1-4- اهداف تحقیق………………………….. 6
1-4-1- هدف کلی………………………….. 6
1-4-2- اهداف جزیی………………………….. 6
1-5- سوال های پژوهش……………………………. 6
1-6- فرضیه های پژوهش……………………………. 7
1-7- نوآوری پژوهش……………………………. 7
1-8- روش تحقیق………………………….. 7
1-9- جامعه ی آماری………………………….. 8
1-10- روش نمونه گیری و نمونه ی آماری………………………….. 8
1-11- قلمرو پژوهش……………………………. 8
1-12- تعاریف واژه ها………………………… 9
1-12-1- توانمندسازی………………………….. 9
1-12-2- آموزش ضمن خدمت…………………………… 9
1-12-3- اثر بخشی آموزش ضمن خدمت…………………………… 9
فصل دوم: ادبیات و پیشینه ی تحقیق
2-1- مبانی نظری آموزش ضمن خدمت…………………………… 11
2-1-1- کلیات آموزش کارکنان…………………………. 11
2-1-1-1- تفاوت آموزش و توسعه…………………………. 13
2-1-1-2- مشکلات آموزش کارکنان…………………………. 13
2-1-1-3- دلایل عدم آموزش در برخی از سازمانها ……………….14
2-1-1-3-1- ترس از آموزش………………………….. 15
2-1-1-3-2- ترس از هزینه های آموزشی………………………….. 15
2-1-1-3-3- مشکلات آموزش…………………………… 15
2-1-1-4- تغییرات ناشی از آموزش…………………………… 16
2-1-1-4-1- انتقال اطلاعات…………………………… 16
2-1-1-4-2- ایجاد نگرشهای مثبت…………………………… 16
2-1-1-4-3- پرورش مهارتها …………………………16
2-1-1-4-4- تغییرات رفتاری………………………….. 16
2-1-1-5- اجرای راهبرد آموزش…………………………… 17
2-1-1-5-1- اولویتهای آموزشی………………………….. 17
2-1-1-5-2- کمیت و کیفیت آموزشی………………………… 17
2-1-1-5-3- آموزشهای بلند مدت و میان مدت…………………………… 18
2-1-1-5-4- آموزشهای درون یا برون سازمانی………………………….. 18
2-1-1-5-5- محیط پیرامون آموزش…………………………… 18
2-1-1-6- خط مشی های آموزش…………………………… 18
2-1-1-7- اهداف آموزش…………………………… 19
2-1-1-7-1- اهداف سطح یک ( هدفهای کلی آموزش )………………………… 20
2-1-1-7-2- اهداف سطح دو ( هدفهای دوره های آموزشی )………………… 21
2-1-1-7-3- اهداف سطح سه ( اهداف رفتاری دوره ) …………………………23
2-1-1-7-4- اهداف سطح چهار ( اهداف ارزشیابی عملکرد ) ………………..24
2-1-2- انواع دوره های آموزش کارکنان…………………………. 25
2-1-2-1- آموزشهای قبل از خدمت…………………………… 25
2-1-2-2- آموزشهای بدو خدمت ( توجیهی )………………………… 25
2-1-2-3- آموزشهای ضمن خدمت (بعد از ورود به خدمت) ……………….26
2-1-3- آموزش ضمن خدمت…………………………… 27
2-1-3-1- انواع آموزش ضمن خدمت کارکنان…………………………. 29
2-1-3-1-1- آموزشهای شغلی………………………….. 29
2-1-3-1-2- آموزشهای تکمیلی………………………….. 30
2-1-3-1-3- آموزشهای ارتقایی………………………….. 31
2-1-3-1-4- آموزشهای تعالی سازمان…………………………. 31
2-1-3-1-5- آموزشهای آمادگی برای دوران بازنشستگی………………………….. 31
2-1-3-1-6- آموزش مدیران ( بهبود مدیریت ) …………………………32
2-1-3-2- مبانی واهداف آموزش ضمن خدمت کارکنان…………………………. 34
2-1-3-3- اصول آموزش ضمن خدمت…………………………… 35
2-1-3-3-1- فعال بود یادگیرنده…………………………. 35
2-1-3-3-2- احترام به یادگیرنده…………………………. 36
2-1-3-3-3- اصل تناسب…………………………… 36
2-1-3-3-4- اصل تداوم…………………………. 37
2-1-3-3-5- اصل مسأله – محوری………………………….. 37
2-1-3-3-6- اصل استقال یادگیرنده…………………………. 37
2-1-3-3-7- اصل یادگیری متقابل………………………….. 38
2-1-3-4- اهداف آموزش ضمن خدمت کارکنان…………………………. 38
2-1-3-4-1- هماهنگ و همسو نمودن کارکنان با سازمان…………………………. 39
2-1-3-4-2- افزایش رضایت شغلی و بهبود روحیه کارکنان…………….. 39
2-1-3-4-3- کاهش حوادث و ضایعات کاری………………………….. 40
2-1-3-4-4- بهنگام سازی دانش و توانش نیروی انسانی در سازمان……… 40
2-1-3-4-5- کمک به تغییر و تحولات سازمانی………………………….. 41
2-1-3-4-6- انطباق با شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی…………. 42
2-1-3-4-7- تقویت روحیه همدلی و همکاری در بین کارکنان سازمان……. 42
2-2- مبانی نظری توانمندسازی………………………….. 42
2-2-1- خاستگاه توانمندسازی………………………….. 42
2-2-2- تعاریف و مفاهیم توانمندسازی………………………….. 43
2-2-2-1- تعریف توانمندی………………………….. 43
2-2-2-2- تعریف توانمند سازی………………………….. 44
2-2-3- ضرورت توانمندسازی………………………….. 47
2-2-4- اهداف توانمندسازی………………………….. 48
2-2-5- رویکردهای توانمندسازی…………………………. 49
2-2-5-1- توانمندسازی ساختاری………………………….. 49
2-2-5-2- توانمندسازی روانشناختی………………………….. 51
2-2-5-3- رویکرد مکانیکی (ارتباطی)………………………… 53
2-2-5-4- رویکرد ارگانیکی (انگیزشی)………………………… 53
2-2-5-5- رویکرد تلفیقی………………………….. 54
2-2-6- مزایای توانمندسازی نیروی انسانی………………………….. 56
2-2-7- هزینه های توانمندسازی………………………….. 56
2-2-8- عوامل مؤثر بر توانمند سازی کارکنان…………………………. 57
2-2-8-1- نگرش ها………………………… 57
2-2-8-2- روابط سازمانی………………………….. 57
2-2-8-3- ساختار سازمان…………………………. 57
2-2-9- استراتژی های توانمند سازی………………………….. 58
2-2-9-1- افزایش آگاهی جمعی از طریق داستانگویی…………………. 58
2-2-9-2- آموزش مهارتهای حل مسئله…………………………. 59
2-2-9-3- آموزشهای مهارتهای پشتیبانی و تجهیز منابع…………………………. 59
2-2-10- روش های توانمندسازی کارکنان………………………… 59
2-2-10-1- توانمندسازی و آموزش…………………………… 59
2-2-10-2- توانمندسازی و مشارکت…………………………… 60
2-2-10-3- توانمندسازی و اتحادیه ها………………………… 60
2-2-10-4- توانمندسازی ؛ گروه ها و کیفیت…………………………… 60
2-2-11- پیش نیازهای توانمندسازی………………………….. 60
2-2-11-1- ویژگیهای حرفه ای………………………….. 60
2-2-11-1-1- آموزش…………………………… 61
2-2-11-1-2- ارشاد:………………………… 61
2-2-11-1-3- تعلق حرفه ای………………………….. 61
2-2-11-1-5- شبکه سازی………………………….. 61
2-2-11-2- محیط………………………….. 61
2-2-11-3- سبک رهبری………………………….. 61
2-2-12- سلسله مراتب برنامه های توانمندسازی………… 62
2-2-12-1- غنی سازی شغلی………………………….. 62
2-2-12-2- نظام پیشنهادات (ESP)…………………………
2-2-12-3- تیم سازی………………………….. 62
2-2-12-4- مشارکت در هدفگذاری………………………….. 63
2-3- پیشینه تحقیق………………………….. 64
2-4- مدل مفهومی تحقیق………………………….. 70
فصل سوم: روش شناسی تحقیق
3-1- مقدمه………………………….72
3-2- روش پژوهش……………………………. 72
3-3- جامعه ی آماری………………………….. 72
3-4- نمونه ی آماری و روش نمونه گیری………………………….. 73
3-5- طرح تحقیق………………………….. 73
