزشهای قابل ارائه شرکت برای مشتریان است؛ به نحوی که این ارزشها از هزینههای مشتری بالاتر باشند. مایکل پورتر از استادان دانشکدۀ بازرگانی دانشگاه هاروارد یکی از محققان فعال در زمینه مطالعات رقابتپذیری است. او مزیت رقابتی را در چارچوب استراتژی رقابتی مورد توجه قرار میدهد. وی در سال 1980 کتاب «استراتژی رقابتی» و در سال 1985 کتاب «مزیت رقابتی» را به رشته تحریر درآورده است. همچنین در سال 1990 کتاب «مزیت رقابتی ملل» را عرضه داشت که در آن «مدل الماس» در رقابتپذیری معرفی شده است. پورتر در این مدل، رقابتپذیری را حاصل تعامل چهار عامل اصلی میداند: 1- فاکتورهای درونی؛ 2- شرایط تقاضای داخلی؛ 3- صنایع مرتبط و حمایتکننده؛ 4- استراتژی، ساختار و رقابت. به اعتقاد پورتر، این فاکتورهای چهارگانه به صورت متقابل بر یکدیگر تأثیر دارند و تغییرات در هر کدام از آنها میتواند بر شرایط بقیه فاکتورها مؤثر باشد. علاوه بر آن، دو عامل بیرونی دولت و اتفاقات پیشبینی نشده نیز بر عوامل چهارگانه تأثیر غیرمستقیم دارند و از طریق تأثیر برآنها میتوانند در رقابتپذیری نیز تأثیرگذار باشند. مجموعهای از عوامل مؤثر در تولید کالا یا خدمات، مانند مواد اولیه، کیفیت و میزان دسترسی به آن، نیروی انسانی بدون مهارت و یا ماهر و آموزش دیده، بهرهوری و خلاقیت و نوآوری نیروی انسانی، زیرساختها، مسائل تکنولوژیک، میزان سرمایه و دسترسی به آن، توانمندیها و قابلیتهای مدیریتی و … که برای رقابت در عرصه بازارهای رقابتی ضروری است، فاکتورهای درونی را تشکیل میدهند.
[پنجشنبه 1398-06-28] [ 08:24:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |