با افزایش مصرف انرژی الكتریكی ، سیستم های قدرت نیاز به گسترش پیدا كرده و در عین حال
باید بتوانند انرژی مورد نیاز مصرف كنندگان را بطور مطمئن در بیشتر اوقات تامین نمایند. عناصر سیستم
قدرت شامل واحد های تولید، خطوط انتقال انرژی، ترانسفورماتورهای قدرت، مدار شكن ها، كلیدها ، مقره
ها، هادی ها و غیره ممكن است در شرایط كار عادی سیستم خراب شوند . خراب شدن عناصر سیستم
قدرت تصادفی می باشد و در صورتیكه یك عنصر سیستم خراب شود ، طبیعی است كه میزان باری كه
سیستم افزایش یافته كه (LOLP) بایستی تامین گردد می تواند كاهش یابد و در نتیجه احتمال قطع بار
این بیانگر افزایش خاموشی ها در سیستم است . از طرفی از دست دادن یك واحد تولیدی یا یك خط انتقال
به سبب خرابی آن باعث می شود كه شرایط كار عادی سیستم به خطر افتاده و مثلاًسیستم با افت ولتاژ و
افت فركانس مواجه شود كه این خود باعث مشكلات دیگری خواهد شد و ممكن است كه از نقطه نظر بهره
برداری غیر قابل قبول باشد . بدین جهت لازم می آید كه عناصر سیستم قدرت را با برنامه ریزی مشخص
تعمیر و نگهداری نمود . مسئله تعمیر و نگهداری یك مسئله بهینه سازی با محدودیت اس ت و مفاهیمی از
قبیل ترتیب تعمیر دستگاه های مختلف ، طول مدت هر تعمیر ، هزینه های مطرح درهرتعمیر وتاثیر
دستگاه های تحت تعمیر در عدم تامین بار و غیره مورد توجه می باشند . برای این منظور باید تاثیر تعمیر و
نگهداری واحد ها در تامین مطمئن بار با هزینه كمتری بررسی شود . در این سمینار ضمن بررسی روش های
مختلف برنامه ریزی تعمیرات ، كاربرد برنامه ریزی دینامیكی در تعمیرات نیروگاه ها بطور ویژه مورد مطالعه
قرار گرفته است .
مقدمه
بصورت فعلی آن در اوایل دهه 1960 با (UMS) مسئله برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحد ها
بهره گیری از روش های پیشرفته برنامه ریزی ریاضی مطرح و پیگیری شد . با توجه به اینكه برای توزیع
اقتصادی توان، نیاز به برنامه ریزی و تعمیر و نگهداری واحد ها داریم ، در این صورت بایستی ابتدا برنامه
ریزی تعمیر و نگهداری انجام شده و سپس از آن در برنامه ریزی تولید استفاده شود . بیشتر مسائل بهره
برداری را می توان به صورت یك مسئله بهینه سازی مطرح نمود كه هدف بهینه سازی تابع معیار آن خواهد
بود . از آنجا كه برنامه ریزی تعمیر و نگهداری بصورتهای متفاوتی امكان پذیر است ، بنابراین یك مسئله
بهینه سازی می باشد كه باید از بین جوابهای ممكن ، بهترین جواب انتخاب شود .
بطور كلی هدف از تعمیر و نگهداری جلوگیری از خرابی عناصر سیستم جهت اطمینان به عملكرد عادی و
كاهش ریسك سیستم می باشد. بعلاوه با انجام گستردة تعمیرات درطول سال، قابلیت اطمینان وهزینه های
سوخت و سرمایه گذاری سیستم های قدرت ، متاثر از وقفه های تعمیرات عناصر تولید خواهد شد . بدین
جهت است كه صنایع برق علاقه مند به وارد كردن برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدها بعنوان یك قسمت
از سیستم مدیریت انرژی 4می باشد . برنامه های تعمیر و نگهداری بهینه مناسب می توانند هزینه های
سرمایه گذاری را كاهش داده بطوریكه با
حداقل هزینه بتوان سطوح ذخیره مطمئنی برای سیستم بدست
آورد . از طرفی انجام تعمیرات در سیستم بدون اشكال نمی باشد . مثلاً با قطع عوامل تولید جهت تعمیرات ،
كل ظرفیت نصب شده كاهش یافته كه باعث می شود ریسك سیستم افزایش یابد . بعلاوه، تعمیرات عوامل
تولید، باعث افزایش هزینه تولید خواهد شد. چراكه لازم می شود واحدهایی با هزینه افزایشی بالاتر وارد
سیستم شده و بار را تامین نمایند. از طرف دیگر تعمیرات اضافه، عناصر باعث كاهش تولید سیستم شده و
منجر به قطع برق مشتركین می گردد كه در نتیجه شاخص های قابلیت اطمینان سیستم كاهش می یابند .
هدف برنامه ریزی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی ، تعیین ترتیب بهینه تعمیر واحدها و جدول زمان
بندی زمانی آنها در طی افق برنامه ریزی است. یك تعمیر و نگهداری خوب ، قابلیت اطمینان سیستم را
افزایش داده و ضمن كاهش هزینه تولید ، طول عمر هر یك از عناصر سیستم را نیز افزایش می دهد و
بالاخره نیاز به ساخت سیستم های جدید را كاهش می دهد. با تعمیر و نگهداری واحد ها احتمال كار كردن
موضوعات: بدون موضوع
[ 08:29:00 ب.ظ ]