3-4- روشهای جمع آوری داده ها …………………………73
3-6- ابزار های جمع آوری اطلاعات…………………………… 73
3-6-1- پرسشنامه توانمند سازی اسپریتزر…………………………. 73
3-6-1-1- روش نمره گذاری………………………….. 74
3-6-1-2- روایی و پایایی………………………….. 74
3-6-2- پرسشنامه اثربخشی آموزشی………………………….. 75
3-6-2-1- روش نمره گذاری………………………….. 75
3-6-2-2- روایی و پایایی………………………….. 75
3-7- متغیرهای تحقیق………………………….. 75
3-8- روش تجزیه و تحلیل آماری………………………….. 76
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته ها
4-1- آمار توصیفی………………………….. 78
4-1-1- شاخص جنسیت…………………………… 78
4-1-1- شاخص سن………………………….. 79
4-1-3- شاخص تحصیلات…………………………… 80
4-1-4- سابقه شغلی………………………….. 81
4-1-5- توانمندی………………………….. 82
4-2- تحلیل استنباطی………………………….. 83
4-2-1- توانمندسازی بر اساس جنسیت…………………………… 83
4-2-2- توانمندسازی بر حسب سن………………………….. 83
4-2-2- توانمندسازی بر حسب تحصیلات…………………………… 84
4-2-2- توانمندسازی بر حسب سابقه شغلی………………………….. 84
4-2-1- اثربخشی آموزش بر اساس جنسیت…………………………… 85
4-2-2- تاثیر اثربخشی آموزش بر حسب سن………………………….. 85
4-2-2- تاثیر اثربخشی آموزش بر حسب تحصیلات…………………….. 86
4-2-2- اثربخشی آموزش بر حسب سابقه شغلی………………………….. 86
4-2-7- شاخصهای توصیفی عوامل و خرده مقیاس های پژوهش…….. 87
4-2-8- همبستگی بین مقیاس های پژوهش……………………………. 88
4-2-9- همبستگی بین خرده مقیاس های آموزش سازمانی با توانمندسازی…… 88
4-3- مدل آماری بین عوامل مستقل و وابسته مورد پژوهش………….. 91
4-3-1- مدل رگرسیونی متغیر توانمندسازی………………………….. 91
4-4- آزمون فرضیه های تحقیق………………………….. 94
4-5- آزمون تحلیل مسیر…………………………. 97
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- مقدمه…………………………. 100
5-2- خلاصه تحقیق………………………….. 101
5-3- بحث و نتیجه گیری………………………….. 102
5-4- پیشنهادات…………………………… 106
5-5- محدودیتهای تحقیق…………………………..110
منابع و ماخذ………………………….. 111
ضمائم………………………….. 117
چکیده:
هدف این تحقیق شناسایی تاثیر دوره های آموزشی بر سطح توانایی کارکنان شرکت آب و خاک سیستان بود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از نوع همبستگی و ابزار تحقیق پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر و پرسشنامه اثربخشی سازمانی محقق ساخته بود. در این تحقیق تمامی کارکنان بر اساس نمونه در دسترس انتخاب شدند. نتایج نشان داد توانمندسازی کارکنان در سطح متوسط می باشد. همچنین جنسیت، تحصیلات و سابقه کاری بر توانمندسازی و اثربخشی آموزش سازمانی تاثیر داشته ولی متغیر سن تاثیر معناداری نداشت. و نیز بین آموزش سازمانی با توانمندی کارکنان همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد دو متغیر «خلاقیت و نوآوری» و «رضایت شغلی» قدرت پیش بینی متغیر وابسته «توانمندسازی» را دارند. در صورت تغییر یک واحد متغیرهای رضایت شغلی و خلاقیت و نوآوری متغیر توانمندسازی به ترتیب به میزان (0.265 و 0.412) (در جهت مثبت) تغییر می یابد.
فصل اول: کلیات تحقیق
توسعه ی منابع انسانی را با تغییر و توسعه ی دانش، نگرش و مهارت نیروی انسانی از طریق فرایند آموزش، برابر می گیرند. امروزه از آموزش به عنوان مؤثرترین راه تجدید بنای نیروی انسانی سازمانها نام میبرند و معتقدند که هر زمان این جریان متوقف شود اثرات ناخوشایندی بر عملکرد سازمانی خواهد داشت؛ چرا که توانمندی کارکنان در انجام مؤثر و موفقیت آمیز وظایف و قدرت سازگاری آنان با موقعیتهای جدید شغلی از جمله مؤلفه های اصلی در بهبود عملکرد سازمانی وموفقیت سازمانها به شمار می رود. شواهد نشان می دهد که میزان توانمندی کارکنان در سازمانها با میزان آموزشی که به آنها در سازمانها داده می شود رابطه ی مستقیم دارد. ویلیام جیمز در بررسیهای خود نشان داده است که کارکنان در سازمانها با 20 تا 30 درصد توان خود کار می کنند ولی اگر آنان آموزش ببینند و به طور شایسته برانگیخته شوند 80 تا 90 درصد از تواناییها و صلاحیتهای خود را بروز خواهند داد (علاقه بند، 1383)
مهم ترین منبع در هر سازمان نیروی انسانی آن است. عوامل تشکیل دهندهی این نیرو موجودات با احساس و با شعوری هستند که چنانچه انگیزش کافی داشته باشند ، استعداد و مهارت خود را در خدمت سازمان بکار خواهند گرفت و چرخ های آن را به حرکت درخواهند آورد . از این رو بسیاری بر این باور هستند که موفقیت و پیشرفت هر سازمان با نیروی انسانی آن در ارتباط مستقیم و تنگاتنگ قرار دارد . بنابراین شایسته است که در سازمانها ، آموزش و انگیزش و حفظ آن نهایت تلاش مبذول گردد .(رابرت ، 1380 : 4)
مدیریت منابع انسانی در عصر حاضر، نقش حیاتی در تحقق اهداف استراتژیک سازمانها ایفا میکند. بر اساس نظریه ی وابستگی منابع[1] ، سازمانهایی که با چالشهای محیط خارجی در ارتباط هستند باید با دقت و سرعت بیشتر عمل کنند تا بتوانند منابع مالی، مادی و انسانی مورد نیاز را برای بقا و رشد خود به دست آورند. به تعبیر دیگر، چنین نظریه ای فرض می کند که سازمانها در فرآیندی از داد و ستد در محیطی اجتماعی به سر می برند که برای دستیابی به منابع درونی و بیرونی کمیاب در حال رقابت با دیگر سازمانها قرار دارند (پیفر[2]، 1981) و (مدکاف[3]، 2001: 55)
با توجه به دگرگونی های سریع و پرشتاب دانش و معلومات بشری،همه چیز به شدت در حال تغییر و تحول است. سازمانها بعنوان یک سیستم باز با محیط در تعامل می باشند و برای تداوم حیات نیازمند پاسخگوئی به تغییرات محیطی هستند.
2-1- بیان مسئله
از آنجائیکه منابع انسانی مهمترین عامل و محور سازمانها محسوب می شوند، تجهیز و آماده سازی منابع مزبور برای مواجهه با تغییرات، از اهمیت ویژه برخوردار است و کلیه سازمانها با نوع مأموریتی باید بیشترین سرمایه ، وقت و برنامه را به پرورش انسانها در ابعاد مختلف اختصاص دهند)جعفرزاده، 1386) بسیاری از سازمانها راه حل این مسأله را اجرای برنامه های توانمندسازی تشخیص داده و تلاش کرده اند زمینه لازم برای پرورش کارکنان توانمند را فراهم نمایند.
یکی از مهمترین چالش های مدیران عصر حاضر در سازمان ها،عدم استفاده کافی از منابع فکری، توان ذهنی و ظرفیت های بالقوه منابع انسانی است.در اغلب سازمان ها از توانایی های کارکنان استفاده بهینه نمی شود و مدیران قادر نیستند ظرفیت های بالقوه آنان را به کار گیرند. به عبارت دیگر، با این که افراد توان بروز خلاقیت و ابتکار و انجام فعالیت بیشتری را دارند، اما در محیط سازمانی به دلایلی از این قابلیت ها به طور مطلوب بهره برداری نمی شود.
توانمندسازی کارکنان یکی از تکنیکهای مؤثر برای ارتقای بهره وری کارکنان و استفاده بهینه از ظرفیت ها و توانایی های آنان در زمینه اهداف سازمانی است.
عنصر اساسی و هسته مرکزی و به اصطلاح ، روح هر سازمان ، نیروی انسانی و کارکنان آن سازمان است. و آموزش و تربیت نیروی انسانی در سازمانها ، یک امر حیاتی و اساسی تلقی می شود ( علوی ، 1379) .
در دنیای امروز هیچ سازمانی را نمی توان بی نیاز از آموزش ضمن خدمت کارکنان خود دانست. مثلاً در سوئد 2 تا 3 درصد تولید ویژه ملی برای آموزش کارکنان هزینه می شود.
در این زمینه توانمندسازی نیروی انسانی از طریق آموزش می تواند مزیت رقابتی سازمانها را افزایش دهد. از این رو سازمانها برای موفقیت در این مسیر نیاز به برنامه ریزی آموزشی دارند. شناخت و تحلیل نیازهای آموزشی، پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق است. از طرف دیگر، موفقیت نظام آموزشی هر سازمان به تعیین نیازهای آموزشی آن بستگی دارد و در واقع نخستین عامل ایجاد و تضمین اثر بخشی کارکرد آموزشی و به سازی است (مهرعلیزاده، 1384)
گلدشتاین آموزش ضمن خدمت را فرایند اکتساب نظامدار مهارتها، قوانین مفاهیم یا نگرشهایی می داند که به بهبود عملکرد افراد در محیط کار منجر می شود. (گلدشتاین[4]، 2002) آموزش ضمن کار یکی از روشهای آموزش ضمن خدمت است که ماهیت و عملی کاربردی دارد (آلن و مورتون[5]، 2006)
اندیشمندان مدیریت تحول و بهسازی سازمان،توانمندسازی منابع انسانی را به عنوان راهبردی اثرگذار بر عملکرد و بهسازی نیروی انسانی معرفی کرده اند و معتقدند، توانمندسازی منابع انسانی یکی از نگرش های عصر جدید است که امروزه توسط سازمان ها به کار گرفته می شود. و در واقع پاسخ به نیاز حیاتی مدیریت معاصر است
کوئین و اسپرتیزر معتقدند، با وجود آنکه توانمندسازی می تواند به سازمان مزیت رقابتی بدهد و به رغم اینکه بسیاری از مدیران این واقعیت را قبول دارند که توانمندسازی مطلوب است، اما اغلب سازمانها در اجرای آن دچار مشکل شده اند (کوئین و اسپریتزر[6]، 1997: 37)
در مورد این که چرا کارکنان را توانمند سازیم اسکات و ژافه می نویسند، سازمان،هم از درون و هم از بیرونی مورد هجوم قرار می گیرد. از جنبه بیرونی،رقابت شدید در سطح جهانی،تغییرات سریع باورنکردنی، تقاضای جدید برای کیفیت و خدمات و محدودیت منابع، پاسخ گویی سریع را از سازمانها می طلبند. از جنبه درونی کارکنان احساس می کنند که با آنان صادقانه برخورد نمی شود و مأیوس و سرخورده می شوند. سازمان نیز پیوسته توقع بیشتری دارد و مرتباً قواعد بازی را تغییر می دهد. در عین حال،کارکنان خواهان کار با معنی هستند، صراحت و صداقت بیشتری را خواستارند و خودیابی و خودشکوفایی بیشتری از کارشان طلب می کنند. مدیران باید در مقابل این فشارها،گروهی را به کار گیرد تا سازمان بتواند وظایفش را انجام دهد. محیط کار امروزی به کارکنانی نیاز دارد که بتواند تصمیم بگیرند، راه حل های تازه ای برای مسائل پیدا کنند، خلاقیت داشته و در مقابل کار خود پاسخ گو باشند. (اسکات و ژافه، 1375: 20)
با توجه به مباحث بالا در می یابیم که افراد توانمند،سرمایه بزرگی برای سازمان و مدیریت محسوب می شوند.زیرا آن ها خود راهبر و قابل اطمینان هستند و توانایی تطابق با تغییرات برونی سازمان را دارند،پذیرای یادگیری هستند و از مشارکت در امور لذت می برند.
شرکت آب و خاک سیستان، شرکتی است که مسئول اجرای طرح های عمرانی مربوط به منابع آب و خاک می باشد. این سازمان نقش مهمی در حفظ و گسترش منابع آب و خاک در منطقه دارد با توجه به اینکه اقتصاد اهالی سیستان بر پایه کشاورزی است، نقش این شرکت در منطقه بخوبی روشن می شود. و بدین ترتیب توانمندی کارکنان این شرکت تاثیر مستقیم بر اقتصاد و رفاه مردم این منطقه دارد. از آنجا که آموزشهای ضمن خدمت تاثیری مهم بر توانمندسازی کارکنان دارد و با توجه به نقش موثر شرکت آب و خاک سیستان، مسئله این تحقیق این است که :
آموزش های کارکنان چه تاثیری بر توانمندسازی آنان در شرکت آب و خاک سیستان دارد؟
3-1- اهمیت و ضرورت تحقیق
جارویس[7] معتقد است در اکثر کشورهای جهان ، تدوین و اجرای آموزش مداوم ، تخصصی و حرفه ای مورد توجه قرار گرفته و مرتباً رو به افزایش است . در حال حاضر نیز پرورش استعداد و توانایی های کارکنان بخشی جدایی ناپذیر از کار آنان به شمار می آید.تعلیمات ضمن خدمت جزئی از نظام آموزش کارکنان یک سازمان محسوب می شود ، در ادامه آموزشهای قبل از خدمت مطرح شده و با تأثیر بر درک بهتر اهداف راهبردی سازمان ، موجب به روز شدن توانی ، اقزایش تفکر خلاق ، تقویت احساس تعلق سازمانی و تغییرات مثبت در موقعیت کاری پرسنل خواهد شد(گربر[8]، 2000)
در همین رابطه طبق بررسیهای بعمل آمده این گونه اظهار می شود که کارکنان تنها با 20 تا 30 درصد توانایی های خود کار می کنند اما اگر آموزش ببینند و بطور شایسته برانگیخته شوند می توانند 80 تا 90 درصد تواناییهای خود را بکار گیرند( والکر ، 1993 به نقل از اورنگی و همکاران، 1390 ) .
ضرورت آموزش به صورت یک امر طبیعی درآمده است. پیشرفت و توسعه سازمانها و موسسات درگرو ارتقای سطح دانش، مهارت، رفتار و بینش منابع انسانی است. برهمین اساس، اکثر سازمانها دوره های آموزش موجود در داخل یا خارج از کشور برای کارکنان خود برگزار میکنند و اجرای هر دوره متضمن سرمایه گذاری هنگفت است لذا آگاهی از میزان اثربخشی دوره های آموزشی و بازدهی حاصل از آنها برای مدیران بسیار بااهمیت است. (ریچارد دفت، ۱۳۷۷(
ب پیتر دراکر صاحبنظر به نام مدیریت، اثربخشی را انجام کار درست تعریف کرده است. تعاریف دیگری همچون اصلاح رویه های مدیریت، کسب موفقیت، تولید ایده های جدید، تقویت ارزشهای سازمانی، تفکرگروهی، مشارکت و مواردی از این قبیل از جمله تعابیری هستند که در مدیریت معادل با اثربخشی به کار می روند ( سلطانی، ۱۳۸۰).
مفهوم اثربخشی در مدیریت با تغییر میزان موفقیت نتایج حاصل از کار باید مهمترین هدف مدیر باشد. بازدهی کار یک مدیر نیز باید ازطریق صادره های مدیریت سنجیده شود نه میزان وارده ها یعنی موفقیتهای کاری او، نه مجموعه کارهایی که به وی محول می شود یا در روز انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و انجام می دهد. اثربخشی چیزی است که مدیر از راه اعمال صحیح مدیریت به دست می آورد و به صورت بازده کار ارائه می کند. تعریف اثربخشی عبارت است از میزان موفقیت مدیر در زمینه بازدهی و نتایج کاری است که به او محول شده است.
درمورد مفهوم اثربخشی آموزش تعریف جامع و مشخصی وجود ندارد زیرا فرایند دستیابی به آن، کار دشواری است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی اینکه تاحدودی تعیین کنیم آموزشهای انجام شده تاچه حد به ایجاد مهارتهای موردنیاز سازمان به صورت عملی و کاربردی منجر شده است. ارزیابی اثربخشی آموزش یعنی: تعیین میزان تحقق اهداف آموزشی، تعیین نتایج قابل مشاهده از کارآموزان در اثر آموزشهای اجراشده، تعیین میزان انطباق رفتار کارآموزان با انتظارات نقش سازمانی، تعیین میزان درست انجام دادن کار که موردنظر آموزش بوده است، تعیین میزان تواناییهای ایجادشده در اثر آموزشها برای دستیابی به هدفها.
باتوجه به مباحث بالا باید گفت که اثربخشی آموزش ازطریق بررسی کارایی درون و برونی نظام آموزش سازمانی تعیین می گردد. یعنی اگر بتوانیم کارایی درونی و برونی سیستم آموزش سازمانها